برگرفته از: هفته نامه ماریان (چاپ پاریس)
پیشگفتارِ مترجم:
باشد که بی هیچ پیشزمینهی سیاسی وُ مقایسهای، و با حفظ ِ بی طرفی، نگاهی هم به انقلاب اسلامی در کشورمان بیافکنیم و به اندیشیم به آنچه را که هدفِ پیشگامان و دوستداران ِ «خلق» بود برای ساختنِ کشوری بر پایه ِ آزادیهای فردی و اجتماعی- که انصافاً پیش از آن وجود داشته - و با تحمیل ِ قوانینِ هزار وُ چهار صد ساله اسلامی، از دست رفته است. نا گفته پیداست که سنجش ِ آزادیهای سیاسی- پیش و پس از انقلابِ اسلامی - مقوله دیگریست که میتواند موافقتها و مخالفتهای بسیاری را بر انگیزد.
چهاردهم ژانویه ۲۰۱۱، پس از موجی از اعترضاتِ بی سابقه در کشور تونس، بِن علی رهبرِ آن کشور فرار را بر قرار ترجیح داد. و سر انجام، انقلاب تونسیها فصل ِ تازهای از شورشها را در سایرِ کشورهای عربی، که همراه ِ خون و اُمید بود بر انگیخت. پس از گذشت ِ ده سال از آن زمان، سزاوارست نگاهی کوتاه به امروزِ به اصطلاح ''بهارِ عربی'' که به خزان نشست، بیفکنیم.
ده سال پس از آن زمان، ما میتوانیم مایههای یأس وامید این تجربه را بسنجیم. ولی عرضه کردن ِ یک جمعبندی از این شورشها در کشورهای مغرب (تونس، مراکش، الجزلیر و..) کار آسانی نیست. هر چند با گذر از کوچه ِ راست گرایان، سرزنش هایی را میشنویم که نثارِ «شکست ِ عربها» میکنند و با عبور از رودخانهی چپ گرایان، هیجان زدگانی را میبینیم که این جنبشها را «مقاومتِ عربها» میخوانند.
ده سال در یک دوره از زندگی آدمی بسیار طولانی به نظر میرسد؛ ولی در مقیاس ِ تاریخی، دورهی کوتاهی است. روزشمار ِ این دگرگونی بر کسی پوشیده نیست. در میان کشورهای پیگیر ِ «بهار ِ عربی» پارهای چون سوریه، یمن، وُ لیبی، میدان درگیریهای جهادیستها شدند و یا کشورهایی چون مصر وُ بحرین، به رژیمهای اقتدار گرا دچار شدند. دومین موج ِ انقلابی در سال ِ ۲۰۱۹کشورهای سودان، الجزایر، لبنان و عراق را فرا گرفت. در مجموع، طی ده سال، نیمی از بیست وُ دو کشور عربی کم وُ بیش شاهدِ صحنهی به پا خاستن ِ مردمِ خود بودند.
با آنکه اوج گیری چشم گیر ِ این جنبش ها- در چند هفته - خیابانهای بغداد، تونس، مصر و بحرین وُ لیبی را فرا گرفت، و لی هر یک از این کشورها، درپیگیری این موجِ ِ عظیم، بنا به طبع و خوی خود آنرا دنبال کردند. برای اولین بار، در کشورهای عربی، این اعتراضات با آتش زدن ِ پرچم ِ آمریکا و اسرائیل آغاز نشد- هر چند که در پارهای از کشورها پس از چندی دیده میشد-، و شاید بتوان گفت که این نشانه هائی از رسیدن به این منطق است که نباید خشم خود را به روی دشمنان ِ خیالی و بیرونی فرو ریخت و دشمن اصلی را در ناکجا آباد ِ تخیل خود جُست.
کمتر کسی پیدا میشود که «بهار عربی» را دنبال کرده و نام ِ میدانِ Tahrir - آزادی - را نشنیده باشد. قلب ِ تپندهی این میدان، تاریحِ نوین مصر را رقم میزند و انقلاب ِ سالِ ۲۰۱۱ را در خاطره خود دارد. ولی اینک از این میدان، آنچه که در حافظهی مصریها از آن دوران ثبت شده است، چیزی باقی نمانده است. همهی جلوه و جلال آن را ویران کردهاند. و این دگرگونی در حدی بوده است که فریاد ِ پژوهشگران ِ تاریخی را در انهدام ِ قِدمت ِ باستانی این میدان در آورده است. همهی دست نوشتههای باقیمانده از یادبود ِ کشته شدگان در این میدان ِ جهانی شده، از بین رفتهاند. و انگار، نه از تاک نشانی ست و نه از تاک نشان.
خاطره این میدان به زمانهای خیلی دور تر بر میگردد. یاد بود ِ اُم کلثوم، خوانندهی شهیر مصری با حتجرهای سحر آمیز، یادبودِ کمال عبدالناصر (رئیس جمهور مصر) در ۱۹۷۰، و در همین میدان بود که در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳، خیلِ بیشماری از مردم ِ مصر، خواهان ِ عزیمت ِ محمد مُرسی بر آمده از اِخوان المسلمین، از رهبری مصر شدند. و به دنبال آن با کودتای ارتشُ مصر، اَلسیسی زمام ِ امور کشور را درشرایط ِبسیار ویران ِ اقتصادی به عهده گرفت. گفتمانهای وی برای اکثریت ِ مردم ِ مصر، نشانه هائی از بر قراری ثبات ِ وضعیت نا به سامان بود و آنها چشمهایشان رابه روی سرکوبی که انتظارشان را میکشید، بسته بودند.
قلبِ یاران ِ همگام با جنبشِ تونسیها آنگاه فشرده شد که شاهد انتخاب ِ قیس سعید Kais Said (رئیس جمهور تونس) در سالِ ۲۰۱۹ بودند که با یاوه سرائی هائی کهنه شده و با تکیه بر قانون اساسی آن کشور، اِعمال ِ سخت و سفت شریعت اسلامی را برای تمامِ شهر وندان و بویژه زنان اجباری دانست. او حقوقدان و استاد دانشگاه است و خود را مدافع قانون الهی میداند و رسما اعلام کرده است: قرآن برای خانوادهها و قانون اساسی برای سایر بخشهای جامعه. و بدین گونه زنان در آن جامعه جائی دارند که قرآن برایشان تعیین کرده است.
در حالی که سلافیستها تعدادشان در تونس زیاد نیست، ولی پس از سقوط ِ رژیم ِ بِن علی، به خوبی فرصت را مغتنم شمردند و برای به ثمر رساندن ِ عملیات ِ نمایشی و هولناک خود واردِ میدان شدند: هجوم ِ پی در پی به خانههای روسپیان و حمله به آنها، زد وُ خورد با پلیس، حمله به سینماهای شهر، حمله به دانشگاهها به بهانهی رعایتِ حجاب، دفاع از پوشیدنِ حجاب ِ سراسری. آنها با عدم شرکت خود در انتخابات، آن را مظهری از دموکراسی دانستند که به آن اعتقاد ندارند.
در ۲ اکتبر ۲۰۱۱، ایزابل ماندرو Isabelle Mandraud، روزنامه نگارِ لوموند، نقش سلافیستها را پس از سقوط ِ بِن علی در تونس، اینطور بیان میکند: سلا فیستها در زمان ِ حکومت ِ بِن علی، از داشتن ِ پاسپورت و حتی کارت شناسائی محروم بودند، و همانها امروزه در آن کشور قد علم کردهاند. و تعداد ِ زیادی از آنها که در ژریم ِ گذشته در زندان بودهاند، شامل عفوشدند و یا اگر در تبعید بودند، به کشورشان باز گشتهاند. پس از چند ماهی، اولین مدرسهی قرآنی در تونس درهایش را باز کرد. این مدرسه بینِ ۳۰۰ تا ۴۰۰ کودک ِ چهار تا ده ساله را پذیرفت. نا گفته پیداست که پسر و دختر جداگانه در کلاسها حضور پیدا میکردند. این روزنامهنگار لوموند در ادامه به گفتههای احمد باب احمد- از فعالانِ فرقهِ سلافیست ها- اشاره میکند که گذری هم به فرانسه و لیبی داشته است. به گفته وی هدفش از این سفرها، روشنگری اسلام ِ واقعی به کودکان و آگاه نمودن آنها از دامی است که غربیها پیش پایشان گذاشتهاند تا ما را تروریست معرفی کنند. احمد باب احمد میگوید: امروزه مشکل ما پذیرفتن ِ دموکراسی نیست، مشکل زمانی آغاز میشود که این دموکراسی بر آمده از انقلاب ِ فرانسه است که معتقد به جدائی قدرتها (دین و دولت) است. برای او و همه کسان دیگر در این نِحله فکری، نمیتوان قانونِ اساسی را جز بر مبنای شریعت بنا نمود.
وائل رو آبه Wael Rouabeh، بیست وُ پنج ساله از اهالی قافزا، دانش آموز مدرسه خصوصی هوا پیما سازی در تونس، هر آخر هفته، سری به کلاسهای سلافیستها میزند. ماه رمضان که مصادف با ماهِ اوت شده بود، او هر دو روز یک بار روزه میگرفت. او میگوید تونسیها سلافیستها را نمیشناختند زیرا در زمانِ بِن علی رئیس جمهور تونس، هشتاد در صد آنها در زندان بودند. من پیش از این ریش نمیگذاشتم که مبادا مرا سلافیست قلمداد کنند، ولی اکنون که جزء آنها هستم، افتخار میکنم. او چون بسیارانی دیگر در تظاهرات علیه نمایش ِ فیلم ایرانی- فرانسوی به نام «پرسپولیس» کار ِ مرجان ساتراپی شرکت کرده بود. زیرا به گفته او، در آن خدا به صورتِ یک پیر مرد نشان داده شده است. و شبکهی تلویزیونی نسما Nesma که به پخشِ این فیلم همت گمارده بود، متهم به تبلیغ لائیسیته شد. او میگوید «هر بار که اسلام موردِ حمله قرار بگیرد، ما ساکت نخواهیم نشست.»
و در ۲۱ اوت ۲۰۲۰، هفته نامه ماریان در مقالهای، از خود میپرسد که آیا در کشور تونس، یک امام بر مسند ریاست جمهوری نشسته است؟ نویسنده این مقاله، رازیکا اَدنانی «۱» Razika Adnani- فیلسوف، اسلام شناسِ نام آشنای فرانسوی- الجزایر الاصل-، چنین ادامه میدهد، این یک قاعده شناخته شده است: «هر انداره که گفتمان مذهبی پیش میرود، حقوق زنان پس روی میکند. و این زمانی میتواند رخ دهد که انسان دوستی و پختگیی بشر نیز نُقصان پیدا کند.» در ابتدای قرن بیستم، بسیاری از مسلمانان به این نتیجه رسیده بودند که برای پیدا کردن راه حل ِ بیرون رفت ِاز قوانین اسلامی در عصر جدید، باید به فکرِ بازنگری اساسی و تفسیر و برداشت تازهای از آن بود. نا گفته پیداست که جُستن ِ مفری برای همه آنچه را که امورِ دست و پا گیر ِ اسلام نامیده میشود، بسیار دشوار است. ولی آنچه را که از اهمیت بالائی بر خوردار است، رسیدن ِ به این آگاهی ست که قوانین اسلامی نه تنها پذیرفتنی نیستند، بلکه تمام آنها در چهارده سدهی پیش وضع شدهاند.
در سحرگاهان ِ جنبش ِ مردمِ تونس، آنها در جُست وُ جوی رهبرانی بودند که باز گویندهی خواستههاشان باشند؛ بیآنکه سر بارشان شوند. اسلامیستهای به کمین نشسته، زمان را برای هُولدوپ (حمله با اسلحه) آماده دیدند و روی فرصتی که کمتر ممکن بود برایشان پیش بیاید، پریدند. و از این زمان، جنبشِ به زمستانی دچار شد که دیگر بهاری به دنبال نداشت. و در وضعیت اسفناکِ رکود اقتصادی، سرانجام، حزبِ انهادا Ennahdha (حزبِ محافظه کارِ اسلامی نزدیک به اِخوان المسلمین که تا پیش از جنبش ِ «بهار عربی» ممنوع بود. مترجم)، با برنامهی مبهم و واپس ماندهی - پان عربیسم، اِعمالِ قانون شرعی برای زنان، و با مشغله ذهنی ضد اسرائیلی- در سالِ ۲۰۱۹زمامِ امور را به دست گرفت.
در سوریه، اسد با اولین موجِ هولناکِ سرکوب مخالفان، راه را برای شعلهور شدنِ خشمِ مردم میبندد و جهان با هیولای دو سری روبرو میشود: جهاد اسلامی علیه دیکتاتور. و در این هنگام بود که داعش، مسیحیان، یزیدیها و کردها را چون مجسمهای گردن میزد که نمونه این کشتارها را در خاک فرانسه هم دیدیم. و بدین گونه میبینیم که حوادث تاریخی اثر پی در پی خود را نشان میدهند. علاء اِلاَسوانی Alaa El Aswany، نویسنده و روشنفکرِ معترضِ چپ مصری میگوید «در یک انقلاب، نباید آنچه را که دارد میگذرد در نظر گرفت، بلکه آنچه که خواهد گذشت، از اهمیت بسیار بر خوردار است. نه میتوان انقلابی را در لحظههای آغازین به مهک کشید و نه حتی پس از گذشت چند سال، بلکه گذشتِ یک نسل لازم است تا بتوان روی حاصلش داوری کرد.» فرانسویها امروزه، فرزندانِ ۱۷۸۹ (سالِ انقلابِ کبیر فرانسه- مترجم) هستند و با ردِ برتریطلبیها تا جدائی کلیسا از دولت و دولت مداری، توانستند در ۱۹۰۵با قانون جدائی کلیسا و دولت و تدوین ویژه گیهای غیر مذهبی (لائیسیته)، گسستن از قیمومیتِ تخت و تاج و رَد ِ جُست و جوی مفری در آسمان را که بیش از یک سده از آن میگذرد، رقم زنند.
به طورِ منطقی مسلمانان پس از گذشت یک قرن از آن زمان، میبایستی به فکرِ دگرگونی درامور سیاسی و دینی خود میافتادند و راه حلی برای بنا کردنِ یک دولت مدرن که به شهر و شهروندی میپردازد، پیدا میکردند و قوانین الهی را در زمینههای اجتماعی و سیاسی بکار نمیبردند. و در اینجاست که رازیکا اَدنانی از خود میپرسد: چگونه میتوان اسلام را یکپارچه و منسجم یافت، در حالی که قوانین مبارزه با نابرابریها را نمیپذیرد.
و در پایان این فیلسوف و اسلام شناسِ فرانسوی چنین نتیجه میگیرد «بسیاری از زنان و مردان در جوامع اسلامی، برای دگرگون کردنِ وضعیت حاکم و دفاع از مدرنیته از پا ننشستهاند. و لیکن وظیفهای را که به عهده گرفتهاند، بسیار دشوار خواهد بود اگر محافظه کاری از بالا به پایین خود را به هِرم جامعه تحمیل کند.»
مارتین گُزلان، «۲» سردبیر و مدیر مسئول ِ هفته نامه ماریان در گفت وُ گویی با حازم کسوری Hazem Kasouri، وکیل دادگستری در کشور تونس که بنیان گذار انجمنِ «تونسِ آزاد» نیز میباشد، از او میپرسد: چگونه شما به بازگشت ِ حبیب بورقیبه «۳» از تبیعد، بسیار بها میدهید و به عنوان ِ مبارز ِ دفاع از حقوقِ مردم ِتونس، چه انگیزهای شما را به این بازنگری میرساند؟ این وکیل جوان، چنین پاسخ میدهد «آنچه که عملکرد ِ حبیب بورقیبه را در این بُرهه از تلاطمهای سیاسی و اجتماعی بر جسته میکند، راهکارهای او برای برون رفت ِ کشورم از بحرانهای داخلی و بینالمللی است. هنگامی که او در سالِ ۱۹۵۵ به تونس برگشت، توانست مدرنیته را برای کشورمان به ارمغان آورد. وی در عین حال که با استعمار سخت به مبارزه پرداخته بود، ولی همواره از فلسفهی عصرِ روشنگری استقبال میکرد. او علیه فرانسه بر نخاست، بلکه با آنچه را به مردمش تحمیل میشد، به پا خاست. در اینجا یاد هگل میاُفتم هنگامی که ناپلئون وارد ِ آلمان شد. او ورودش را سَمبول ِ حضور ِ مدرنیته ارزیابی میکرد. بورقیبه دشمن ِ استعمار گر را به عنوان ِ شریک ِ راهبردی خود پذیرفت که به ارزش هائی چون او پای بند بود. و این چنین خواست تا حاکمیتی نو با هدف ِ آزادی زنان در تونس بنا کند.
و اما امروزه شاهد ِ رودر روئی گسترده بین ِ ارزشهای آزادی خواهی، برابری، منطق، مُدارا و پیشرفتِ آموزشِ اجتماعی که بورقیبه به آن پای بند بود از یک سو، و تاریک اندیشی، توسل به ریاکاری وُ تزویر مذهبیی اخوان المسلمین از سوی دیگرهستیم. ع. ش
***
و اکنون گزیدهای ازیک مقالهی بلندِ مارتین گُزلان- هشدار! اسلامیستها آمادهاند قدرت را در کشورهای مغرب به دست گیرند- را که در هفته نامهی ماریان - ۲۵ ژوئن ۲۰۲۱- منتشر شده است، میخوانید:
هر بار آنها را دست کم گرفتیم و به خود گفتیم که صحنه را ترک میکنند. ولی سرانجام اسلامیستها خودشان را باز سازی کردهاند. نگاه کردن در آئینه رسانهها و مطبوعات در موردِ واقعیت سیاسی ِ کشورهای مغرب، نه تنها اطمینان بخش نیست بلکه تغییر شکل یافته است. در انتخاباتِ دوازدهم ژوئن ۲۰۲۱، با ۷۷ درصد غائبین، دوحزب اسلام گرا، بیش از نصفِ صندلیهای مجلس را در الجزایر آشغال کردهاند. و به همراه ِ دو دیگر همتایشان - جنبشِ اجتماعی برای صلح و اِل بینا- توانستند ۱۰۴ از ۲۱۰ کرسی پارلمان آن کشور را در نتیجه نهائی از آن خود کنند. سر انجام، اخوان المسلمین توانست ۵۰ در صد از تعداد نمایندگان - در کشوری که بینِ سالهای ۱۹۹۰-۱۹۹۹، مرکزِ اصلی جهادیستها بوده - را در دست بگیرد. پدیدهای دردناک برای الجزایریها که هنوز- علیرغمِ به اصطلاح «آشتی ملی» - زخم بازِ آن در حافظهی تاریخیشان کماکان مانده است.
تبوُن Tebbounرئیس جمهور الجزایر، بی آنکه خَم به ابرو بیاورد، میگوید که «او خود را برای همیشه از شَر ِ اسلام ِ عقیدتی خلاص کرده است.» ولی خطرناک تر از آن، اسلام میانه رو (بخوانیم اصلاح طلبان - مترجم) جای آنها را به تمام و کمال گرفتهاند. از جمله این میانه روان، مَکری Makri رئیسِ «جنبشِ جامعه ِ صلح»، از ستایش گرانِ اِردوغان، که در دورانِ جوانی، شعارش این بود «دموکراسی چون قطاری ست که یک بار سوارش شدی، ناچاری آخر خط پیاده شوی.»
سال ِ ۲۰۱۶ در تونس، از این تاکتیک، حزبِ اِنهادا، با اعلامِ «وادادن اسلام سیاسی»، توانست برای خود آبروی دوبارهای کسب کند. اصولاً حزبهای اسلامی زیرِ پوششِ این بهانهها میخواهند به هدفشان که همانا کنترل اهرم ِ قدرت است، برسند. و چه بهتر- از نگاه آنها- اگر به کمک این ترفندها بشود هر چه بیشتر در مرکزیتِ قدرت باقی ماند. و این آن چیزی بود که در تونس، توانست پیاده شود. راشد الغنوشی، رئیس مجلسِ نمایندگانِ خلق و هِشام المشیشی، رئیس دولتِ تونس شدند و یاران سابقه دارِ اِخوان المسلمین در راسِ هِرم قدرت قرار گرفتند. سر انجام وزارت خانههای فرهنگ و داخله به عهدهی اخوان المسلمین گذاشته شد و گذشته از این، انجمنهای بیشماری مسئول تبلیغاتِ حمایت از آنها در میان مردم شدند.
و اما اسلامیستهای مراکشی ظاهرا زیرِ کنترل محمد شش، پادشاه آن کشور هستند. از ۲۰۱۱، اخوان المسلمین تحتِ پوشش حزبِ (عدالت و پیشرفت)، در آن سرزمین حکمرانی میکند. ولی پادشاه تا پیش از سر ِ کار آمدنِ سعدالدین عثمانی، نخست وزیر، نزد مسلمانان ِ آن کشور، فرمان نهائی را صادر میکرد. ایجاد ِ روابط دوجانبه با اسرائیل توسط ِ محمد شش، به رابطههای سازشکارانه در درون حاکمیت شکل تازهای بخشید. اسماعیل هانیه، سخنگوی حماس در دیداری رسمی وارد رَبا Rabat پایتخت مراکش میشود. در برابر کاخ ِ پادشاهی که از توافقهای دوجانبه با اسرائیل پشتیبانی کرده بود، این بار به تلافی، حزب دولت آن کشور، از نماینده ِ سازمانِ تروریستی حماس که خود را حامی بلا مناظرهی مسألهی فلسطین میداند، دعوت به عمل میآورد. و سرانجام، پادشاه مراکش موافقت میکند که وی را به شام در کاخ خود بپذیرد. آیا این نشانهی استقلال ِ عمل ِ بیشتر اسلامیستها در برابر اوست؟ مراکش پُر است از متعصبین مذهبی که در کنار تونس، سهمیهی مهمی از جهادیستها را به سوی داعش فرستادهاند. از اعماق کشور تا خیابانهای کازابلانکا و دادگاه هایی که اتهامات اهانت به اسلام در آنها زیاد دیده میشود، اسلام گراییی رفتاری، توانسته است بیش از پیش در آن کشور ریشه بدواند.
پانویسها:
[۱] Razika Adnani رازیکا اَدنانی، فیلسوف و اسلام شناسِ فرانسویی الجزایرالاصل، عضوِ شورای بنیادِ جهت یابی اسلام در فرانسه و عضوِ مرکزِ مدنی مطالعات مذهبی و رئیسِ و پایه گذارِ روزِ بینالمللیی فلسفه در الجزایر است. او دارای کتابها و رسالههای بسیاری در باره ِ فلسفه و مذهب، به زبانهای عربی و فرانسه میباشد.
[۲] Martine Gozlan مارتین گُوزلان، نویسنده و روزنامه نگارِ فرانسوی، ویژه کارِ مسائلِ کشورهای اسلامی، جنگِ اعراب وُ اسرائیل و مدیر مسئول و سردبیر هفته نامه ِ ماریان که یکی از تحلیل گران ِ در گیریهای چندین ساله در منطقه است. افزون بر این، دهها کتاب را در کارنامهی نویسندگی خود دارد که در میان آنها میتوان از: درکِ اسلامیستهای تند رو، جنسیت خدا، و رسالهای به نامِ اسرائیل علیه اسرائیل، نام برد.
[۳] Habib Bourguiba حبیب بورقیبه (۱۹۰۳-۲۰۰۰)، از دولت مردانِ برجسته تونسی که حدودِ سی سال ریاست جمهوری تونس به عهده او گذاشته شده بود. از مبارزان ِ استقلال کشور تونس در زمانِ حضورِ فرانسویها در آن کشور بود و او را چهرهای استثنائی در میانِ رهبران عرب به شمار میآورند. در زمان اِشغالِ تونس، او چندین بار بازداشت و تبعید شد.
http://pveventsla5.immanens.com/fr/pvPageH5B.asp?puc=003229&nu=1251&pa=1#0
https://www.marianne.net/monde/afrique/algerie-tunisie-maroc-les-islamistes-prets-a-reprendre-le-maghreb
https://www.marianne.net/monde/afrique/yadh-ben-achour-le-president-tunisien-est-un-obstacle--notre-tradition-reformatrice
خیزشهایی برای سرنگونی حکومت اسلامی، جلال ایجادی
خوزستان، معنای آب را فریاد میزند، رضا فرمند