و در سالروز قتل فروهرها
مصاحبه با صاحب نخلها
«تعداد ۵۶۶ اصله درخت نخل که عازم قطر بود، بازگردانده شد. جمال ارونقی، معاون فنی گمرک ایران، گفت برگشت کالا از سوی صاحب کالا انجام شده است. صاحب کالا هنوز درخصوص علت برگشت نخلها، مسئلهای را اعلام نکرده است.»
-ببخشید شما چرا نخلها را برگشت دادید؟
- بسمالله الرحمن الرحیم. شما میدانید مصرف اصلی نخل چی هست؟
-خرما.
-میدانید مصرف اصلی خرما چی هست؟
-مصرف غذایی.
-نه خیر، اموات. آمرزش اموات. خرما، حلوای طبیعی است. از منابع طبیعی تولیدی کشور است.
- تولیدی؟
-بعله، تولید فاتحَه. غافلید شما سالانه چقدر تولید فاتحَه داریم با خرما. اگر دقت کنید در ایران کسی برای خودش خرما نمیخرد، بلکه میخرند که خیرات کنند تا امواتشان آمرزیده شود.
-آمرزش با خرما اتوماتیک است؟
-بعله، البته بعد از فاتحه. در واقع ما از فاتحه استفاده ابزاری میکنیم برای آمرزش.
-حالا چرا نخلها را برگشت دادید؟
-به خاطر کرونا. تلفات داخلی زیاد بود، اموات روز به روز اضافه میشد، کمبود خرما. بنابراین دلمان نیامد اموات خودمان آمرزیده نشوند آنوقت اموات قطریها زرپ و زرپ آمرزیده شوند.
-درصد مؤثر آمرزش اموات توسط خرما چقدر است؟
-اگر کسی که خرمای خیرات را میخورد، نامردی نکند و حتماً فاتحه بخواند، هر یک خرما آمرزش سه تا اموات را گارانتی میکند.
-کوچکی و بزرگی خرما فرقی ندارد؟
-نه خیر، ولی اگر خرمای غنی شده باشد، اثرش بیشتر است. متأسفانه ما به خاطر تحریم، سانتریفوژ غنی کردن خرما در اختیار نداریم. فعلاً هر خرما یک فاتحه، هر فاتحه ۳ میّت.
-اگر کسی خرما خیرات کند ولی جمع تعداد امواتش قابل تقسیم به ۳ نباشد، تکلیف چیست؟
-این یک مبحث ریاضی است ولی احتمال دارد میّت آخری بیش از یکبار آمرزیده شود، تا جایی که به ۳ قابل تقسیم باشد.
-تفاوتی میتی که یک بار آمرزیده میشود و میتی که چند بار آمرزیده میشود در چیست؟
-در تعداد خرماها.
-خیلی متشکرم که در این مصاحبه شرکت کردید.
-خواهش میکنم. مصاحبه نبود، شما آمده بودی اعتقادات ما را دست بیندازی. لعنت به امواتت.
***
مصاحبه با بیوه شهید حرم
س-شرایطی پیش آمده که بگویید: «کاش مانع اعزامش میشدم»؟
ج-پشیمان نیستم، ولی برایمان پیش آمده از عدهای ناراحت شویم.
س-چطور؟
ج-یکبار برای انجام کاری به دفترخانه رفتم و کارمند آنجا متوجه شد که همسر شهید مدافع حرم هستم. او گفت چرا گذاشتید همسرتان به سوریه برود، سوریه به ما چه ربطی دارد و از این دست جملات. همین موضوع و چند مورد مشابه باعث شد که دیگر ما جرئت نکنیم بیرون از خانه بگوییم خانواده شهید مدافع حرم هستیم. اگر کسی متوجه شود که همسر شهید هستم ترجیح میدهم بگویم که همسرم نظامی بود و در مرز شهید شد.
س-به عنوان یک همسر شهید خواستهای از مسئولین دارید؟
نه خواستهای ندارم. ما یک خواستهای داشتیم و پیگیری کردیم و اکنون که چهار سال میگذرد هیچی به هیچی! چه خواستهای باید داشته باشیم نه خواستهای ندارم..
س-خواستهتان چه بود؟
ج-یکی از کارمندان شهرداری به من گفت خیابانی که به نام شهید است دیواری دارد که اگر موافق باشید ما عکس شهید را روی آن طراحی کنیم. ما هم پیگیری کردیم و درخواست دادیم. گویا شهردار قبلی موافق عکس شهدا در معابر عمومی نبود. خلاصه پس از چهار سال هنوز مسئولین صلاح نمیبینند که عکس شهید روی دیوار باشد.»
نتیجه- مملکت اگر مملکت بود الان عکس آن شهید را روی همان دیوار طراحی کرده بودند زیرش نوشته بودند:
«ایشان نظامی بود، در مرز شهید شد.»
کامنت - لعنت بر پدر و مادر کسی که لو بدهد شهید ما مدافع حرم بوده.
***
نفر چهل و یکم برجام
اول که شنیدم یک هیئت چهل نفری از جمهوری اسلامی برای مذاکرات برجام به وین رفتهاند، گمان کردم اینها برای کتککاری رفتهاند. بعد که عکسهایشان را دیدم متوجه شدم رفتنشان برای خرید کریسمس بوده.
عجالتاً تعداد اعزامیهای ذیربط با برجام یکهفتم اعزامیان بیربط است. در بین آنها شش فقره داماد، دو فقره باجناغ، سه مورد پسرخاله و یک مورد همسر با خواهرزن و نامزدش شناسایی شدهاند. نامزد خواهرزن متعهد شده که اگر تا شش ماه پس از مذاکرات برجام نامزدی را به هم بزند، مخارج سفر را تا دینار آخر پرداخت کند.
با توجه به شیک بودن هتل و اتاقهای شبی ۱.۵۰۰ یورو برای هیئت ایرانی، به نظر نمیرسد مذاکرات در این دور به جایی برسد. احتمالاً هیئت برای سیزدهبدر سال آینده برمیگردد.
در این هیئت نفر چهل و یکم هم بوده که جزو کارشناسان ذیربط بوده اما پس از اینکه اطلاعات سپاه از طریق شنود متوجه شده طرف صبحها قدری در منزل بارفیکس میکند، جلوی رفتن او را گرفتهاند. مقامات مطلع گفتهاند چون ایشان روحیه ورزشی دارد خطرش هست که در این سفر به کشور اتریش پناهنده شود و همراه هیئت به ایران برنگردد.
***
در سالروز قتل فروهرها
اول آقا سه تار میزد
بعداً آدم به دار میزد
روزی زن و شوی معترض را
با خنجر آبدار میزد
روزی ز قلمزنان نخبه
با توطئهی شکار میزد۱
مرد و زن و کودک و جوان را
با آتش اختیار میزد
فرزندان عزیز ما را
در معبر و رهگذار میزد
فردایش گاز اشکآور
بر مادر اشکبار میزد
ظرف دو سه شب ز نوجوانان
بیش از یک دو هزار میزد
میگفت عزا نگیر و شلاق
بر والد سوگوار میزد۲
وان چند جوان تشنه لب را
در حسرت جویبار میزد۳
اِرلاینِر پر ز سرنشین را۴
با موشک مرگبار میزد
هر روز پی شکنجه خلق
یک فاجعه ابتکار میزد
با شرم و حیا که نه، تو گوئی
با حالت افتخار میزد
آنگاه ز دشمن خیالی
شکوه کرده هوار میزد
***
۱- محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، ابراهیم زال زاده، احمد میرعلائی، غفار حسینی ...
۲ -یک موردش پدر پویا بختیاری.
۳- -مصطفی نعیماوی، قاسم خضیری و علی مزرعه.
۴ -اِرلاینِر، هواپیمای بزرگ مسافربری. (اگر از لفظ خارجی خوشتان نمیآید طیّاره جایش یگذارید که خارجی نباشد!! هواپیما جا نشد.)
***