علیرضا مناف زاده - رادیو بین المللی فرانسه
پنجشنبه ۲۲ مهر برابر با ۱۴ اکتبر ابراهیم رئیسی در سفری به استان فارس از تخت جمشید نیز دیدار کرد و سخنانی دربارۀ این میراث تاریخی بر زبان راند که موجی از اعتراض و بیزاری در رسانهها و شبکههای اجتماعیِ ایرانیان برانگیخت.
او گفت: بناها و مواریث تاریخی نظیر تخت جمشید نشان از هنر والای ایرانیان از سدههای گذشته دارد که امروز با گذشت قرنهای متمادی همچنان مایه حیرت و ستایش است. اما سپس افزود: پیام دیگر بنای تخت جمشید خطاب به ستمگران است که ببینند سرنوشت کسانی که به مردم ظلم میکنند، چیست.
در همان روز، عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری، که او نیز در آن سفرِ استانی به فارس رفته بود، از ضرورت کمک گرفتن از «حریم مقبرۀ کوروش» برای مردم پاسارگاد سخن گفت و افزود: «امروز مردم این شهر بهخاطر مقبره کوروش و قوانین ما نمیتوانند ساختمان دوطبقه بسازند، درست کشاورزی کنند، چاه بزنند، دکل بزنند. من باید این مشکل را حل کنم. یک مقدار انقباض قوانین حریمها را بردارم و انبساطی ایجاد کنم».
کارشناسان محیط زیست و باستانشناسان بلافاصله به ضرغامی تاختند و دربارۀ پیامدهای سخنان او هشدار دادند. روز شنبه ۲۴ مهر، اسماعیل کهرُم، کارشناس ارشد محیط زیست، در مصاحبه با پایگاه خبریِ امتداد گفت: «در صورت حفر چاه در پاسارگاد مقبرۀ کوروش تا ۴۰ سال آینده در فروچالهها مدفون خواهد شد». و خطاب به وزیر میراث فرهنگی و گردشگری افزود: «برای حل مشکلی که ادعا کردهاید، کار ناتمامِ آقای خلخالی را با انفجار مقبرۀ کوروش تمام کنید و تمام ظواهر وجود یک حکومتِ تمدنیِ ۲۵۰۰ ساله را با تعبیه دینامیت و بمب منفجر کنید!»
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
از میان کارگزاران سرشناسِ جمهوری اسلامی صادق خلخالی نخستین کسی بود که دشمنی و ستیز با خاطرۀ تاریخی کوروش و خاندان هخامنشی را سالها پیش از انقلاب آشکار کرد و پس از انقلاب تا نابودی آثار به جا مانده از آن خاندان پیش رفت. او همزمان با جشنهای ۲۵۰۰ سالۀ شاهنشاهی جزوهای زیر عنوان: «کوروش دروغین و جنایتکار» نوشت و در آن کوروش را زادۀ مادری یهودی و «سفّاک و خونریز» خواند و حتی متهم به «انحراف اخلاقی» کرد.
هنگامی که او در بهار سال ۱۳۵۸(۱۹۷۹ میلادی) در مقام حاکم شرع برای رسیدگی به چند پروندۀ قضایی وارد شیراز شد، زمزمههایی به گوش رسید که قصد تخریب تخت جمشید را دارد. زمزمهها بیدلیل نبود. گروهی از انقلابیان که همگی دا ر و دستۀ او بودند برای تخریب آن بنای تاریخی با بیل و کلنگ و چکش سوار سه مینیبوس شدند و از شیراز به سوی مرودشت به راه افتادند.
نصرتالله امینی، استاندار وقت فارس که منصوبِ دولت موقتِ بازرگان بود، ناگزیر شد از رادیوی سراسری استان نطقی ایراد کند. او از جمله گفت: «برای تخریب تخت جمشید باید از روی جنازۀ من عبور کنید». به دنبال نطق او شماری از اهالیِ مرودشت نیز به مقابله با انقلابیان برخاستند و اعلام کردند: برای تخریب تخت جمشید باید از روی جنازۀ ما عبور کنید.
در این گیر و دار آیتالله طالقانی بیانیهای دربارۀ آثار ملی ایران صادر کرد. نگهبانان حزب اللهی که وظیفۀ نگهداری از تخت جمشید را به عهده داشتند، بیانیۀ طالقانی را برای دار و دستۀ خلخالی خواندند و آنان با شنیدن آن به شیراز بازگشتند. همزمان با آن کشاکشها بود که یونکسو تخت جمشید را در اردیبهشت ۱۳۵۸ در فهرست میراث جهانی ثبت کرد.
تا پایان دهۀ نخستِ انقلاب بردن نام کوروش و داریوش در میان مسلمانانِ انقلابی ناپسند شمرده میشد. تا اینکه هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت، در سفری به شیراز از شخصیت کوروش تجلیل کرد و با استناد به دیدگاه بعضی از مفسران قرآن از جمله علامۀ امینی کوروش را یکی از شخصیتهای مورد احترام قرآن خواند و گفت: از دیدگاه این عالم بزرگوار «ذوالقرنین» در کلام وحی با توجه به بعضی نشانهها یکی از لقبهای کوروش بوده است.
در آن سالها مردم شهری ایران به ویژه طبقۀ متوسط رفته رفته از سرمستی انقلاب بیرون میآمدند و به هویت ملی خود که سرآمدان سیاسی و فرهنگی از مشروطه به این سو ساخته و پرداخته بودند، میاندیشیدند. بیشک، رفسنجانی و اطرافیانش به دنبال جلب حمایتِ این گروه از ایرانیان بودند.
پس از رفسنجانی، محمود احمدی نژاد نیز به تجلیل از تاریخ ایران باستان پرداخت. توجه او به منشور کوروش، پاسارگاد و تخت جمشید و تاکید او بر جنبۀ ملی این آثار تاریخی انتقاد شدید طیف محافظهکار جمهوری اسلامی را در آن زمان برانگیخت.
حسن روحانی نیز کوشید با نگاهی مثبت به ایران باستان و هویت ملی ایرانیان بنگرد. او در بازدید از تخت جمشید در دفتر یادبود آن نوشت: این مجموعه نشان از حکمت و مدیریت مردم فرهیختۀ ایران دارد. در این آثار علم، هنر، فنآوری، مدیریت و تدبیر به خوبی دیده میشود. بیشک روحانی نیز مانند رفسنجانی و احمدی نژاد در پی دلربایی از جریان ملیگرایی در ایران بود.
اما علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، همچنان در راه خمینی و خلخالی گام برمیدارد. او در سال ۱۳۶۷ هنگامی که رئیس جمهور بود در بازدید از تخت جمشید کم و بیش همین سخنان رئیسی را بر زبان آورد و گفت: در تخت جمشید دو نقطه روشن را در کنار هم دیدم. اول، هنر و استعداد بشر که بدون ابزار پیشرفته و فقط با همت آثاری ساخت که اعجابانگیز است، و دوم سلطه ظالمانه که از آن هنر، تخت قدرت ساخته است.
دونکیشوتهای دولت سیزدهم و اقتصاد ایران