کیهان لندن - یک سال از آغاز تلاشهای دولت جو بایدن برای احیای برجام میگذرد اما مذاکرات با جمهوری اسلامی تا کنون بینتیجه مانده و مقامات غربی دائم هشدار میدهند که «فقط چند هفته زمان برای توافق باقیمانده است» و «پنجره به زودی بسته میشود» و... بدون اینکه اشاره کنند مهلت رژیم ایران تا چه زمانیست؟! این مهلت برای وقتکشی کی تمام میشود؟!
مایکل روبین تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مقالهای که ۲۳ ژانویه (سوم بهمنماه) در «واشنگتن اگزمینر» منتشر شده مینویسد مقامات دولت بایدن از جمله جنیفر ساکی سخنگوی کاخ سفید بجای اینکه تهران و علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی را در بینتیجه ماندن مذاکرات مقصر بدانند، دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین آمریکا را مسئول این شکست قلمداد میکنند. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در همین ارتباط میگوید توانمندی و ظرفیت غنیسازی ایران افزایش یافته، اقدامات تهاجمی آنها از طریق گروههای نیابتی بیشتر شده و اگر ترامپ از توافق خارج نمیشد این اتفاقات نمیافتاد!
نویسندهی این مقاله تأکید میکند ادعاهای جنیفر ساکی صادقانه نیست. اتفاقا توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی را قانونی کرد و در ازای محدود شدن موقت غنیسازی هستهای، دولت باراک اوباما پاداشهای مالی فوق العاده به تهران ارائه داد. این پولها بجای اینکه صرف کمک به رفاه مردم ایران شود به خزانهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرازیر شد و فعالیتهای مخرّب جمهوری اسلامی در لبنان، سوریه، عراق، بحرین و یمن با این تامین مالی بیش از پیش گسترش یافت.
مایکل روبین با اشاره به اینکه «بازگشت به معامله با جمهوری اسلامی اشتباه بزرگی خواهد بود» به پنج دروغ دولت اوباما و حزب دموکرات در مورد توافق اتمی اشاره کرده و با اشاره به اینکه بر بستر چنین دروغهایی، دیپلماسی بایدن به شکست منجر خواهد شد، آنها را چنین فهرست میکند:
۱)توافق نهایی برجام با تضمینهایی که اوباما داده بود در تضاد بود.
باراک اوباما بارها به مردم اطمینان داد که دیپلماسی هستهای او به نگرانیهای کلیدی مانند سایتهای مخفی و زیرزمینی اتمی جمهوری اسلامی و غنیسازی غیرقانونی اورانیوم پایان خواهد داد. این در حالیست که با برجام اتفاقا هر دو تهدید قانونی شدند!
۲) توافق اتمی تلاشها برای منع گسترش تسلیحات اتمی را تضعیف کرد.
کاخ سفید دائم این نکته را تکرار میکرد که این توافق مسیر ایران برای دستیابی به سلاحهای هستهای را قطع کرد. اما واقعیت اینست که پس از این توافق علاوه بر اینکه دههها سال سابقه مقابله با گسترش تسلیحات هستهای که دولتها را ملزم میکرد تا زیرساختهای اتمی خود را کنار بگذارند از بین رفت و همزمان روند بازرسیهای سرزده از سایتهای اتمی ایران متوقف شد، با برجام درست برعکس این ادعا اتفاق افتاد و مسیر تلاش برای گسترش تسلیحات هستهای قطع نشد!
۳)دولت اوباما کنگره آمریکا را دور زد.
باراک اوباما و دستیارانش برای قانع کردن مخالفان به اینکه جمهوری اسلامی به برجام پایبند خواهد بود وانمود کرده بودند که برجام مانند یک قرارداد است؛ اما از یکسو نه تنها آن را برای تصویب به سنا ارائه نکردند، بلکه از سوی دیگر چنین قلمداد کردند که این توافق نیاز به حمایت اکثریت ندارد. با این حال، کنگره هرگز به کاخ سفید اعتماد نکرد و خواستار دسترسی به تمام معاملات جانبی برجام شد. اوباما اما به وعده خود عمل نکرد و معتقد بود که به یک معامله کامل دست یافته و یک معامله خوب بر امتیازاتش متکی است و نیازی به تصویب نهایی نیست.
۴)معامله گروگانها برای رسیدن به برجام.
من درسال ۲۰۱۶ در کنگره در مورد باج گرفتن از دولت اوباما و زد و بند بر سر گروگانها شهادت دادم. دو مقام وزارت خارجه انکار کردند که پرداختهای مربوط به آنها رشوه است، اما نه تنها در مورد رشوه گرفتن بلکه در مورد میزان آن نیز دروغ گفتند.
۵)نادیده گرفتن گنگره.
همانطور که بایدن رئیس جمهوری، آنتونی بلینکن وزیر خارجه و راب مالی نماینده وزارت خارجه در امور ایران به دنبال احیای برجاماند، طبق گزارشها، بر اساس چراغ سبز آمریکا، به اندازه دهها میلیارد دلار تحریمهای جمهوری اسلامی کاهش پیدا کرده است. کاخ سفید موارد متعددی از درخواستها برای تحقیق کنگره درباره روند اجرای تحریمهای جمهوری اسلامی را نادیده گرفته و نظارتها بر اجرای تحریمها علیه رژیم ایران بسیار ضعیف شده است.
البته مایکل روبین در این مقاله تأکید میکند خروج ترامپ از برجام اگرچه قانونی بوده اما اقدامی نابخردانه به شمار میرود و بهتر میبود ترامپ بازرسیهای سرزده از سایتهای نظامی جمهوری اسلامی را ادامه میداد تا اینکه با خروج از توافق، تهران را به سمت نقض برجام سوق دهد.
او پیشنهاد داده اگر بایدن خواهان حمایت دو حزبی در مورد مسائل مربوط به رژیم ایران است، باید در داخل آمریکا آن را با حزب جمهوریخواه آغاز کند و نگرانیهای واقعی آنها در مورد استراتژی خود در مورد ایران را برطرف کند.
مایکل روبین میگوید زمانی که استراتژیهای بایدن از حمایت دو حزبی برخوردار باشد، آمریکا در بهترین موقعیت خود در صحنه جهانی قرار خواهد گرفت و اگر جز این باشد نتیجه نه تنها پیروزی نیست، بلکه با زنجیرهای از شکست روبرو خواهد شد.