Monday, Jul 19, 2021

صفحه نخست » روایت جعلی قتل قاسم خضیری؛ رونویسی از ماجرای صانع ژاله

wire_061821.jpgپژمان تهوری - ایران وایر

داستان‌سرایی رسانه‌ها از افراد، رویدادها و ایده‌ها از آن جهت مهم است که به ما در درک تجربه انسانی کمک می‌کند، به همین دلیل داستان‌سرایی یا «Storytelling» و به اشتراک گذاشتن این داستان‌ها در بلند مدت، جامعه را می‌سازد. رسانه‌ها اگر در داستان‌سرایی ضعیف عمل کنند، روایت آن‌ها می‌تواند خسته‌کننده، سطحی و یا اتلاف وقت به نظر آید؛ ولی ضرری برای جامعه ندارد، فقط این رسانه است که مخاطب خود را از دست می‌دهد، ولی وقتی روایت رسانه‌ها از یک رویداد با اطلاعات نادرست و کلیشه‌های مضر تقویت می‌شود، نقش مخرب در جامعه بازی می‌کند. از این حیث این‌گونه رسانه‌ها نه تنها کمکی به سازندگی جامعه نمی‌کنند؛ بلکه به صورت مستقیم در تخریب آن نقش دارند.

برای روشن شدن مساله، گزارش خبرگزاری فارس از روایت فردی که او را عموی «قاسم خضیری»، نوجوان جان‌باخته حوادث اخیر خوزستان معرفی کرده، ببینید:

خبرگزاری فارس ابتدا لینک ویدیویی را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارد که در آن فردی بسیار خونسرد و بدون آنکه نشانی از حزن و اندوه و داغ در چهره و کلام او باشد، نحوه کشته شدن برادرزاده خود را تشریح و بر این نکات تاکید می‌کند:

  • مقتول یک جوان کارگر بوده که از محل کار به خانه باز می‌گشته است.
  • مقتول در مسیر برگشت به خانه گلوله خورده و نتوانسته ضارب را شناسایی و معرفی کند.
  • مقتول اهل نماز و روزه و مسجد و عضو فعال پایگاه بسیج مسجد محل بوده است.
  • مقتول اهل تجمع و اغتشاش نبوده و بسیار مودب بوده است.

این فرد در پایان روایت خود خواهان شناسایی ضارب و احقاق حق می‌شود.

بر این اساس خبرگزاری فارس نیز در ادامه گزارش با بیان اینکه «وجود اسلحه به صورت سنتی در برخی نقاط خوزستان مشکلاتی ایجاد کرده»، می‌نویسد: «همزمان فیلم‌ها و تصاویری از میدان‌داری عناصر مرتبط با گروهک تروریستی الاحوازیه در به خشونت کشیدن اعتراضات مردم منتشر شده است. رسانه‌های ضد انقلاب تلاش دارند قربانی شدن این افراد را به نیروهای انتظامی و امنیتی نسبت دهند و حساب ویژه‌ای روی کشته‌سازی‌ها باز کرده‌اند. پلیس تاکید می‌کند در حال شناسایی و برخورد با تروریست‌ها است و دلیلی ندارد به اعتراض بر حق مردم تیراندازی کند.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

به طور طبیعی وقتی اسناد قابل استناد و آزادی اطلاع‌رسانی وجود ندارد و رسانه‌های مستقل و آزاد حق فعالیت ندارند، تشخیص اطلاعات درست از نادرست، تا حدود زیادی به تجربه مخاطب از رویدادهای مشابه و اعتبار رسانه‌ها متکی است.

اول؛ چرا داستان‌سرایی عموی نوجوان مقتول از جنس روایت مخرب است؟

توسل به کلیشه‌های مضر و ارائه اطلاعات نادرست، مهم‌ترین عنصری است که به یک روایت، صفت مخرب می‌دهد. در این روایت، عموی مقتول بدون ارائه ادله یا فکتی، تنها از کلیشه‌هایی استفاده می‌کند که طی ۴۳ سال گذشته مداوم از رسانه‌های حکومتی شنیده‌ایم: «مقتول بسیجی بود، اهل نماز بود، اهل مسجد بود، اهل اغتشاش (تنها در ادبیات کلیشه‌ای حکومت است که اعتراض مردمی را اغتشاش می‌خواند) نبود، اهل تجمع نبود و ...»

از سوی دیگر خبرگزاری فارس در تکمیل این روایت نیز به کلیشه‌هایی متوسل می‌شود که در همه این سال‌ها در پاسخ به این پرسش که «چرا کشتید؟» از آن استفاده کرده‌اند.

دوم؛ چرا داستان‌سرایی خبرگزاری فارس ساختگی و مخرب است؟

در زمانی که فکتی برای تفکیک خبر درست از نادرست وجود ندارد یا رسانه‌ای مستقل، آزاد و معتبر در میدان حضور ندارد که بتوان به آن استناد کرد، «تجربه رویدادهای مشابه و داستان‌سرایی یک رسانه» می‌تواند ادله‌ای قابل استناد برای درست یا نادرست خواندن یک روایت باشد.

مرور اخبار و گزارش‌های رسانه‌های حکومتی از جمله خبرگزاری فارس نشان می‌دهد که خط خبری و تحلیلی این رسانه، در مواجهه با اعتراضات مردمی بر ۴ پایه استوار است:

۱- انکار ضرب‌وشتم معترضان توسط نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی،

۲- اغتشاش خواندن اعتراضات،

۳- نسبت دادن اعتراضات به رسانه و عناصر ضدانقلاب،

۴- جست‌وجوی رد دشمن در اعتراضات مردمی.

حتی زمانی که خلاف آن ثابت می‌شود؛ مثلا روشن می‌شود که وزیر کشور به عنوان مقام مافوق نیروهای انتظامی اعتراف کرده که «نیروهای انتظامی-امنیتی در خاموش کردن صدای اعتراضی مردم، هم به سر معترضان و هم به پای معترضان شلیک می‌کرده‌اند»، باز آنچه در این رسانه‌ها مخابره می‌شود، نسبت دادن خشونت‌ها به عناصر ضدانقلاب و دستگیری قربانیان به جای عاملان و آمران خشونت است. از این حیث آنچه را از زبان عموی مقتول بیان می‌شود، باید تکرار کلیشه‌های مضر و تلاشی برای تخریب جامعه قلمداد کرد. پیش‌تر همین رسانه‌ها در ماجرای به شهادت رسیدن «صانع ژاله» در جنبش سبز، به استناد به روایت پسرخاله‌اش، او را بسیجی و قربانی عناصر ضدانقلاب معرفی کرده بودند. بنابراین این داستان جعلی برای مخاطبان تازگی ندارد.

نکته دیگر اینکه مرور اخبار و گزارش‌های خبرگزاری فارس از اعتراضات مردمی در خوزستان، نسبت به «نبود یا کمبود آب» نشان می‌دهد که این رسانه به جای روایت آنچه در خوزستان می‌گذرد، تنها در پی انتساب این اعتراضات به دشمن و اثبات آن است.

گروهی از مردم در خوزستان با تجمع، اعتراض خود را نسبت به نبود یا کمبود آب بیان می‌کنند. اما آنچه جای پوشش اعتراضات مردمی در خبرگزاری فارس را می‌گیرد، این گزارش‌هاست:

1111.jpgماموریت رسانه‌های حکومتی، خصوصا رسانه‌های وابسته به نیروهای نظامی-امنیتی همچون خبرگزاری فارس، نه روایت واقعی رویدادها و تحلیل درست اطلاعات و اخبار، بلکه شکل‌دهی به افکار عمومی بر اساس منافع حکومت و لایه‌های اقتدار‌گرای آن با توسل به اطلاعات نادرست و کلیشه‌های مضر است. از این حیث گزارش‌های این رسانه‌ها را باید مقدمه‌چینی برای محاکمه و اعدام جوانان معترض دانست؛ آن‌ها که مستند به چنین گزارش‌هایی جوخه اعدام «نوید افکاری‌ها» را برپا کردند، برای برپا کردن جوخه اعدامی دیگر، به این گزارش‌های جعلی و داستان‌سرایی‌های دروغین نیازمندند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy