ابوالفضل محققی
مصاحبه آقای فرخ نگهدار با آقای منظر پور بیست نه نوامبر...
شاید نه مطمعنا امروز ایران سرزمین اجدادیمان بد ترین روز های خود را سپری می کند . روزهای تلخی که می تواند منجر به فروپاشی و ویرانی کشوری شود که قرن هاست در برابر طوفان های عظیم ایستادگی کرده در آتش هجوم بیگانه سوخته ،اما ققنوس وار بار دیگر از خاکستر خود برخاسته است.
حتما خواهید گفت اگر چنین است زیاد نگران مباش مسلم بعد این آتش افروخته شده توسط خمینی ودار ودسته او که آتش برهست ونیست این سرزمین زد وبا رویای مالیخولیائی خود در قرن بیست یکم ایران را به این فلاکت رساند باز این ملت بپا خواهند خواست .می گویم چگونه نگران نباشم نگرانی حاصل از تجربه تلخ ! دیدن زمانی که تمام کشور های تلاش می کردند فرمان آینده را بگیرند وسوار بر ماشین زمان بسوی آینده استوار بر دانش ودستاورد های بشری بتازند.انقلاب خمینی افسار خیالی دل دول را که گویا قاطر لنگی بود بدست گرفت وجامعه ای را که داشت بسوی آینده گام بر میداشت. به هزار چهار صدسال قبل برگشت داد.
برگشتی چنان تلخ وویران گر که از ایرانی شاد وآباد به یمن جنگ،کشت کشتار،برصدر نشاندن مشتی دزد ومفسد که بزرکترین هنرشان تبدیل یک دولت مدرن به جمعیتی "هیئتی"ازلای لای گویان علی اصغرگرفته تا منتظران ظهوربود چیز دیگری نداشتند ویرانه ای ساخت که امروز می بینی.
تجمعی که مبنای آن نه بر اساس تخصص و تجمیع درس خواندگان وبخش الیت جامعه برای شکل دادن بیک دولت منطبق بر دستاورد های بشری وایجاد نظامی مبتنی بر منافع مردم ،متکی بر دموکراسی و حقوق بشربود! ونه تلاشی برای تعامل ،مدارا و ایفای نقشی سازنده در ایجاد صلح وثبات در منظقه !
حکومت مورد نظر خمینی حکومتی بودکه میخواست شریعت را جای گزین قوانین مدرن امروز کند .از ملت یک امت بسازد که وجه اشتراکشان دشمنی با امریکا واسرائیل بود. تفکری که در بطن خوددشمنی با جهان اسلامی داشت که از نظر خمینی آلوده به غرب بود.دشمن مردم ! هیچ امری برای او بالاتر از بر پا کردن حکومت اسلامی به هرقیمت نبود. جان انسان هائی که در در چهار چوب خشن وارتجاعی او نمی گنجیدند! برایش کمترین ارزشی نداشت. یک جنایتکار قسی القلب که شروع حکومتش را با کشتارخدمتگزاران دوران پهلوی شروع کرد. "لطفا کسانی که موافق این اعدام ها بودند چه چپ وراست که من نیز از جمله این ایدئولوژی زدگان بودم بدنشان از شنیدن نام خدمتگزاران کهیر نزند!" جنگی خانمانسوز را بر جامعه تحمیل کرد و آنرا نعمت خواند. با یک دست خط چند سطری امر برکشتار هزاران زندانی سیاسی داد. مردی که با وقاحت می گفت " آنهائی که می گویند اسلام نباید آدم کشی کند ،آدم های نفهمی هستند که معنی اسلام را نفهمیدند .پیغمبر برای همین می آید که جنگ کند و آدم بکشد! سخنرانی به مناسبت سالروز تولد پیامبر اسلام، آذر 1363
کتاب کوثر/دفتر نشر آثار امام.
چنین بود سرنوشت تلخ ملتی که در یک نئشگی دسته جمعی حاصل از باوری غیر واقعی نسبت به اسلام وشعار های خمینی وروشنفکران عقب مانده ای مانند آل احمد ها و چپ های گوناگون به سر دستگی حزب توده ، خمینی بر دوش نهاده وتاریخی جدید وخونبار را برای این سرزمین رقم زدند.
تاریخی که در تداوم خود اژدهائی بمراتب خود شیفته تر از خمینی راحاکم بر سرنوشت این ملت کرد .اگر خمینی بر دهان حجازی که اورا در قامت امام زمان ترسیم می کرد می زد .این جانشین او ادعای جاری شدن کلام خدا از دهان خود می کند.
تمام قد در برابر ملتی که در این چهل واندی سال از برکت جمهوری اسلامی به فلاکت کامل رسیده اند ودیگر رمقی بر تنشان نمانده می ایستد.هر خواسته انسانی را با تکیه بر نیروئی سرکوبی که ساخته به خاک وخون می کشد .جنگی که برای هیچ کس لازم نبود را بر کشور تحمیل می کند! برای رسیدن به افکار وخواسته های ملیخولیائی خود تمام دارائی های کشور را بپای نیرو های نظامی نیابتی و برنامه هسته ای خود می ریزد . بی آنکه جوابگوی مردم تشنه وگرسنه ای باشد که حاصل این تفکرات ویران گر او هستند.
مردی که به هیچ کس جوابگو نیست .صد رحمت به کفن دزد اولی که شهامت سر کشیدن جام زهر حاصل از لجبازی و بی کفایتی خود راداشت. اما این پیامبر خودشیفته در اعماق ضمیر کینه ورز وتاریکش هرگز این فکر نمی گنجد که اشتباه کرده است .هر گز نمی تواند فکر کند که برای پایان دادن به آلام مردم اندک تجدید نظری در منش ورفتار خود ایجاد کند. چه برسد به آنکه کنار برود !
آقای نگهدار بیخود احساساتی می شوید .من براین ادعای احساساتی شدن شما باور ندارم !درون شما یک هم خوانی با خامنه ای وجود دارد .هم خوانی در نفرتی که از دوران پهلوی در وجود شما است .این همه جنایت های جمهوری اسلامی با فرمان دهی خامنه ای را می بینید وخوب می دانید که ادامه حکومت او چه روز های وحشتناکی را برای ایران رقم خواهد زد و جانشینی که او انتخاب کند چگونه همان خط ومعیار های او را پی خواهد گرفت! اما کینه وترس شما از بالا آمدن جریان پهلوی خواهی وسرازیر شدن مردم بخیابان ها به اندازه ای است که بقول خودتان عاجزانه در خواست گماردن جانشین از خامنه ای می کنید .خواستار تداوم حکومت آخوندی می شوید که معتقدهستید از نظر تاریخی کمتر ریشه دار بوده و مدت زمان پادشاهی در ایران طولانی وریشه دارولذا خطرناک!
چنان در کینه دوران پهلوی مصرید که آقای تاج زاده را بدلیل عدم برخورد ،تعین تکلیف با آقای رضا پهلوی وبستن محکم هر شبهه درنامه خود نسبت به ایشان سرزنش می کنید. واقعا در مورد شما وامثال شما چه گونه باید قضاوت کرد؟سکولار لائیک های" کاتولیک تر از پاپ کاسه های داغ تر از آش" از سلطنت موروثی می ترسانید و بر امامت موروثی جانشینی خامنه ای اصرار می ورزید .هنوز همان خط لعنتی بجا مانده از حزب توده که که بنام حمایت از توده یوق سنگین نهاده شده توسط خمینی بر گردن مردم را ریسمان خدائی قلمداد می کرد. چشم بر تمام فجایع می بست .امروز نیز چنین است در اوج این همه بدبختی وفلاکت حاصل از سیاست های ویران گر خامنه ای که هنوز در چنین وانفسائی بجای پرداختن به مشکلات معیشتی مردم حکم بر بگیر وببند زنان آزاده ای که بقیمت سال ها رنج،مرارت وکشته شدن سر از حجاب اجباری حکومت باز زده اند!می دهد !همچنان بر طبل جنگی که نتیجه آن ویرانی کامل کشور است می کوبد. اما چه باک که شما از این رژیم موجود وحاکم بر مردم هنوز حمایت می کنید ومی ترسانید مردم را از آمدن رضا پهلوی که امری بلقوه است.
تمامی این تب وتاب های حاصل از همان دید سابق است که امید دگرگونی در خامنه ای وتداوم همین حکومت با اندکی ملاطفت دارد .دیدی که چشم بر فقر ،صف اعدامیان ، حکومت لات های کف خیابانی ،غارتگران میلیاردی "که زیر ریش و روی سبیل آقا نقاره می زنند !"می بندد .بجای برخورد منتقدانه با این همه بدبختی و خشک سالی سهمگنین مملکت که مردم آنرا حاصل نیم قرن حکومت بی تعهد و بی مایه و دشمن تراش اسلامی می دانند و عمیقا خواهان سرنگونی این رژیم هستند، آقای نگهدار قد قامت صلات پشت سر آقا بسته نماز باران می خواند وامید باران از ابر یائسه دارد. چه چیز ها که ندیدیم !















