دستگاه تبلیغات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و به عبارتی جمهوری اسلامی، برای خودش آیتی است!
من تاریخ دستگاه های تبلیغات و پروپاگاند (به قول دکتر رییسی، رییس جمهور: «پرپاکانی») نظام های سرکوبگر را به خاطر علاقه ای که به موضوع دارم دنبال کنم و به ضرس قاطع می گویم تا کنون دستگاه تبلیغاتی یی مثل دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی در طول تاریخ بشر ندیده ام.
آلمان ها در جنگ دوم جهانی، وقتی نیروهای ارتش روسیه، به دروازه های برلین رسیده بودند، دستگاه تبلیغات شان از پیروزی ها و پیشروی های ظفرنمون ارتش آلمان در روسیه سخن می گفت ولی جوری می گفت که مردم بی خبر از دنیا آن را باور می کردند.
در دوران خودمان، وزیر اطلاع رسانی و فرهنگ صدام، محمد سعید الصحاف که یک دلقک تمام عیار بود، زمانی که امریکایی ها به دروازه های بغداد رسیده بودند و ما از طریق پخش مستقیم تلویزیون آلمان، این حضور را مشاهده می کردیم، وقتی از او سوال شد امریکایی ها کجا هستند، چنان با تعجب پرسید «امریکایی ها؟» که آدم فکر می کرد نکند آن چه تلویزیون در حال پخش است دروغ است و حرف صحاف که می گوید امریکایی ها اصلا در داخل عراق نیستند درست است.
بعد از سقوط صدام، سعید الصحاف هر چه منتظر شد که امریکایی ها بیایند دستگیرش کنند کسی نیامد بس که این وزیر ارزشمند بود. او را امارات برداشت برد ابوظبی، تا به زندگی بامزه ی خودش ادامه بدهد.
اما دستگاه پرپکانی (!) جمهوری اسلامی، یک پدیده ی خاص است که من به آن می گویم آیت! یک آیت تمام و کمال در تاریخ دستگاه های تبلیغاتی جهان!
دیشب اف ۳۵ اسراییل، روی نطنز پروازی کرد و توانایی نداشته ی جمهوری اسلامی را در مقابله با رادارگریزی و جنگ الکترونیک این هواپیما مورد آزمایش قرار داد.
بلافاصله دستگاه پرپکانی (!) جمهوری اسلامی شروع کرد به واکنش نشان دادن.
اولین و ساده ترین تحلیلی که ارائه شد این بود که جمهوری قدرتمند اسلامی مانوری برنامه ریزی شده انجام داده و با موفقیت توانسته این مانور را به پایان برساند.
یکی هم پیدا نشد از حکومتی ها که بپرسد مانور را به مردم درمانده خبر می دهند که شب هنگام وحشت زده نشوند شما چرا خبر ندادید.
بعد گفتند یک پهپاد با موشک سرنگون کرده ایم.
این که پهپاد را در بادرود بزنند، بعد پهپاد در چهار محال بختیاری سقوط کند می پذیریم و می گوییم هر چه شما بگویید حتما درست است.
بعد تصاویر پهپاد مزبور را نشان می دهند که لاشه اش را اول روی جرثقیل ماشین های تصادفی گذاشته اند و بعد همان پهپاد را با هلیکوپتر حمل می کنند.
به پهپاد ساقط شده که نگاه می کنیم اولین چیزی که توجه مان را جلب می کند این است که پهپادی که با موشک های توانمند جمهوری اسلامی سرنگون شده، اصلا خط روی آن نیفتاده و تکه تکه یا منفجر نشده.
دقیق تر که نگاه می کنیم می بینیم! اِ! این که همان پهپاد آرکیو ۱۷۰ است که نیروهای ظفرنمون جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۰ توانستند با عملیات بسیار پیچیده ی الکترونیکی سالم در کاشمر به زمین بنشانند و آن را مال خود کنند.
یک ماکت کوچولوتر هم واحد توهم و فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساخت و با بوق و کرنا اعلام کرد که ما آرکیو را مهندسی معکوس کردیم و چه کردیم و چه کردیم و نام اش را گذاشتند «تهباد» سیمرغ.
ولی آن چه دیروز توسط جرثقیل برادران رمضانزاده حمل شد، همان آر کیو ی لاکهید مارتین بود که پنجره ی جلوی اش را هم در آورده بودند تا طناب جرثقیل را به آن ببندند.
یعنی مهندسی معکوس، در حد استفاده از لاشه ی غیر قابل استفاده ی آرکیو به عنوان ماکت پهپاد هدف قرار گرفته بر روی بادرود.
امروز در کانال تخصصی «آئرواسپیس تاک» خواندم که این پهپاد برای بارور کردن ابرها بر روی شهر کرد به پرواز در آمده بوده است.
خلاصه کنم. کمدی تبلیغاتی جمهوری اسلامی پایانی ندارد.
نشریه اسراییلی اورشلیم، لب کلام را نوشته است:
«حمله شب گذشته پیامی است برای سران جمهوری اسلامی.»
باری. امیدواریم صدای انفجاری که در و پنجره ی خانه های مردم بادرود را از جا کند تا دیر نشده است به گوش آقایان سران برسد.
توضیح لازم:
در این مطلب از گذاشتن علامت تعجب خودداری کردم چون اگر استفاده می کردم، سه چهارم مطلب، علامت تعجب می شد! :)
احسان حدادی و توسل دوباره به رهبر جمهوری اسلامی
ارزش ریال ایران «به پایین‌ترین حد در تاریخ» رسید
