پویان خوشحال - ایران وایر
ویدیوهای منتشر شده از دوربینهای مداربسته زندان «اوین» طی روزهای اخیر واکنشهای بسیاری به همراه داشتهاند. در میان انبوهی از زندانیانی که در این زندان دوران بازداشت موقت و محکومیت خود را سپری کرده، شمار زیادی از زندانیان سیاسی یا به تعبیر حکومت، «امنیتی» نیز بودهاند. خاطرات تلخ زندان، انفرادی، بازجویی، شکنجه و بسیاری دیگر با دیدن دوباره این تصاویر، حالا درست جلوی چشمان آنها زنده شدهاند؛ حتی برای کسانی که مجبور به ترک وطن شده و هزاران کیلومترها دورتر از اوین زندگی میکنند.
در این ویدیوها، تنها بخش اداری و برخی از اندرزگاههای اوین به نمایش در آمدهاند. حال این که شکنجههای جسمی و روانی و بنا بر روایتها، گاه جنسی زندانیان در بندهای تحت نظر نهادهای امنیتی این زندان در جریان هستند؛ آنجا که بازجویان به شکنجه تا مرحله خونریزی قانع نمیشوند و گاهی به مرگ یا خودکشی زندانی میانجامد.
اهمیت ویدیوهای منتشر شده بسیار بیشتر از آن چیزی است که در قالب یک گزارش بشود به آنها پرداخت. نقض مکرر حقوق زندانیان، حتی بر اساس معیارهای قوانین جمهوری اسلامی، در این ویدیوها مشهود است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
«نجات بهرامی»، روزنامهنگار و فعال سیاسی که به تازگی مجبور به خروج از کشور شده، دوران محکومیت خود را در بند عمومی زندان اوین سپری کرده است. او درباره احساساتش از دیدن ویدیوهای مربوط به زندان اوین به «خبرنگاری جرم نیست» میگوید: «دیدن این تصاویر، از راهروها گرفته تا ماموران و نگهبانها، لباسهای آبیرنگ زندانیان و سلول انفرادی، حس و حال روزهای تلخ حبس را برای من زنده کرد. پس از آزادی، تلاش بسیاری کردم که این روزها را فراموش کنم اما حالا با دیدن این تصاویر، دوباره حس میکنم در زندان هستم با این که کیلومترها از کشور فاصله دارم.»
بهرامی که از بیماری فشار خون رنج میبرد، مسیر بهداری یا درمانگاه زندان اوین را به خوبی بلد است؛ جایی که به چشم خود دیده است زندانیان توسط ماموران زندان مورد ضرب و شتم قرار میگیرند. میگوید در یکی از مراجعاتش به بهداری اوین، شاهد ضرب و شتم یک زندانی بوده است: «جلوی چشم من یک زندانی غیر سیاسی که از بندهای دیگر آورده بودند را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند؛ به طوری که خونریزی شدیدی از ناحیه سر داشت.»
به گفته او، ضرب و شتم تنها به زندانیان غیر سیاسی منتهی نمیشود و زندانیان سیاسی نیز در خطر جدی برخوردهای فیزیکی قرار دارند.
بهرامی میگوید مواردی از ضرب و شتم زندانیانی که به دلیل حضور در اعتراضات سراسری، به حبس محکوم شده بودند را نیز به چشم دیده است.
این در حالی است که جمهوری اسلامی همیشه موضوع شکنجه در زندانها را تکذیب کرده اما چرا با وجود این تکذیبها، همچنان ضرب و شتم زندانیان و شکنجه جسمی دستکم بخشی از زندانیان سیاسی که به دلیل اعتراضات بازداشت شدهاند، پابرجا است؟
بهرامی در این باره توضیح میدهد: «افرادی که در تظاهرات بازداشت میشوند، به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار میگیرند. اخبار این نوع برخورد پس از آزادی زندانیان که عموماً از جوانان هستند، در جامعه منتشر میشود و دیگران از شکنجهها با خبر میشوند. تحلیل رفتاری طولانی مدت جمهوری اسلامی نشان میدهد که این نظام از شکنجه فیزیکی این افراد به عنوان یک عامل بازدارنده استفاده میکند؛ با این تصور که هر چهقدر شکنجهها و خبر آنها بیشتر منتشر شود، جوانان کمتری در تظاهراتهای بعدی شرکت میکنند.»
این ویدیوها با همه آزار دهنده بودن، همه واقعیت زندانها نیستند
ویدیوهایی که گروه هکری «عدالت علی» طی روزهای اخیر منتشر کرده، مربوط به محوطه زندان اوین، بخش اداری و بندهای عمومی آن است. اما آنچه به نمایش در نیامده، بخشهایی از زندان است که عموماً روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و مدنی در قالب بازداشت موقت در آن حبس میشوند.
بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ متعلق به وزارت اطلاعات، بند «دو الف» متعلق به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بند ۲۴۱ متعلق به حفاظت قوه قضاییه جمهوری اسلامی، از جمله مهمترین آنها هستند؛ بندهای مخوفی که جدا از زندان اوین محسوب میشوند و حتی در پرونده زندانیان، اثری از بازداشت آنها در این سه بند ثبت نمیشود.
یک شاعر زندانی نام آشنا میگوید به دلیل آسیبها و آزارهایی که در طول دوران بازداشت متحمل شده است، با وجود گذشت هشت سال از آن زمان، توان دیدن این ویدیوها را ندارد.
«سیدمهدی موسوی» که از او به عنوان «پدر شعر پست مدرن» یاد میشود، مدتی در بند دو الف زندان اوین بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته بود.
او درباره وضعیت خود در این بند مخوف به «خبرگاری جرم نیست» میگوید: «امیدوارم هیچکس فضای مربوط به بندهای امنیتی را تجربه نکند. اما تا زمانی فرد آن محیط را از نزدیک نبیند، نمیتواند آن رنجی که زندانیان میبرند را متصور شود. بسیاری از سلولهای انفرادی توالت ندارند و باید یک کاغذ بیرون از در سلول گذاشت تا در صورتی که نگهبان تمایل داشت، زندانی را به توالت ببرد؛ آن هم با چشمبند. حتی ممکن است نگهبان از بازجویان دستور گرفته باشد که دیرتر برای بردن زندانی به دستشویی اقدام کند. این وضعیت را متصور شوید که زندانی در شرایطی است که به دلیل مسایل روحی و روانی و البته غذای نامناسب و عدم فعالیت بدنی، دچار مشکل گوارشی خواهد بود.»
موسوی از وجود دوربینهای مدار بسته در همه جای بند دو الف، از جمله توالت و حمام زندان به عنوان یکی از شکنجهها یاد میکند و توضیح میدهد: «هیچ احساس امنیت نمیکنید، وقتی میدانید یک نفر پشت مانیتور نشسته است و به حمام کردن شما نگاه میکند. حتی ممکن است پس از آن، بازجو درباره بدن زندانی به او متلک بگوید.»
او در خصوص مراحل بازجویی نیز روایتهای تکان دهندهای دارد؛ از ضرب و شتم که به عنوان معمولترین اتفاق اتاق بازجویی است تا چشمبندی که هیچگاه از روی چشم افراد برداشته نمیشود، مگر در اتاق همیشه روشن سلول انفرادی که تحت نظر دوربینهای امنیتی قرار دارد.
موسوی میگوید در هنگام بازجویی، در حالی که چشمبند به چشم داشته و رو به دیوار در حال نوشتن اعترافات بوده است، بازجویان چندین بار بدون هیچ دلیلی سرش را به دیوار کوبیده و به او پسگردنی زده بودند.
او که تنها جرمش شاعر بودن بوده و در دوران بازجویی زیر مشت و لگد بازجویان نیز قرار گرفته، می گوید برخی شبها از شدت درد نمیتوانسته است بخوابد.
موسوی به خاطرات فجیعتری نیز اشاره میکند که به دلیل آزار دهنده بودن، از طرح آنها معذوریم.
میگوید اتفاقاتی که در بندهای امنیتی زندان اوین رخ میدهند، فجایعی به مراتب بزرگتر از آن چه هستند که تصاویر منتشر شده طی این روزها توجهها را به آنها جلب کردهاند.
با گذشت هشت سال از آن روزها، موسوی میگوید همیشه تلفن همراه خود را روی حالت سکوت میگذارد چرا که هنوز نتوانسته است با صدای ناگهانی پیامها یا زنگ تلفن کنار بیاید و به دلیل حبس در سلول انفرادی، توانایی حضور طولانی مدت در اتاقهای کوچک و فضای بسته را ندارد.
سیدمهدی موسوی درباره ویدیوهای منتشر شده از زندان اوین میگوید: «هرچند از نظر فردی دیدن این تصاویر برای من آزار دهنده بود اما مساله جمعی انتشار این ویدیو از اهمیت بالایی برخوردار است. انتشار این ویدیوها برای عموم باعث میشود که مردم نسبت به اتفاقاتی که در زندانهای ایران رخ میدهند، آگاه شوند.»
به گفته این شاعر، تصور برخی افراد در ایران و خارج از کشور بر این است که زندانهای جمهوری اسلامی مشابه زندانهایی هستند که در اروپا و در حالت بدتر، در امریکا وجود دارند.
او در این باره توضیح میدهد: «آنها نمیدانند که در زندانهای ایرانی چه فاجعهای در حال رخ دادن است. تا آنجا که وقتی برای مردم ساکن اروپا دوران بازداشتم را شرح میدهم، با شک به من نگاه میکنند و در باورشان نمیگنجد.»
موسوی تاکید میکند که این تصاویر با همه آزار دهنده بودن، همه واقعیت مربوط به زندانهای ایران نیستند و اتفاقات بدتری در زندانهای شهرستانها در حال رخ دادن است.
گروه هکری عدالت علی اخیرا کانال تلگرامی و حساب کاربری در توییتر راهاندازی کرده است. این گروه میگوید ویدیوهای بیشتری از زندان اوین منتشر خواهد کرد.
هرچند تاکنون ویدیویی از بندهای مخوف زندان اوین منتشر نشده است اما روایتهای بسیاری از شکنجههای روحی و روانی زندانیان به ثبت رسیدهاند. این در حالی است که هنوز برخی از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای در زندانهای ایران یا تحت بازجویی قرار دارند و یا در بندهای مخوف اوین و سایر بازداشتگاهها کشته شدهاند.
«زهرا کاظمی» خبرنگار کانادایی-ایرانی، «امیدرضا میرصیافی» وبلاگنویس، «ساسان نیکنفس» فعال شبکههای اجتماعی و «ستار بهشتی» وبلاگنویس تنها شماری از افرادی هستند که جان خود را از دست دادهاند. شکنجه شدید تعدادی از آنها از سوی مقامات جمهوری اسلامی تایید شده است.
این که گروه عدالت علی توانسته دوربینهای مداربسته بندهای امنیتی زندان اوین را هک کند یا خیر، تا کنون مشخص نشده است اما آنچه به یقین میتوان گفت، این است که اتفاقات رخ داده در این زندان روزی برای همگان روشن خواهد شد.