پس از مدتها تزریق واکسن آسترازنکا بر مردم جهان از جمله ایران، تزریق این نوع واکسن درپی بروز عوارض آن و فوت چندین نفر در شرق کشور نهایتا در استان خراسان رضوی تا اطلاع ثانوی متوقف شد و مشمولین واکسیناسیون دیگر مجاز به تزریق واکسن آسترازنکا در نوبتهای اول تا سوم واکسیناسیون سراسری نیستند. ماجرای حواشی پدید آمده بر سر واکسن انگلیسی آسترازنکا از فوت دختر یکی از مسئولین نظام سلامت شهرستان چناران در خراسان رضوی ناشی شد و درپی آن، دوشنبه گذشته در ادامه اعتراضات ضد واکسنها، تجمع مخالفان واکسیناسیون اجباری بار دیگر در شهر مشهد شکل گرفت. در این تجمع اعتراضی مطرح شد که شیوع اومیکرون در سطح جهان ثابت کرد که واکسیناسیون در برابر ویروس کرونا فاقد هرگونه تاثیر است و بنابراین باید بساط واکسیناسیون اجباری و کارتهای واکسن برچیده شود زیرا هیچ نقشی در کنترل پاندمی نخواهند داشت. اما آیا این طور که در این تجمع اعتراضی و تجمعات قبلی در شهرهای تهران و قم بیان شده است، واکسنها در برابر بیماری کرونا فاقد تاثیر هستند؟ بنا بر اهمیت موضوع شیوع سویههای جدید کرونا ویروسها و لزوم واکسیناسیون سراسری در جهان، ابتدا نیم نگاهی به آخرین تحولات بیماری کرونا از نوع اومیکرون در دنیا و کشور ایران انداخته میشود و سپس به بحث اصلی که واکسن است پرداخته میشود.
در حال حاضر بیش از ۳۰ شهر کشور در وضعیت قرمز کرونایی یا در آستانه قرمز شدن به سر میبرند. مرخصی کادر سلامت در ایران بخاطر وضعیت فعلی لغو شده است و به تمام واحدهای بهداشتی سراسر کشور اعلام آماده باش شده است. کمیته علمی ستاد ملی کرونا ضرورت تعطیلی دو هفتهای کشور را مطرح ساخته است اما دولت میگوید زیر بار محدودیتهای گذشته نمیرود و این بار اختیارات تعطیلی به استانداران هر استان واگذار شده است. فشارهای افکار عمومی برای تعطیلی و قرنطینه کشور به حدی است که استانداران در مراکز استانها گفتهاند که اختیار تعطیلی محلی در هر شهر و استان اصلا از سوی دولت به آنها تفویض اختیار نشده است. بازی مار و پله دولتی با ویروس جدید کرونا همچنان ادامه دارد و به نظر میرسد همانطور که رئیس جمهور اذعان داشته است که برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی اقشار چارهای در دست ندارد، درخصوص کرونا و سویه جدید هم دولت فاقد راهکار مشخص برای بیمارنشدن مردم است. رفتارهای سیاستی و تصمیم گیریهای بی سرانجام دولتی در ایران در حالی تداوم پیدا میکند که سرعت انتشار ویروس جدید اومیکرون به صورتی است که تعداد مبتلایان در جهان افزایش غیرباوری پیدا کرده است. برخلاف تصور عمومی، کشتار این ویروس حتی از نوع دلتا بیشتر بوده است و پیک موج جدید بیماری در کشورهای آلوده جهان بلندتر و حتی طولانی تر از دلتا بوده است. اومیکرون اخیرا در درون ساختار سلولیاش جهش جدیدی پیدا کرده است و اومیکرون به نام BA. ۲ شروع به رقابت با اومیکرون به نام BA. ۱ در بخش هایی از اروپا و آسیا کرده است. تقریبا ۸۲ درصد از موارد در دانمارک، ۹ درصد در بریتانیا و ۸ درصد در ایالات متحده را شامل میشود. نوع جدید اومیکرون قطعا مسری تر و عفونی تر و کشنده تر از نوع قبلی است و بعید نیست که ابتلای سریعی که در ایران اتفاق میافتد ناشی از همین ویروس باشد. آمارهای فعلی در سطح کشور هم واقعی نیست و رقم واقعی اومیکرون در کشور همانطور که کمال حیدری، معاون بهداشتی وزیر بهداشت و درمان اعلام کرده است بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ برابر آمار منتشرشده وزارت بهداشت و درمان است. تعداد فوتیها نیز اگر به رقم حدود ۵۰۰۰ نفر فوتی ایالات متحده آمریکا آن هم با استاندارد بهداشتی و درمانی این کشور نگاه کنیم، قطعا سه رقمی یا حتی چهار رقمی خواهد بود. اگر محدودیتهای جدی و مؤثر سطح بالا اعمال نشود و کشور فوری قرنطینه و تعطیل کامل با پرداخت مخارج زندگی مردم در دوران قرنطینه نشود به زودی باید منتظر ورود تمامی شهرهای کشور به پیک ششم کرونا و افزایش شهرهای قرمز و آمار بستری و مرگ و میر بیماری بود. حال در چنین شرایطی، تمرکز دولت روی واکسیناسیون عمومی کشور اعم از اصرار بر تزریق دوز اول برای بیش از ده میلیون نفر واکسینه نشده و همچنین تاکید روی تزریق دوز دوم برای بیش از بیست میلیون دریافت کننده تنها دوز اول واکسن و همچنین تشویق و توصیه و اجبار به واکسیناسیون نوبت سوم برای ۸۳ درصد جمعیت ۹ سال به بالا در کشور بوده است.
اما آیا واکسیناسیون اجباری اصلا نقشی در قطع و حتی تضعیف زنجیره ابتلای به کرونا داشته است؟ ویروسهای آلفا، بتا، دلتا و اخیرا اومیکرون چون مثل ویروس سرماخوردگی در زمره خانواده کرونا ویروسها طبقه بندی میشوند، واکسن اختصاصی در دنیا برای آنها وجود ندارد. همانطور که علی رغم اینکه واکسن برای بیماری آنفلوآنزا وجود دارد و سالیانه تجدید میشود، برای سرماخوردگی تاکنون واکسن وجود نداشته است. حال دانشمندان دنیا دست به یک بدعت و خلاقیتی در ساختار ژنتیکی ویروسهای جدید کرونا زدهاند و مدعی تولید واکسن در دنیا هستند. واکسنهای تولیدشده در دنیا تماما آزمایشی هستند و صرفا مجوز تزریق اضطراری دریافت کردهاند. البته ناگفته نماند که تنها واکسنی که طی پاندمی امتحان خود را در عوارض بعد از تزریق و کارآمدی پس داده است و مطمئن و ایمن تشخیص داده شده است فایزر-بیونتک بوده است که اکنون در سطح کشور آلمان و ایالات متحده آمریکا و کشورهای دیگر تزریق میشود. چنین واکسنی البته در داخل کشور ایران با ممنوعیت ورود و استفاده مواجه شده است. با این حال چون سازمان بهداشت جهانی و دانشمندان در دنیا معتقد هستند که تمام مردم جهان به اومیکرون مبتلا خواهند شد، میتوان این فرضیه را مطرح نمود که واکسیناسیون اجباری هیچ نقشی در قطع و حتی تضعیف زنجیره ابتلا نخواهد داشت و برای تاثیرگذاری واکسن روی سویههای جدید ویروس باید واکسنها تجدید و به روزرسانی گردند و مجدد در چرخه توزیع و مصرف قرار گیرند. بنابراین در ایران میتوان بیان کرد که در صورتی تزریق دوز سوم واکسن در برابر اومیکرون موثر خواهد افتاد که واکسنهای قبلی وارد شده به کشور یا تولیدی در داخل کشور به کناری نهاده شوند و واکسنهای جدید و به روزشده یا تولید کرد یا وارد کشور نمود. اما اینکه کرونا در آمریکا قریب به ۵۰۰۰ نفر روزانه قربانی میگیرد و این کشور با وجود واکسیناسیون کامل سراسری در سه دوز همچنان به رکورد شکنی آمار مرگ و میر در جهان میپردازد را باید در کاهش تاثیرپذیری واکسنهای قبلی جستجو کرد. واکسنها به طور کل نهایتا بین ۴ تا ۶ ماه ایمنی در بدن انسانها را حفظ میکنند و بعد از این باید تجدید و به روز رسانی شوند. شرکت فایزر اکنون قول کشف واکسنهای جدید در برابر ویروس جدید را داده است اما این مهم مستلزم صرف وقت است و باید منتظر بود تا نسخه جدید واکسن کرونا را عرضه کند. این نکته را هم میباید اضافه کرد که اخیرا یکی از اعضای کمیته علمی کشوری کرونا در ایران مطرح کرده که واکسن نزدهها ۴۸ برابر بیشتر در معرض اومیکرون هستند که باید در پاسخ او متذکر شد که ۶۴ درصد جمعیت ایران کاملا واکسینه شده، و ۳۶ درصد واکسینه شده نیستند، و از جهتی که وزارت بهداشت میگوید اومیکرون تمام سنین را درگیر میکند، بیشتر بودن مبتلایان و بستری شدگان در بین واکسینه شدگان احراز شده است و این به معنای نشانه شکست بزرگ واکسیناسیون و بلکه معکوس عمل کردن واکسنها میباشد زیرا واکسنهای قبلی تاثیرگذاری خود را از دست دادهاند و اگر حتی واکسنهای قبلی واردشده به کشور یا تولیدی در کشور به مردم تحت عنوان دوز اول تا سوم تزریق شود فاقد کارایی خواهد بود مگر اینکه واکسن به روز شده و تجدید شده در داخل و خارج کشور تولید و عرضه و در اختیار مردم قرار گیرد تا در یک فرجه زمانی حداکثر شش ماهه ایمنی در برابر اومیکرون پیدا کنند.
در وضعیت فعلی پیک ششم کرونا در کشور اما دولت اصرار بر تکمیل واکسیناسیون و تزریق دوز سوم میکند و حتی تزریق نوبت سوم را اجباری کرده است و افرادی واکسینه شده محسوب میشوند که تواما سه دوز واکسن دریافت کرده باشند. اما حواشی ایجاد شده بر سر واکسن آسترازنکا جمعیت ایران را برای تزریق دوز سوم واکسن با تردید مواجه ساخته است. اما ماجرای واکسن هراسی اخیر از کجا نشئت میگیرد؟
اجبار در تزریق دوز سوم واکسن ابتدا توصیهای و تشویقی بوده است، اما این روزها همزمان با اوج اومیکرون در کشور و کشیده شدن دامنه ابتلا و بستری به کودکان و نوجوانان و بستری این قشر در بخش های بالینی کودکان در بیمارستانهای کشور، واکسیناسیون برای تمامی اقشار از جمله سنین ۹ تا ۱۲ سال و بالاتر اجباری شده است. درخصوص کودکان و نوجوانان بارها مطرح شده است که واکسیناسیون اختیاری است اما این در حالی است که دانش آموزان و والدین آنها در مدارس از سوی کادر اجرایی مدارس ملزم و مجبور به واکسیناسیون شدهاند. روند واکسیناسیون در ایران به کندی پیش میرود و ترغیب جامعه به تزریق دوز سوم واکسن و تکمیل واکسیناسیون برای پیشگیری از ابتلا به سویههای جدید کرونا مثل اومیکرون تا جایی پیش رفته است که کودکان دلبند و مظلوم وطن، قربانی عدم رعایت دقیق پروتکل های بهداشتی مانند تزریق و تکمیل واکسن، از سوی والدین آنها و بزرگسالان شمرده شدهاند. این روزها کم نیستند مسئولینی که برای ترغیب والدین به واکسیناسیون فرزندان، مقابل دوربین تلویزیون قرار میگیرند و اجازه میدهند تا به فرزندانشان واکسن تزریق شود. در یک نمونه از واکسیناسیون کودکان و نوجوانان و جوانان که توسط والدین آنها اتفاق افتاده است، ماجرای فوت فرزند مدیر شبکه بهداشت و درمان شهرستان چناران واقع در استان خراسان رضوی شنیدنی و درعین حال تأسف آور است. دکتر یعقوب مظفری، مدیر شبکه بهداشت و درمان این شهرستان با تکیه بر این گزاره علمی که «بهترین واکسن در دسترس ترین واکسن است» پس از اینکه با دست خودش دوز سوم واکسن آسترازنکا را به دختر ۲۴ سالهاش تزریق میکند متاسفانه دختر دچار تشنج و کما میشود و نهایتاً به کام مرگ فرو میرود. این طور که دکتر مظفری توضیح داده است، عوارض واکسن و فوت ناشی از آن فقط به دختر او خلاصه نشده است و چندین نفر دیگر به طور متوالی در اثر تزریق واکسن آسترازنکا در بیمارستانی در مشهد فوت کردهاند. درپی این رویداد ناراحت کننده و بعد از فوت فرزند دکتر مظفری مدیر شبکه بهداشت و درمان شهرستان چناران و چندین نفر دیگر به دلیل واکسن آسترزانکا، تزریق این واکسن تا بررسی دقیق تر فعلاً در سطح استان خراسان رضوی ممنوع اعلام شده است. اما بخشنامه ممنوعیت تزریق آسترازنکا در خراسان در حالی اجرا میشود که عوارض این واکسن تنها مختص این استان نبوده و در اصفهان و تهران و چندین شهر کشور بارها مرگ افراد جوان بر اثر تشنج و اغما و سکته مغزی و آمبولی قلب منتسب به تزریق این نوع واکسن ثبت شده است. عوارض واکسنها البته متعلق به این برند خاص نبوده است و در گذشته پس از واردات انبوه واکسن تولیدشده در امارات متحده عربی تحت نام «حیات واکس» و توزیع آن در مراکز واکسیناسیون و تزریق این نوع واکسن، پس از بروز برخی عوارض خاص و خطرناک در تزریق کنندگان، وزارت بهداشت و درمان طی ارسال دستورالعملی برای تمامی مراکز واکسیناسیون، دستور به جمع آوری واکسن و بازگشت آن به انبارهای دانشگاههای علوم پزشکی استانها را صادر میکند. در جهان نیز مواردی از عوارض واکسنها شناسایی شده است و پس از مدتها آزمایش واکسن مدرنا بر مردم جهان، بلژیک دیگر واکسن مدرنا را برای افراد زیر ۳۱ سال به دلیل خطر التهاب قلب توصیه نمیکند یا پس از مقاومت کادر بهداشت و درمان در انگلیس در برابر واکسیناسیون اجباری، ساجد جاوید وزیر بهداشت این کشور از لغو الزامی بودن واکسیناسیون برای کادر بهداشت و درمان خبر داده است.
واکنش مقامات سلامت کشور به ماجرای مرگ واکسن آسترازنکا متفاوت بوده است. مسئول کمیته رسانه و اطلاع رسانی قرارگاه مدیریت کرونا در مشهد گزارش خلاف واقع داده است و توقف موقت آسترازنکا در خراسان رضوی را کمبود آن ذکر کرده است و این در حالی است که رئیس سازمان نظام پزشکی مشهد سخنان او را نفی کرده است و بیان کرده که دانشگاه علوم پزشکی مشهد تزریق دوز یک، ۲ و سه آسترازنکا را از بابت بررسی عوارض آن متوقف کرده است. پس از شکست تابوی سخن گفتن از عوارض آسترازنکا در صدا و سیمای حکومتی، حالا سخن گفتن از نوع سردردی که احتمال سکته در آن میرود مجاز دانسته شده است. بعد از ماهها انکار عوارض واکسن کرونا و زدن برچسبهای گوناگون به منتقدان و مخالفان واکسن در رسانه ملی، اکنون در شبکه ۳ اعلام میشود چنانچه افراد ۳ روز بعد از تزریق واکسن دچار سردرد شدند (مخصوصا در جوانان) حتما جدی گرفته شود چون نشان دهنده تشکیل لخته خون در عروق و احتمال سکته مغزی است.
شک به مورد اخیر یعنی واکسن آسترازنکا و افزایش مرگ ناشی از تزریق آن در جمعیت مصرف کننده هنوز از سوی وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی به طور رسمی تأیید نشده و تنها محمد هاشمی، سرپرست روابط عمومی وزارت بهداشت، در این باره به یکی از رسانهها میگوید: «آسترازنکا از جمله واکسنهای مؤثر علیه بیماری کروناست که صدها میلیون دوز آن در دنیا استفاده شده است. البته از ابتدا وزارت بهداشت اعلام کرده بود که به دلیل بعضی عوارض نادر، بهتر است گروه سنی زیر ۵۰ سال واکسنهای دیگر را تزریق کنند.» اما این سخن مقام مسئول در وزارت بهداشت و درمان در حالی عنوان شده است که پیش تر و بارها جمله «بهترین واکسن در دسترس ترین واکسن است» از سوی خود او به تبعیت از سازمان بهداشت جهانی و اعضای کمیته علمی کشوری کرونا و تعداد بی شماری از مقامات سلامت در وزارت بهداشت و درمان و همچنین تعداد زیادی از رئیسان دانشگاههای علوم پزشکی استانها مطرح میشد. بعد از هاشمی، کمال حیدری، معاون بهداشت وزیر بهداشت درباره عوارض گزارش شده و مرگ ناشی از تزریق واکسن آسترازنکا توضیح میدهد و میگوید: «از همان ابتدا توصیه شد افراد زیر ۵۰ سال این واکسن را تزریق نکنند و در صورت اصرار به تزریق هم رضایت فرد وجود داشته باشد اما اخبار منتشرشده در فضای مجازی بهگونه ای پیش رفت که آسترازنکا را واکسن بسیار موثرتر و ارزشمندتر نسبت به سایر واکسنها عنوان کردند! و این مسئله میل مردم به تزریق این واکسن را زیاد کرد؛ از همان ابتدا هم تزریق این واکسن برای این گروه های سنی منوط به رضایت خودشان بود». او همچنین از ثبت کمتر از ۱۰ پرونده عارضه واکسن از ۱۳۰ میلیون دوز تزریق در دنیا خبر داده است و همزمان محمدرضا هاشمیان، عضو کمیته علمی کرونا گفته که از هر یک میلیون دریافت کننده آسترازنکا، یک نفر میمیرد. البته سخنان این سه مقام مسئول حوزه کرونا در حالی است که تاکنون در ایران صدها عارضه واکسن از هر نوع آن به وزارت بهداشت ارجاع داده شده است اما وزارت بهداشت ارتباط صدها عارضه بعد از تزریق واکسن داخلی و خارجی را نفی کرده است.
ممنوعیت و تحریم واردات و مصرف واکسنهای معتبر خارجی از جمله فایزر در ایران مسبب ماجرای عوارض واکسنهای موجود در کشور و واکسن گریزی تعداد زیادی از مردم بوده است. در دولت گذشته و دولت فعلی بارها ناظران حوزه سلامت کشور نسبت به ممنوعیت واردات واکسنهای معتبر خارجی و اصلی با ضریب اطمینان بالا و عوارض کمتر هشدار میدادند و در رادیو و تلویزیون دولتی و رسانههای رسمی کشور با ذکر این گزاره علمی که «بهترین واکسن در دسترس ترین واکسن است» اجازه داده شد تا به اسم «واکسیناسیون عمومی و ایمنی جمعی» واکسن هایی به کشور وارد شود یا در داخل کشور تولید شود که شناسنامه آنها و نتایج آزمایشات بالینی مراحل اول تا سوم هیچگاه در اختیار مصرف کننده و افکار عمومی قرار نگرفت. به عنوان نمونه، احدی از مسئولان دولتی و حکومتی و حتی رسانهها تاکنون این پرسش را درخصوص واکسنهای اهداشده آسترازنکا به مردم ایران مطرح نساخته است که «کشورهای اروپایی و آسیایی اهداکننده مانند: اتریش، لهستان، اسپانیا، ژاپن، کره جنوبی و... وقتی دلیل این اقدام خود را حمایت از پویش واکسیناسیون و همبستگی با مردم ایران اعلام میکنند، چرا همواره به اسم تحریمهای آمریکا علیه مردم ایران از ارسال دارو و تجهیزات پزشکی برای مردم خودداری میکنند و آیا هدیه گسترده واکسنهای آسترازنکا به ایران در شرایطی که به عنوان مثال لهستان حامی تسلیحاتی رژیم بعثی عراق در طول جنگ تحمیلی بوده یا بیش از ۲۰۰ پزشک اتریشی در انتقاد از واکسن های کرونای مصرفی در این کشور به دلیل عوارض جانبی آنها و اجبار دولت اتریش به تزریق آنها نامه سرگشاده مینویسند، شک برانگیز نیست؟!».
در ادامه باید به نقش ساختار سلامت کشور در مواجهه با سویه جدید کرونا پرداخت. اگر اعلام شد اکثر مبتلایان اومیکرون از واکسینه نشدگان هستند نباید تعجب کرد، زیرا طبق تعریف وزارت بهداشت الآن اکثر مردم ایران با توجه به عدم تزریق دوز سوم، واکسینه نشده محسوب میشوند. عمق سیاستگذاری دولتی درخصوص موضوع اومیکرون و تاکید بیش از اندازه روی تزریق دوز سوم واکسن کرونا و بیان این نکته که ریسک ابتلا به اومیکرون در واکسن نزدهها بیشتر است، باعث شده تا میانگین پروتکلهای بهداشتی از قبیل استفاده از ماسک و انجام تهویه و حفظ فاصله فیزیکی با وجود آغاز پیک ششم کرونا با سویه به شدت مُسری اومیکرون در کشور تنزل قابل توجهی پیدا کند. حتی اپلیکیشن ماسک وابسته به وزارت بهداشت و درمان در راستای واکسیناسیون عمومی و ممانعت از تداوم بلاتکلیفی ستاد ملی کرونا در هوشمندسازی محدودیتهای کرونایی، طی تصمیم غیرکارشناسی که به سبب نقض حریم خصوصی افراد ظرف یک روز لغو شد، امکان کنترل وضعیت واکسیناسیون و قرنطینه را برای مقابله موثرتر با موج ششم کرونا به صورت عمومی فراهم کرد. نکته قابل توجه اینکه پس از درج این امکان در ماسک، مشخص شد که حتی برخی مسئولین با وجود اینکه دستی بر تولید واکسن در داخل و همچنین تسهیل کننده واردات واکسن به کشور بودهاند و این روزها درپی اقناع سازی مردم برای دریافت دوز سوم واکسن هستند هیچ واکسنی تزریق نکردهاند یا آن دسته از مسئولین کشور که پیش تر دوز اول و دوم خود را دریافت نموده بودند، با اینکه از موعد تزریق دوز دوم و سوم آنها گذشته است، مراجعهای برای حضور مقابل دوربین رسانهها برای دریافت واکسن نداشتهاند.
اما در وانفسای پیک ششم کرونا که تا این حد بر تزریق دوز سوم و دوزهای بعدی واکسن تاکید میشود، تکلیف عوارض واکسنها و این ترسی که بر مردم چیره شده، چیست؟ باید به صراحت بیان نمود که هیچگاه در دنیا اثبات نشده است که انجام واکسیناسیون مؤثرتر از انجام اقدامات کنترلی پیشگیری از کرونا مثل: ماسک و فاصله اجتماعی و تهویه بوده است. هرگاه دنیا واکسن پرستی کرد و بازگشاییها را انجام داد ضربه آن را خورد. نمونه این ادعا، کشورهای اروپایی از جمله آلمان و انگلستان و فرانسه بودند. متاسفانه افزایش ابتلا و بستری بین کادر درمان در ایران در پیک ششم به حدی است که دوز سوم واکسن موثر نیفتاده است و به کادر درمان گفته شده که باید دوز چهارم را تزریق کنند. حداقل درباره رخدادهای اخیر واکسیناسیون کرونا با واکسن آسترازنکا، بر وزارت بهداشت و درمان واجب است که تنها به این مسئله که «به دلیل عوارض شدید اما نادر لخته خون شدن در قلب و مغز، افراد زیر ۵۰ سال از تزریق واکسن آسترازنکا دوری کنند» بسنده نکند. وزارت بهداشت و درمان و مقامات سیاسی و سلامت کشور اگر به دنبال قانع سازی جمعیت کشور برای تزریق واکسنهای نوبت اول تا سوم کرونا هستند، اولاً باید در اسرع وقت نسبت به واردات واکسنهای معتبر خارجی از کشورهای اصلی و مبدأ اقدام کنند. ثانیاً حین دریافت هر گونه محموله واکسن وارداتی به صورت اهدایی یا خریداری شده از محل منابع بلوکه شده ارزی در کشورهایی مثل چین و امارات متحده عربی، باید تضمینهای لازم درخصوص کیفیت و سلامت واکسنها از تولیدکننده را دریافت کنند و وزارت بهداشت و درمان پس از دریافت شناسنامه واکسن و تضمینهای تولیدکننده، خود بر همین اساس نسبت به ارائه تضمین به مصرف کننده داخلی در مراکز واکسیناسیون اقدام کند. سوم اینکه، مجموعه دولت با همکاری وزارت بهداشت و درمان باید نسبت به راه اندازی سامانه جامعی برای ثبت عوارض مردم پس از تزریق واکسن اقدام فوریتی انجام دهد و در این سامانه، شرایط استانداردی برای تزریق و منع مصرف گروههای سنی و بیماران خاص منظور گردد و اطلاع رسانی گسترده در این باره صورت گیرد. هرگونه اطلاعات خام عوارض بلندمدت و کوتاه مدت هر نوع واکسن تولیدشده در کشور یا وارد شده به کشور باید در سامانه فوق الذکر به طور شفاف و صریح منتشر شود تا مردم کشورمان با علم و آگاهی، نسبت به انتخاب نوع واکسن خود توجیه شوند. در آخر باید اشاره کرد که با این رویکرد جانبدارانه وزارت بهداشت به هیچ عارضهای اقرار نخواهند کرد، بنابرین بهترین راه حل انتشار گزارشات خام است تا اینکه متخصصین مختلف در ساختار سلامت کشور و همچنین نهادهای اطلاعاتی، آنها را تحلیل و بررسی کنند.
محمدرضا محبوب فر
کارشناس حوزه سلامت