Thursday, Nov 11, 2021

صفحه نخست » آبان ۹۸ و نسلی که نمی‌شناسیم! ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi.jpgدو سال از فاجعه بزرگ ۲۴ آبان می‌گذرد. در این دو سال بسیار درباره این جنایت نوشته و گفته شده جنایتی که در تاریخ ایران بی‌سابقه بوده است. اکثریت قریب به اتفاق این کشته‌شدگان جوانان و نوجوانانی بودند که بعد از انقلاب بهمن به دنیا آمده و در نظام جمهوری اسلامی بزرگ شده‌ بودند. هیچ‌کدام از کشته‌شدگان افراد وابسته به گروه‌های سیاسی نبودند.

جنبشی بود خودجوش که از دل ماجرای گران شدن بنزین پا گرفت و در اندک مدتی کوتاه اکثر شهر‌های ایران را درنوردید. آن‌چه مهم بود و رژیم را سخت به وحشت انداخت ترکیب جمعیت جوانی بود که مترصد فرصتی برای آمدن به خیابان‌ها بودند. خشم و نفرت تلنبارشده‌ی سالیان در دل نسل جوان در فاصله کمتر از یک شبانه‌روز دهان گشود. خیزشی که تنها از طریق دنیای مجازی خبررسانی شده بود همدلی وسیعی به‌وجود آورد و از همان طریق سازماندهی گردید و در همان آغاز به اوج خود رسید.

شروع ماجرایی که حکومت خوب می‌دانست اگر به خشن‌ترین شکل ممکن سرکوب نکند قادر به مهار این جریان گسترده نخواهد شد! خیزشی که در تداوم خود می‌توانست نخستین رهبران خیابانی و کسانی را که نسل جوان خود را نزدیک‌تر به آن‌ها احساس می‌کنند، از دل خویش بیرون دهد.

برعکس جریان‌های سیاسی اپوزیسیون که می‌توان گفت سال‌هاست رابطه‌اش با نسل جدید قطع گردیده وعمدتاً به همان شیوه سنتی فکر می‌کند، موضع می‌گیرد و رهنمودهایی می‌دهد که متأسفانه هیچ خریداری در بین جوانان ندارد.

اما در طرف مقابل شاخک‌های حساس امنیتی رژیم بسیار زود خطر این نیروی تازه‌نفس را که سال‌هاست زیر سیطره نظامی امنیتی خود دارد و از نزدیک شاهد فعل و انفعالات آن‌ها بوده و روزانه به عناوین مختلف با آن درگیر است را تا بن استخوان حس کرد! بدون هیچ اما و اگری به امر رهبر ترس‌خورده و مستبد خود و اتاق فکر امنیتی دستور سرکوب هرچه سریع و بدون اغماض را به اجرا درآورد. دستوری که شلیک به ارگان‌های حیاتی معترضان را بدون واهمه از افکار عمومی ایران و جهان که دیناری ارزش برای آن‌ها قائل نیست در دستور خود قرار داد.

چرا که جمهوری اسلامی دیگر سال‌هاست جامه دروغین رأفت اسلامی از تن کشیده و تمام‌قد و به‌طور وقیحانه در برابر مردم، به‌خصوص معترضان جوان صف کشیده است.

دستگاه‌های امنیتی و نظامی سال‌هاست از طریق استادان دانشگاه‌ها به بررسی و شناسایی افکار نسل جوان پرداخته و از نزدیک و روزانه نیزفعل و انفعالات نسل موجود را شاهد بوده است. کافی است به مجموعه مقالات و بررسی‌های انجام‌گرفته مراجعه کنیم تا دریابیم چرا جمهوری اسلامی چنین آسیمه‌سر و با چنین خشونتی جنایت‌بار به قلع‌وقمع این جوانان پرداخت؟

این جوانان دیگر نیروی او نیستند و آینده او را نه تنها تضمین نمی‌کنند بلکه تهدید جدی محسوب می‌شوند. افرادی قائم به‌ذات که تک‌تک آن‌ها شخصیت مستقلی هستند برآمده از دل جهان معاصر که به‌قولی نسل جدید متولد ۱۰ سال اخیر با ژن جهان اینترنتی وهوش مصنوعی متولد می‌شوند و با همان رشد و قوام می‌یابند.

طبق آخرین برآورد دو سال قبل مراکز تحقیقاتی دانشگاهی ایران همین نسل موجود بیشتر از ۶۰ درصد اعتقادی به دین ندارند. امری که برای جمهوری اسلامی راهی جز تکیه بر نظامی‌گری و سرکوب نمی‌گذارد. نسلی که ما نمی‌شناسیم!

در واقعیت جریان‌های سیاسی اپوزیسیون چنان گرفتار در خود و گرفتار در آنالیز شکسته‌بسته جمهوری اسلامی هستیم که خیزشی مانند خیزش آبان ۹۸ما را نه آچمز بلکه مات می‌کند.

فرصتی نیست که درک کنیم زمینه و ابعاد واقعی این غلیان را! طبق معمول به مراسم سوگواری فاجعه می‌رسیم و می‌نشینم پی آن که بتوانیم رشته‌های نامرئی تنیده‌شده بین جوانان را ببینیم و درک کنیم.

با ابزار‌های کهنه در حال رشتن پیله‌ای هستیم که خود دور خود تنیده‌ایم. هیچ خبری، شناختی از ضمیر و تفکر این نسل نداریم. نمی‌دانیم در تمامی این سال‌ها که ما مشغول خود بودیم میلیون‌ها جوان و نوجوان با تبلت و تلفن هوشمند خود به سیر آفاق رفته هزاران کلیپ دیده و با صد‌ها نظر آشنا گردیده است!

جوانانی که بیشتر از مجموعه کتاب‌های ما را در یک فلش جمع کرده چه تغییری در شخصیت و عملکردشان به‌وجود آمده است. چه میزان در نگاه آن‌ها به جهان معاصر، نگاهشان به زندگی، آینده و نقش‌شان در ارتباط با هم در اقصاء نقاط جهان تازگی ایجاد کرده است؟

این باز بودن افق دید در دنیای مجازی که هیچ چیزی از نظر آن‌ها کمتر از جهان واقعی ندارد چه میزان حس تعامل، نزدیکی به هم، دوری از ایدئولوژی، پذیرش همدیگر ولو با جایگاه‌های اجتماعی، اقتصادی متفاوت به‌وجود آورده که قادر‌ند با اختلاف نظر‌های بسیار متفاوت با هم سر یک میز بنشینند و بحث کنند و به ریش جریان‌های سیاسی بخندند که هنوز در بند پدر فلانی، نگاهش به گذشته و گاه همسان با جمهوری اسلامی رابطه‌اش با آمریکا، اسرائیل و ده‌ها مورد مشابه است.

ما سازمان‌های سیاسی سنتی قادر به دیدن این دگرگونی‌ها نیستیم و از این رو بسیاری از سیاست‌های ما واقعاً هیچ سنخیتی با تفکر آزاد، رک و بی‌شیله‌پیله این جوانان ندارد و لذا بی‌خریدار است. ما هنوز الگوهای خود را از قهرمانانی که زمان‌شان سپری شده و تنها برای نسل ما شناخته شده‌اند می‌گیریم و انتظار داریم که نسل جدید هم همان احساس را داشته باشد.

اما جمهوری اسلامی از میزان تعامل و باز بودن افق دید و سیالیت این جوان‌ها به‌خوبی آگاه است. از واقعیت‌پذیری، علم‌گرایی، همکاری با جریان‌های سیاسی که اندک بویی از تجدد و نوگرایی، عدم تعصب گروهی، قومی بدهد خبر دارد! از میزان دسترسی و تبدیل هر اعتراض آن‌ها به یک خیزش بزرگ باخبر است و تصمیم جدی خود بر سرکوب و کشتار را گرفته است!

ادامه دارد

ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy