اول اینکه ضمنی پذیرفته اند عزل علما و امامان جمعه اهل سنت حق عالم شیعه (نماینده ولی فقیه) و یا حکومت مذهبی شیعه است. در صورتی که در تاریخ و در شرع اهل سنت چنین حقی هرگز وجود نداشته و ندارد. این یک امتیازدهی یا واگذاری تلویحی و "عقب نشینی" راهبردی اهل سنت است که تبعات آن از نظر "نامه نویسان" پنهان مانده است.

دوم اینکه اصل دوازده قانون اساسی صراحتا اعلام می دارد که " مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند". در نتیجه دخالت نماینده ولی فقیه در امور اهل سنت (از جمله مراسم مذهبی و تعیین پیشنماز و نماز جماعت و غیره) کاملا بر خلاف قانون اساسی است.

علمای اهل سنت بجای استدعای عاجزانه و تضرع در تجدید نظر یک عمل غیرقانونی و غیرشرعی می بایست حق قانونی و شرعی خود را به نماینده ولی فقیه یادآور می شدند و از تصدیق تلویحی حکم سر باز میزنند که در آنصورت درخواست تجدید نظر برای یک حکم باطل, و غیر قانونی موضوعیت نداشت.

رژیم "ضعیف کش" جمهوری اسلامی در عرض بیش از چهار دهه ثابت کرده است که حق دادنی نیست بلکه گرفتنی است. زیرا انحصارطلبان متعصب و تام گرا فقط زبان قدرت و مقاومت و مطالبه گری را می فهمند. هر نوع عقب نشینی تاکتیکی آشتی گرایانه یا انعطاف تسلیم گونه در مقابل این نظام, بطور حتمی‌الوقوع رژیم را جری تر و تضییع بیشتر حقوق اهل سنت را به دنبال خواهد داشت.

شیخ التفسیر مولانا گرگیج مرتکب هیچگونه عملی خلاف شرع و یا قانون نشده اند. بلکه این نماینده ولی فقیه در استان گلستان است که کاملا بر خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی و در راستای ایجاد دشمنی و نفاق مرتکب فعل غیرقانونی شده است که باید قابل پیگیری باشد. و نکته آخر اینکه این سیدکاظم نورمفیدی آنقدر خودشیفته و متکبر است که تصاویر متعدد بوسیدن دستش توسط اهل سنت استان گلستان را در صفحه فیس بوک خودش به اشتراک گذاشته.

دکتر عبدالستار دوشوکی

مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن

دوشنبه ۲٩ آذر ١٤٠٠