سرانجام خانوادههای قربانیان خیزش عمومی آبان نود و هشت و جان باختگان هواپیمای اوکراینی، فرصتی یافتند. که درین دادگاه مردمی، فریاد مظلومیت ناشی از جنایات بی رحمانه جمهوری اسلامی و قساوت قلب رهبریت رژیم، در دستور جنگی شلیک به اختیار، برای کشتار بی رحمانه مردم غیر مسلح و بیگناه را، به گوش جهانیان برسانند.
دریفوس افسر فرانسوی در بیانیه خود: من متهم میکنم. .. وجدان بشری را در قرن نوزده، به چالش کشید. قرن نوزدهی، که بزحمت یک نشریه به منزلی میرسید. یا بیانیهای به گوش همگان. اکنون در شاهراه جهانی اینترنت، این محاکمه، یک محاکمه قرن، برای بیدار کردن و تلنگری بر وجدان بشری است. که گوش خود را، به جنایات قرون وسطایی جمهوری اسلامی، بسته و گیشه را، بر محتوای آنچه که در عمل از جرم و جنایت میگذرد، ترجیح میدهند و نمیدانند و نمیبینند. که از قساوت نان شهر را، چهها رفته و بر خون جوانان ایران هزاران هزار، لاله دمیده، اگر، ته ماندهای ازین وجدان، در دنیایی، که مافیا و الیگارشی گلوبالیزم، بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم، بر آن حاکم است و رژیم هایی چون، جمهوری اسلامی و زنا زادگاناش: القاعده، داعش، حماس، جهاد اسلامی، بوکو حرام، حوثی و حشد الشعبی و حزب الله و طالبان جنایتکار و بشار اسد... ابزار این جهان بی رحم و مصادره شده، از مردم جهان، باقی مانده و آن ته مانده وجدان را، بیدار باش داده، پنبههای دلاری- سربی را، از گوشها در آورده، عینکهای سیاه غیر حقیقت بین را، از چشمها دور و جور دیگر (انسانی تر، وجدانی تر) گوش داده، چشمها را شسته و جور دیگر دیده، از تفرعن زندگی اشرافی، یک گام پایین آمده، همراه ساکنین عادی و بی پشت و پناه کره زمین شدند. این دادگاه به آنچه، که بیش از قریب هشت میلیارد مردم عادی جهان، خواهان آن و تغییرات اساسی بر نظام بی رحم حاکم بر جهان هستند، رسیده است، دست تک تک بنیاد نهادگان و تاسیس و تدوین و شرکت کنندگان این دادگاه مردمی بین المللی را، باید فشرد و در مقابل عظمت کارشان، سر فرود آورد. فریاد مظلومان درین دادگاه را، باید بگوش کسانی که در دخمههای بی رحم اشرافیت قرن جاری، قائم شدهاند، رساند.
آبان ۹۸ و نسلی که نمیشناسیم! ابوالفضل محققی