آقای اسماعیل نوری علا در مقالهای که در سایت گویا نیوز منتشر شده است به شرکت آقایان حسن شریعتمداری و عبدالله مهتدی در همایش اخیر همبستگی جمهوری خواهان ایران انتقاداتی وارد کردهاند.
ایشان در مقاله خود مینویسند: «این عبارت «گذار مسالمت آمیز»، آن هم در راستای «همگرائی» در زیر سقف «همبستگی جمهوری خواهان»، آنچنان به نظرم زننده آمده که دریغم میآید فکرهای مربوط به این جاخوردگی مفرط را به صورت نوشته در نیاورم، با این احتمال که ممکن است دوستانی همچون خانم نرگس محمدی و یا آقایان مهتدی و شریعتمداری علیه چنان مفهوم مذمومی سخن گفته باشند و در نتیجه، در اعتراض به مطالبی که در اینجا مینویسم، توضیحات آرامش بخشی ارائه کنند.»
سوال من از آقای نوری علا این است که چرا عبارت «گذار مسالمت آمیز»، آن هم در راستای «همگرائی» در زیر سقف «همبستگی جمهوری خواهان» این اندازه برای ایشان زننده بوده است؟
شورای مدیریت گذار، که آقای نوری علا از نزدیک در جریان تمامی بحثهای راهبردی و گفتمانی آن بوده است، اتفاقا خود یکی از بانیان اولیه گفتمان و راهبرد «گذار مسالمت آمیز و خشونت پرهیز» است.
البته فکر میکنم، آقای نوری علا بخوبی میدانند که مبارزه مسالمت آمیز با «مسالمت جویی و صلح و آشتی» تفاوت میکند. دیدگاههای شورای مدیریت گذار نیز در این رابطه بسیار روشن تدوین گشتهاند، از جمله در سند شماره ۱- «ضرورت اتحاد گسترده ملی و تشکیل شورای مدیریت گذار برای گذار به دموکراسی در ایران» آمده است: «شورای مدیریت دوران گذار ﺗظﺎھرات اعتراضی مسالمت آمیز و اﻋﺗﺻﺎﺑﺎت صنفی و سیاسی سراسری را اثر بخش ترین و کم هزینه ترین راھﮑﺎرھﺎ برای تغییر توازن قدرت بین حکومت و ائتلاف بزرگ ملی میداند.»
همچنین در سند شماره ۳ شورای مدیریت گذار، «استراتژی گذار از جمهوری اسلامی و وظایف شورای مدیریت گذار» آمده است: «راهبرد ما برای گذار، بر مقاومت مدنی و جنبشهای اجتماعی دموکراتیک خشونت پرهیز و فراروییدن جنبشهای مطالبه محور به خواستهای سیاسی گذار به دموکراسی و سراسری شدن آنها استوار است.»
بنابراین فکر میکنم که برای آقای نوری علا بسیار روشن است که مبارزه مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت که بخشی از راهبرد مقاومت مدنی شورای مدیریت گذار است، به معنای صلح و آشتی با جمهوری اسلامی یا اصلاح آن نیست. اعضای شورا نیز بارها در مصاحبههای خود بر اصلاح ناپذیری این رژیم و گذار از تمامیت آن تاکید کردهاند.
از سوی دیگر، همانطور که خود ایشان در جریان بودهاند، شورای مدیریت گذار همواره بر همگرایی و همکاری با نیروهای سیاسیِ معتقد به گذار از نظام جمهوری اسلامی تاکید کرده است. آقای نوری علا خود شاهد تلاشهای شورای مدیریت گذار در جهت بازکردن باب گفتگو با بسیاری از جریانات سیاسی از جمله حزب سکولار-دمکرات بوده است و اگر حزب مشروطه (لیبرال دمکراسی) نیز از شورای مدیریت گذار دعوت به شرکت در همایشهای رسمی خود کند، آن دعوت را نیز خواهد پذیرفت.
بنابراین سوال من این است که چرا باید این عبارت «گذار مسالمت آمیز» آن اندازه زننده و موجب تعجب آقای نوری علا شده باشد که ایشان بدون اینکه بخود زحمت داده باشند که قبل از انتشار یادداشت خود تماس کوچکی با آقایان شریعتمداری و مهتدی بگیرند و ابتدا «توضیحات آرامش بخش» را از زبان خود آنها بشنوند، دست به انتشار این یادداشت زدهاند.
در ضمن، آقای نوری علا خود بخوبی میداند که شرایط تاریخی هر ملت و کشوری با یکدیگر تفاوتهای بسیار دارند و نمیتوان از روشهای مبارزاتی ملتهای دیگر، به آسانی کپی برداری نمود. آیا منظور ایشان از آوردن نمونه آفریقای جنوبی و مبارزات نلسون ماندلا و کنگره ملی آفریقا این است که اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز باید دست به سلاح ببرد و عملیات تخریبی انجام دهد؟ آیا اساسا شرایط آن دوران با قرن بیست و یکم قابل مقایسه است؟
ایشان بخوبی آکاهند که برای گذار از تمامیت نظام جمهوری اسلامی، اپوزیسیون نیازمند نیروهای مشخص مادی و زمینی است و ما نمیتوانیم در آسمانها بدنبال این نیروها بگردیم؛ و مطمئنا میدانند که با حرف و تکرار کلمه «گذار» یا «براندازی» نیز اتفاقی نخواهد افتاد.
در دنیای واقعی، یا این نیروی مورد نیاز از درون جامعه مدنی، با استفاده از روشهای مقاومت مدنی، بر میخیزند؛ یا یک نیروی اپوزیسیون جدی و اهل عمل، نیروهای نظامی و مسلح خود را تربیت میکند و از این طریق سعی میکند حکومت اقتدارگرا را به زیر بکشد و یا با جلب حمایتهای نظامی و سیاسی بین المللی تغییرات مطلوب خود را به پیش میبرد.
آقای نوری علا بطور دقیق با مواضع و راهبرد شورا آشنا بوده است و مطمئنا میداند که شورای مدیریت گذار از همان ابتدا، راهبرد گذار از جمهوری اسلامی، با اتکا بر مقاومت مدنی و مبارزات مسالمت و خشونت پرهیز، را برگزیده است و همچنان آنرا ادامه میدهد. و ایشان حتما آگاه است که نیروی لازم برای تحقق چنین گذاری در درون جامعه ایران، نهادهای مردمی و فعالین و رهبران میدانی نهفته است، بنابراین چرا باید شرکت آقایان شریعتمداری و مهتدی در همایش همبستگی جمهوری خواهان موجب تعجب ایشان شده باشد؟ مگر شورای مدیریت گذار از گفتمان و راهبرد خود عدول کرده است و یا ایشان تازه پس از بیش از دو سال همکاری با شورا تازه متوجه شده است که با خطوط سیاسی شورا همخوانی ندارد، که از یک فرد با تجربه مانند ایشان بسیار بعید است.
در هر حال بخاطر احترام بسیاری که برای آقای نوری علا قائلم از ایشان میخواهم که در اولین مهستان سکولار دمکراسی از اعضای شورا دعوت کنند و از آنها بخواهند که خود دلایل شرکت در همایش مزبور و خطوط سیاسی شورا را توضیح دهند.
حمید آقایی