انقلاب آینده ایران جنبش گرسنگان و تشنگان علیه قشر حاکم و وابستگان آن خواهد بود
مجید محمدی - ایندیپندنت فارسی
انقلاب ۵۷، انقلاب بخشی از طبقه متوسط رو به رشد علیه حکومت و حتی علیه منافع خود بود که با ائتلاف اقلیتی در بازار، اکثریتی از دانشگاهیان، عموم روشنفکران و بخشی کوچک از روحانیون به پیروزی رسید. پس از سقوط رژیم، اکثریت روحانیون و بازاریان و جمعیت قابل توجهی از لاتها و اراذل و اوباش «انقلابی» شدند تا قدرت و ثروت و منزلت کشور را از آن خود سازند. در ۴۲ سال گذشته، اقشار مختلف مثل دانشجویان، کارگران و حتی بخشی از کشاورزان و زنان علیه سیاستها و فساد حکومت بهپاخاستهاند، اما به دلیل فقدان ائتلاف و سرکوبگرتر شدن حکومت، نتوانستهاند به نتیجهای برسند.
اما سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در تخصیص و استفاده از منابع کشور، به واردات مواد و تجهیزات و مونتاژ سلاحهای کشتار جمعی (موشکی و هستهای)، غارت منابع طبیعی و فساد و اتلاف بیسابقه آنها (با اولویت دادن «تعهد» به رهبر نظام به جای شایستگی حرفهای)، در حال شکل دادن به جنبشهای تازهای بوده است. در این جنبشها دیگر دمکراسی و آزادی خواست اکثر معترضان نیست تا حکومت آنها را وارداتی و غربی و غیراسلامی و دغدغه «مرفهان بیدرد» بنامد، بلکه آب و غذا و برق به خواستههای اصلی تبدیل شدهاند. شعارهای «ما تشنهایم» یا «گرسنهایم» یا «مرگ بر خامنهای»، بارزترین شعارهایی است که در تجمعات کارگری، در مناطقی با بحران زیستمحیطی و شبهای بیبرقی شنیده میشود.
اکنون پرسش این است که آیا سیاست بایدن در مقابل جمهوری اسلامی ایران، یعنی برداشته شدن فشارهای تحریمها، حتی اگر به نتیجه برسد، میتواند منجی نظام در برابر خیل تشنگان و گرسنگان و بی برقها بدون هیچ امیدی برای تغییر باشد، یا خیر؟
بحران گرسنگی
آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت، نشان میدهد که قیمت برخی از انواع خوراک دام و طیور، برنج، روغن، مرغ، و نیز آهنآلات و لاستیک، در اردیبهشت ۱۴۰۰ بیش از ۱۰۰ درصد افزایش داشته است و میان ۲ تا بیش از ۵ برابر، بیشتر شده است. همچنین، ۴۰ کالا از جمله گوشت، برنج، لبنیات، حبوبات، شکر، و چای بیش از ۵۰ درصد گران شدند. (ایسنا ۲۶ تیر ۱۴۰۰) اکثر این اقلام مواد خوراکی هستند. این قیمتها پایین نخواهد آمد و افزایش حقوقها هرگز به این دامنهها نخواهد رسید. هر روز از سوبسیدها بیشتر کاسته میشود و قیمتها آن قدر افزایش مییابد که مانند بخش مسکن، با دلار برابری کند.
ماشین واردات رژیم که در دست خودیهاست، کار میکند و اجناس مصرفی در بازار موجودند، اما قدرت خرید مردم کاهش یافته است. مشکل در ایران آن است که قیمت کالاهای ضروری حتی در سطح دلار نمیماند، چون تجار و بازاریان ایرانی به ۱۰ تا ۲۰ درصد سود قانع نیستند. برخی از اجناس مورد نیاز مردم در ایران گاه به دو برابر قیمت جهانی فروخته میشوند (مثل موز در اواخر سال ۱۳۹۹). در مطلبی نشان داده بودم که تا سال گذشته ۷۵ درصد مردم ایران به زیر خط فقر مطلق سقوط کردهاند. با آمارهایی که از سوی هر دو جناح سیاسی در مورد گرانی مواد غذایی و حذف انواع اقلام مواد غذایی از سفره مردم منتشر میشود، جمعیت بیشتری به زیر خط فقر مطلق سقوط کردهاند و خواهند کرد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
بحران تشنگی
دولت با واردات گندم و شکر و روغن و پرداخت سوبسید برای آنها (که مدام کاهش مییابد) از گرسنه خوابیدن افراد (که در میان و درازمدت به جمعیتی با اکثریتی سوءتغذیهای منجر میشود) جلوگیری میکند. اما واردات آب آشامیدنی برای انسان و دام و آب کشاورزی، به این آسانی نیست. سطح آب چاههای کشور از ۱۰۰ متر به ۳۰۰ متر و حتی در مواردی به ۵۵۰ متر رسیده است. (پرویز کردوانی، تابناک، ۲۷ تیر ۱۴۰۰) نیمی از آبخوانهای کشور خشک شدهاند یا در حال خشک شدن بودهاند و ۲۰ سال طول میکشد تا احیا شوند. ۷۰ درصد از آب کشور هدر میرود. بحرانی که امروز در خوزستان دارد فراگیر میشود، ناشی از سیاستهای آب مسئولان نظام بوده است.
به گفته عیسی کلانتری، «۷۵ درصد آبهای شیرین فسیلی صدها هزار ساله کشور را فقط در همین ۳۵ سال به مصرف رساندهایم که ۶۳ درصد آنها در ۸ سال گذشته بوده است.» (خبر آنلاین، ۱۰ بهمن ۱۳۹۳) ایران ۱۰۰ درصد آبهای تجدیدپذیر کشور را برداشت میکند (عیسی کلانتری، ایسنا ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰) که به کویری شدن سرزمین انجامیده است. در سال ۱۳۵۷ تنها ۶۰ هزار چاه در ایران وجود داشت، اما تا سال ۹۸ این تعداد به ۱۵ برابر، یعنی ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار چاه مجاز و غیرمجاز در سطح کشور رسید (ایرنا ۶ مرداد ۱۳۹۸). تعداد کل سدهای کشور که تا سال ۵۷، ۲۷ سد بزرگ و کوچک (۱۸ سد بزرگ) بود، به حدود ۷۰۰ سد بزرگ و کوچک (حدود ۲۰۰ سد بزرگ) رسید. به گفته کلانتری «۵۰۰ میلیارد مترمکعب منابع آب فسیلی داشتیم که ۳۰۰ میلیارد متر مکعب از آن شور و لبشور، و ۲۰۰ میلیارد متر مکعب هم شیرین بود. این ۲۰۰ میلیارد متر مکعب را تمام کردیم. مسیر آب جاری را بستیم. دیگر آب جاری نداریم.» (همانجا)
به دلیل واقعیات فوق، در طی چهار دهه، ۳۰ هزار روستای کشور از سکنه خالی شده است که علت اصلی آن از میان رفتن منابع آبی بوده است. در برخی شهرهای بزرگ نیز در کنار قطع برق، قطع آب به روندی مداوم یا «روتین» تبدیل شده است (قطعی ۱۷ ساعته آب در برخی مناطق اصفهان در دهه سوم تیر ۱۴۰۰). کشاورزان اصفهانی سالهاست که بر سر خشک شدن زایندهرود بر اثر سیاستهای دولت، به اعتراض میپردازند.
آچاری که رژیم در دعواهای جناحی و کسب سلاحهای کشتار جمعی از دست داد
جناح ولایتمدار که امروز هر سه قوه را در اختیار دارد، به دو دلیل در هشت سال گذشته مشکلات اقتصادی را بر گردن تحریمها نینداخته است: ناکارآمد نشان دادن دولت روحانی، و ممانعت از برقرار شدن پیوند میان برنامه هستهای و تحریمها در ذهن مردم. مقامات به خوبی میدانند که چاههای بزرگی برای منابع آزاد شده بعد از رفع تحریمها حفر شده است و آن منابع تاثیری در زندگی مردم نخواهند داشت. در مناظره میان نامزدهای شورای نگهبان، حتی در یک مورد نامزدهای جناح ولایتمدار به تحریمها به عنوان عاملی مهم در شرایط اقتصادی امروز ایران اشاره نکردند تا مبادا مخاطبان آنها میان کوچک شدن سفره خود و برنامههای موشکی و هستهای ارتباطی برقرار کنند. از این رو، از آغاز دولت رئیسی نمیتوانند یکباره جهت خود را تغییر دهند و مشکلات اقتصادی را بر گردن امریکا بیندازند. بنا بر این، حتی اقشار سنتی و مذهبی کشور که از ولایتمداران و بوقهای آنها خط میگیرند، نمیتوانند بحران آب و برق و غذای خود را مثل گذشته بر گردن امریکا بیندازند.
اعتراضات بزرگتری در راه است
از سوی دیگر، دهها میلیون نفری که با شرایط داخل کشور مشکل جدی دارند (بر خلاف هزاران روزنامهنگار یا صدها نویسنده یا هزاران پزشک و پرستار) نمیتوانند مهاجرت کنند؛ گرچه موج تازهای از مهاجران اقتصادی در دوران دولت رئیسی در حال بر آمدن است. نتیجه، وجود دهها میلیون نفر ناراضی در برابر دولتی است بدون عرضه چشمانداز تغییر و تحول و کاهش فشارهای معیشتی. اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ که بیش از صد شهر کوچک را در بر گرفت، در سالهای آینده با جمعیتی به مراتب بزرگتر خیابانها را اشغال خواهد کرد. در باب نوع این اعتراضات نمیتوان پیشبینی کرد، اما تشنگی و گرسنگی مثل لغو کنسرت یا بستن یک مجله یا اعدام چند نوجوان نیست که با زندگی اکثر مردم ارتباطی تنگاتنگ نداشته باشد. انکار استاندار خوزستان نیز موجب از میان رفتن اعتراضات و زمینههای آنها نخواهد شد.
حکومت با کشتار صدها یا هزاران نفر (از حدود ۳۰۰ به روایت حکومت و ۱۵۰۰ به روایت رسانهها) اعتراضات گذشته را سرکوب کرد، چون میدانست که سرکوب، موجب افزایش دامنه آنها به شهرهای بزرگ نخواهد شد. معترضان قریب بهاتفاق از طبقات محروم کشور بودند که امیدشان به تغییر وضعیت از مسیر حکومت موجود، قطع شده بود. در آینده نزدیک، اقشار گرسنه و تشنه شهرهای بزرگ (بهویژه میلیونها حاشیهنشین) نیز به اقشار معترض روستایی و شهرهای زیر صدهزار نفر خواهند پیوست. در این شرایط، نه همپیمانی ۲۵ و ۲۰ ساله با چین و روسیه، و نه نگاهی مثبت از سوی دموکراتها و سوسیالیستهای درون و پیرامون دولت بایدن به مدعیان «ضدامپریالیسم» در ایران، رژیم را نجات نخواهند داد.
پیام علی خامنهای به مناسبت حج
رژیم ایران به دنبال یک کلاهبرداری اتمی دیگر