۴ ماه از روزشمار پروژه احداث بزرگترین کارخانه واکسن سازی منطقه در گروه دارویی برکت با ظرفیت تولید ماهانه ۱۲ میلیون دز واکسن کرونا گذشت. طبق این روزشمار اکنون باید ۱۳۶ میلیون دز واکسن کرونا در ایران تولید میشد. اما این وعده نه تنها تا به امروز محقق نشده است بلکه نفسهای ایران به شماره افتاده است و سایه مرگ، مردم و کشور را احاطه کرده است. مرگهای ناشی از کرونا در کشور بیداد میکند و کشور دوست و رفیق یعنی روسیه هم به هیچ یک از تعهدات خودش درخصوص احداث سولههای تولید واکسن در ایران عمل نکرد. مردم به امید تولید واکسن داخلی جان میدهند اما همچنان از تولید صنعتی و انبوه واکسنهای ایرانی خبری در دست نیست.
اوضاع کرونا در کشور ایران وخیم تر از آمارهای اعلامی است. قلم قادر به توصیف این شرایط نیست. وضعیت فجیع و افتضاح در واکسیناسیون توسط مسئولین وزارت بهداشت و درمان و تصاویر ارسالی از سوی شهروندان نشان دهنده بی تدبیری و بی مسئولیتی در تزریق واکسن کرونا است. شهروندان میگویند با این صف های طولانی واکسن، بیشتر کرونا منتشر میشود و تعداد بیشتری میمیرند. شیوع گسترده ویروس دلتا در ۲۹ استان، علاوه بر تکمیل ظرفیت تخت های بیمارستانی و افزایش مراجعه های سرپایی، آمار تست های مثبت روزانه کرونا را هم به بیش از ۵۰ درصد رسانده است. میانگین واکسیناسیون در جهان بیش از ۵۰ درصد است و در شرایطی که تنها ۱۱ درصد مردم ایران یک دز واکسن دریافت کردهاند، دنیا به دنبال تزریق دز سوم واکسن کرونا است.
وضعیت فوق بحرانی کرونا در بیمارستانهای ایران آژیر مرگهای فلهای و دسته جمعی بیماران را به صدا درآورده است. به عنوان نمونه در محوطه تعدادی از بیمارستانهای مرجع و اصلی تهران چادر و کانکس برپا شده است. حتی ظرفیت چادرها نیز تکمیل شده است و انبوه بیماران بر روی زمین و چمن دراز کشیده و منتظر خالی شدن تخت هستند. نمازخانه بیمارستان های کشور تبدیل به درمانگاه کرونا شده است، راهروهای بیمارستانها هم تخت چیده شده است و حتی روی صندلیها و روی زمین هم بیمار بستری کردهاند. بسیاری از بیماران جدید نیاز فوری به بستری در ICU دارند اما حتی تخت ساده در چادرهای برپا شده در محوطه بیمارستانها وجود ندارد و به همین دلیل بیماران جوان جان میدهند. ظرفیت تخت بیمارستان ها تکمیل شده و از شهرداریهای تهران و شهرهای دیگر کشور درخواست شده است تختهای بستری موقت در سوله های بحران ایجاد کنند. نیروهای نظامی مانند ارتش و سپاه هم به جنگ کرونا رفتهاند و در گام اول در پایتخت و تعدادی دیگر از شهرهای قرمز و سیاه، بیمارستانهای صحرایی دایر کردهاند. همزمان سرمهای تزریقی و آب مقطر جیره بندی شده است. قطع برق عامل کاهش تولید سرم و آب مقطر عنوان شده است. در بیمارستانها کمبود شدید اکسیژن، دارو، ونتیلاتور وجود دارد و حتی اقلام ساده مانند سرم نمکی کمیاب است. ️خانوادهها برای تهیه داروهایی مانند فاویپیراویر و رمدسیویر در داروخانهها سرگردانند و عملاً این داروهای حیاتی نایاب شده است. حتی خبرها حکایت از این دارد که سرم نمکی تزریقی در مشهد نایاب شده و در هیچ داروخانهای پیدا نمیشود. از سرم نمکی برای رقیق کردن داروی رمدسیور برای کرونا استفاده میشود.
وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران آمار فوتیهای کرونا را در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۰، ۳۶۶ نفر و تعداد مبتلایان را ۳۲۵۱۱ نفر اعلام کرده که تعداد مبتلایان جدید یک رکورد وحشتناک در جهان است. اما بر اساس اعلام منابع آگاه، تعداد واقعی فوتیها در این تاریخ ۱۲۸۰ نفر بوده است، به گونهای که فقط در تهران در این روز ۳۱۰ نفر فوت شدهاند. ایرج حریرچی، قائم مقام وزیر بهداشت هم با تأیید تلویحی مغایرت آمار رسمی با آمار غیررسمی، آمار واقعی کرونا را قطعاً بیشتر از آمار رسمی دانسته است. البته در هفتهها و ماههای آینده دستیابی به آمار افزایش فوتیها در ایران به روزانه بیش از ۱۰۰۰ نفر در صورت ناکارآمدی دولت و بی تفاوتی نسبت به رعایت پروتکلها دور از انتظار نخواهد بود؛ البته این پیش بینی از افزایش آمار جان باختگان براساس آمار رسمی وزارت بهداشت و درمان صورت گرفته است.
ظرفیت آرامستانها در تعدادی از شهرها نیز اشباع شده است. تهران و کرمان از این جملهاند. «مردگان آواره» پدیده جدید این روزهای کشور است؛ در تهران نسبت به جانمایی و احداث آرامستانهای جدید برنامه ریزی شده است و در کرمان هم مسیر کوهنوردی به محل خاکسپاری تعداد انبوه جان باختگان کرونا تبدیل شده است. حال کشور وخیم است و باید تا مردم از دست نرفتند کاری کرد. رکورد کرونایی در ایران تا جایی پیش رفته است که سعید نمکی، وزیر بهداشت در نامه ای به رهبر انقلاب خواستار طرح شرایط مراکز درمانی در شورای عالی امنیت ملی و تعطیلی دو هفتهای کشور شده است.
در ایران یک کشتار بی سابقه به راه افتاده است. وضعیت کشور و بسیاری از نقاط شهری از جمله تهران و اصفهان و مشهد و کرمان از سیاه هم سیاه تر است و کاهش سن مبتلایان به شیرخوارهها و کودکان و نوزادان باعث نگرانی جدی شده است. آنقدر وضعیت کشور بحرانی است که تأخیر در واکسیناسیون پذیرفتنی نیست و باید واکسیناسیون در سنین پایین تر و به زیر ۴۰ سال هم تسری پیدا کند. نامه نمکی از این نظر جالب توجه است که اولاً خانوادههای بیماران کرونایی عنوان کردهاند بیماران خود را به بیمارستان بردهاند و در آنجا از مشاهده وضعیت بیماران حاضر در بیمارستان شوکه شدهاند. آنها میگویند مردم مثل برگ درخت دارند میریزند. همه مریض و مستأصل و ناامید. حتی سرم و داروهای تقویتی هم کمیاب شده است. نه تخت خالی پیدا میشود و نه دارو و نه دستگاه اکسیژن. بسیاری از بیماران در حیاط بیمارستانها بستری شده اند و برخی در راهرو و صندلیهای انتظار. امکانات نیست. اما اگر بیماران و خانواده آنها ۱۰۰ تا ۱۴۰ میلیون هزینه کنند میتوانند حتی در منزل آی سی یو داشته باشند. بیماران دیگر هم میگویند اکنون بیمارستانهای مرجع و دولتی اشباع از ظرفیت شدهاند و بیمارستانهای خصوصی نیز برای هر شب بستری بیماران بین ۴۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان طلب هزینه کردهاند. ثانیاً کشوری که دچار کمبود سرم شود و ظرفیت بیمارستانها تکمیل و اشباع شده باشد، هشداری به جهان خواهد بود که کشور به مرحله بحران در حوره سلامت رسیده است. ایران اکنون به بالاترین سطح بحران در حوزه سلامت رسیده و حتی شرایط فوق بحرانی است. چنین کشوری یا باید فوراً از صلیب سرخ و سازمان جهانی بهداشت و دیگر کشورها درخواست کمک نماید یا خود سازمانهای بین المللی و کشورها برای جلوگیری از وقوع یک نسل کشی و فاجعه انسانی و همچنین ممانعت از انتشار هر چه بیشتر ویروس به ماجرای کرونا در ایران ورود پیدا کنند.
وضعیت آرامستانها در ایران فاجعه است و ثانیه به ثانیه جسد آورده میشود؛ در این کشور یک کشتار بی سابقهای در حال رخ دادن است. همین روزها حسن روحانی در آخرین جلسه ستاد ملی کرونا در دولتش اعلام کرده بود این ستاد و تصمیمات و اختیاراتش مساوی اختیارات شورای امنیت ملی کشور است؛ با این حال وزیر بهداشت دولت حسن روحانی روز یکشنبه دهم مرداد در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی ایران خواستار «مداخله جدی» او و شورای عالی امنیت ملی به دلیل وضعیت وخیم ناشی از شیوع ویروس کرونا در کشور شد. به باور کارشناسان، ضمن اینکه اصل چنین نامهای با صحبتهای رییس جمهور در تضاد آشکار قرار دارد، معلوم نیست چرا ستاد کرونا که اختیارات آن برابر اختیارات شورای عالی امنیت ملی ذکر شده است خود به ماجرای تعطیلی و قرنطینه کشور و به صحنه آوردن کلیه امکانات کشور برای مقابله جدی با موج ویرانگر کرونا، به طور مستقیم ورود پیدا نکرده است. به نظر نمیرسد نامه نمکی به رهبر جمهوری اسلامی حامل این پیام بوده باشد که مانع اصلی برای اعلام قرنطینه عمومی تاکنون شخص رهبر بوده است. احتمالاً سعید نمکی از شخص رهبری خواسته تا دستور قرنطینه را صادر کند تا در صورت بروز هر مشکل و شکست چنین طرحی در جریان تعطیلی و قرنطینه، گریبان وزیر بهداشت گرفته نشود و چون آیت الله خامنهای شخصاً قرنطینه را اعلام نموده است مسئولیت آن را نیز پذیرا باشد. علی ایحال ضمن دعوت از وزیر بهداشت و درمان جهت عذرخواهی و طلب حلالیت از خانواده های عزادار و بیمار به خاطر کوتاهی و بدقولی در تأمین واکسن، بهتر بود او طی نامهای به رهبر جمهوری اسلامی و دیگر قوای کشور خواستار اجرای طرح تأمین فوری واکسن و صیانت از جان انسانها در برابر ویروس کرونا میشد، چراکه این روزها به قدری کشتار بیماران کرونایی و ابتلا به بیماری فراگیر شده است که تعطیلی و قرنطینه دیرهنگام راه حل مهار و کنترل کرونا نیست و تنها فتوای رهبر انقلاب مبنی بر بازپس گیری حکم حکومتی ممنوعیت ورود واکسن کرونا از آمریکا و بریتانیا میتواند چاره ساز کنترل و مهار کرونا در کشور باشد. آنچه مسلم است هم در کشورهای خاورمیانه و همسایه ایران و هم در سایر کشورهای دنیا به قدری مازاد واکسن وجود دارد که میتوان آن را به مردم ایران اهدا کرد.
بار که را به مقصد میبرید؟ رامین کامران
اسیر یکهتازی، مهران رفیعی