ویژه خبرنامه گویا
رادیو فردا و خواهران در حال احتضار آن یعنی بی بی سی فارسی و بخش فارسی صدای امریکا سالهاست از حیث خبر رسانی حرفهای مردهاند و به بوق تبلیغاتی دولتها و مدیران بوروکرات خود تبدیل شدهاند. اینها به دلیل دولتی بودن حتی یک کلمه در انتقاد از سیاست خارجی دولت بایدن مطرح نمیکنند درست همانند بوقهای داخل ایران که کلمهای در انتقاد از سیاست خامنهای نمیگویند. البته آنها در این مورد با بقیهی رسانههای غربی که به بوق چپها و اسلامگرایان تبدیل شدهاند تفاوت چندانی ندارند.
اگر هزینهی این رسانهها را مثل سی ان ان و ان بی سی و سی بی اس (همه مایه شرم از حیث خبر رسانی) بخش خصوصی میپرداخت شاید باید آنها را رها میکردیم تا خودشان به مرگ تدریجی کاملا جان بدهند اما مشکل اساسی این است که اینها از جیب شهروندان امریکایی و بریتانیایی تامین میشوند و نمیتوان آنها را رها کرد. آنها اگر مرتبا مخاطبان خود را از دست بدهند باز به دلیل دریافت بودجه از دولت به کار شلخته و غیر حرفهای خود ادامه میدهند.
برای اثبات این که رادیو فردا و خواهران آن دنبالهی بوقهای تبلیغاتی رژیم اسلامی هستند لازم نیست راه دوری برویم. تنها به مورد تظاهرات اصفهان در کف زاینده رود (تظاهرات روزی که رژیم بدان حمله نکرد) اشاره میکنم. رسانههای دولتی فارسی زبان خارج کشور تعداد شرکت کنندگان در جمعه ۲۸ آبان را به تقلید از خبرگزاری فارس و تسنیم چند هزار نفر اعلام کردند در حالی که تعداد زیادی عکس و فیلم از این گردهمایی منتشر شده بود و به آسانی میشد دید که تعداد چند ده هزار نفر است.
پس از سرکوب جمعیت معترض حسن کرمی فرمانده یگانهای ویژه ناجا که وظیفهی سرکوب گردهماییها را در ایران بر عهده دارد این رقم را تایید کرد: "هفته قبل حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر از کشاورزان و مردم... اصفهان با مجوز اقدام به تجمع کرده. " (تابناک ۶ اذر ۱۴۰۰) در این موارد روش همیشگی بوقهای تبلیغاتی حکومت و مقامات رژیم کم نشان دادن تعداد حاضران در گردهماییهای غیر حکومتی است و امکان ندارد آنها رقم حاضران را بیش از میزان اعلام کنند. متاسفانه کارکنان و مدیران و ویراستاران رسانههای دولتی فارسی زبان خارج کشور هنوز متوجه این موضوع نشدهاند.
جالب است که نیروهای سرکوب و برخی بوقهای تبلیغاتی رژیم میتوانند جمعیت چند ده هزار نفری را بینند اما رادیو فردا و بی بی سی فارسی و بخش فارسی صدای امریکا نمیتوانند. اگر بدبینی را کنار بگذاریم حداقل میتوان تنبلی و شلختگی و کات و پیست مطالب فارس و تسنیم و ایلنا و ایسنا را دلیل این کوری خبری انگاشت.
بخش انگلیسی رادیو فردا از جهت خبر رسانی در این مورد حیرت انگیز بود. در گزارش مربوط به اعتراضات پنج شنبه ۴ آذر نخست تعداد معترضان از سوی رادیو فردا ۵۰۰ نفر اعلام میشود و چند خط پایین تر از قول حسن کرمی یک فرماندهی نیروهای انتظامی تعداد آنها ۲ تا ۳ هزار نفر اعلام میشود. همین گزارش معترضان را آغاز کنندهی حمله با سنگ به نیروهای سرکوب میخواند و پرتاب گاز اشک آور را واکنش آنها میخواند بدون آن که به حمله با تفنگهای ساچمهای و تیراندازی به چشم افراد اشاره کند. بدین ترتیب همهی معترضان به سنگ پران تقلیل مییابند بدون ذکر این نکته که نخست نیروهای انتظامی و لباس شخصیها به معترضان حمله کردند. بخش انگلیسی رادیو فردا ظاهرا از سوی کاخ سفید ماموریت دارد که بر جنایات رژیم ماله کشی کند تا مذاکرات وین به خوبی پیش برود.
فیلمهای موجود به روشنی نشان میدهند که نیروهای یگان ویژه نخست به معترضان حاضر حمله میکنند. ظاهرا دست پروردگان نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی که فوج فوج در رسانههای دولتی غربی استخدام شدهاند برای دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی حق خشونت ورزی قائلاند اما حق دفاع در برابر آنها را به رسمیت نمیشناسند. با استخدام محصولات تربیت شده توسط بوقهای تبلیغاتی در ایران (اصولگرا و اصلاح طلب) انتظاری فراتر از این از رادیو فردا نمیتوان داشت. در یک دوره این بوقها تنها روزنامه نگارانی را استخدام میکردند که به زندان رفته و از کارشان برکنار شده بودند اما بعد سر و کلهی خرنگاران صدا و سیما و روزنامهی جوان و بوقهایی مثل فارس و تسنیم در این رسانههای دولتی پیدا شد. اینها وقتی در مقام ویراستار قرار میگیرند به سلاخی نوشتههای انتقادی میپردازند چون عادت کردهاند که سانسور شوند و سانسور کنند.
با این نوع خبر رسانی بخش انگلیسی رادیو فردا به افکار عمومی غربی میگوید "این گونه اعتراضات را در ایران جدی نگیرید. آنها رقمی نیستند. " همچنین این نوع خبر رسانی چه تفاوتی با خبرگزاریهای امنیتی فارس و تسنیم دارد؟ اگر قرار است وقایع ایران این گونه توسط رادیو فردا گزارش شوند چه نیازی است که در سال ۲۰۲۰ بیش از ده میلیون دلار بودجه از جیب مالیات دهندگان امریکایی در اخیتار این رسانه قرار گرفته باشد؟ مدیران این رسانهها بر اساس ترتیبات فاسدی که به شکل حقوقی در ادارهی رادیو فردا و بخش فارسی صدای امریکا لحاظ شده به هیچ کس پاسخگو نیستند.
رادیو فردا در این رفتار غیر حرفهای و بی توجهی به ماموریت خود تنها نیست. بوقهای تبلیغاتی فارسی زبانی که توسط دول چپگرای غربی تامین مالی و اداره میشوند متوجه دوگانگیهای عمیق رفتاری خود نیستند. به عنوان نمونه این تیتر دویچه وله در مورد دیدار مکرون از عربستان است: "سه سال پس از قتل خاشقچی؛ مکرون با بنسلمان ملاقات کرد. " اما در اخبار دیدار یا گفتگوی تلفنی مقامات جمهوری اسلامی با رهبران اروپایی به کشتارهای جمعی یا اعدامهایی که توسط رژیم انجام شده اشارهای نمیشود. خامنهای مستقیما دستور کشتار معترضان به خود در خیابانها را صادر کرده است و سخنان وی در این مورد صریح است اما در اشاره به دیدارهای وی نمینویسند "دستور دهندهی کشتار آبان ۹۸ با... دیدار کرد". آنها در این مورد از رسانههای فاسد غربی دنباله روی میکنند که نسبت به عربستان و اسرائیل دیدگاه انتقادی دارند اما کاری با جمهوری اسلامی و کوبا و رژیم اسد ندارند چون ضد امریکایی هستند.
رسانههای غربی بیش از مقامات سیاسی غربی که در نظامهایی دمکراتیک انتخاب شدهاند و تحت نظارت تامهی رسانهها هستند به مقامات جمهوری اسلامی احترام میگذارند تا حدی که واقعیات آنها را نیز بیان نمیکنند. یکی از همین بوقهای تبلیغاتی از رئیسی تحت عنوان "متهم در امضاهای احکام کشتار سال ۶۷" یادکرده بود در حالی که وی بدون شک عضو هیئت مرگ بوده است.
اگر به نام یورونیوز نگاه نکنید از مطالب میتوانید حدس بزنید که یکی از نوچههای حسین محمدی در بیت آن را اداره میکند. تبلیغات ضد امریکایی و ضد غربی یورونیوز دقیقا همان چیزی است که در صدا و سیما عرضه میشود. یورونیوز تنها با چهرههای مقبول برای بوقهای تبلیغاتی داخلی مصاحبه میکند گویی فرد دیگری در عالم نظری در مورد مسائل ایران ندارد یا نمیتواند داشته باشد. این بوق تبلیغاتی همهی محدودیتهای جمهوری اسلامی را رعایت میکند. از این جهت باید به اتحادیهی اروپا تبریک گفت.