Tuesday, Mar 1, 2022

صفحه نخست » در نظم جهان، پایان جنگ مهم است نه شروع آن، عرفان قانعی فرد

Erfan_Ghaneifard.jpg { @EQfard }

جنگ سرد بازنگشته . روسیه جدید و سرهنگ پریشان احوال ک گ ب (KGB) که از کرملین (Kremlin) نفرین شده، فرمان جنگ با جهان می دهد، با تمام توان نظامی و خودنمایی های وحشیانه، دیگر نه اتحاد شوروی سابق است و نه جز ویرانی و خون کشی، ثمره ای برایش دارد. در شرایط فعلی امروزه جهان پر از هرج و مرج هم بازگشت به دوران نبرد ایدئولوژیک بین شرق ( شوروی) و غرب ( آمریکا) که جهان را در قرن بیستم به دو اردوگاه تقسیم کرد، غیر ممکن است. ایجاد جنگ سرد بعدی هم فایده ای ندارد. چون پوتین خونخواره و فاقد روح انسانی، فهم درست از جهان غرب ندارد. به این سبب، سیاست عقلانی نمی داند. با گوش کر و چشم نابینا به واقعیات، منزوی و تنها مانده و لقمه ای بزرگتر از دهانش برداشته که نمی داند چه کند.

چشم طمع به اوکراین به بهانه ناتو (NATO) برای سرپوش گذاشتن به جنایت، جهان را ناآرام کرده اما نظم جهان همان است. ساختار سیستم بین المللی و رفتار کشورها و ساختار بین الملل (World Order) همان است که فعلا فضایی چند قطبی است اما کم کم به سوی همان دو قطبی (Bipolar) قدیم می رود و این بار، چین است که در شرق آسیا خودنمایی می کند و کسی جز تروریست های خارومیانه و یا مُلایان بی وطن و حقیر در اختاپوس مذهبی در تهران، و یا قصاب سوریه و کوبا، توجهی به پوتین ندارد.

پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی و کمونیسم، دیگر حزب توده ای هم در ایران نیست که خواهان بخشیدن نفت شمال به کمونیست شوروی باشد، مُلاها تحت رهبری علی خامنه ای، مملکت را به روس و قشون روس داده اند و حقارت خویش را به جهان نشان دادند و نمی دانند که ترکیه، همسایه ایران، خود عضو ناتو است گرچه فعلا تحت ریاست جمهوری و دیکتاتوری اردوغان(Erdogan) است. نمی خواهند بدانند که نقش آمریکا در جهان هنوز همان است. و شروع جنگ هم چندان مهم نیست، پایان جنگ مهم است که آتش برافروخته توسط روس های خشک مغز، عواقبی غیرقابل جبران دارد و سالهای سال ادامه خواهدداشت.

گرچه فرمول جادویی برای حل این معضل بحران اوکراین (Ukraine crisis) نیست اما در نظم جهانی، قدرت های بزرگ هستند که در سیستم نقش بازی می کنند اما این بار، شیرازه کار از عقلانیت سیاسی عبور کرده و به جای توسعه دمکراسی، دیوانه ای از قفس پریده و قشون کشیده و جهان را به آشوب کشیده. فعلا دم زدن از لیبرال دمکراسی و اقتصاد آزاد بی فایده است اما جهان امروزه روز در تظاهرات ضد جنگ چند روز اخیر نشان دادند که در فضای پر رقابت قدرت، جهان ر بلبشو و بی نظم فعلی هم به انسانیت و زندگی انسانی بیشتر توجه دارد و منافع و مصالح ملی را می پسندد و کسی را هوس فشنگ و باروت و شلیک نیست جز تروریست ها و مُلایان شیفته تروریسم (Terrorism) در تهران که قبله شان، مسکو است. در سیستم جهانی برخی کشورها، فعالیت مخرب دارند که یکی از آنان همین روسیه و جمهوری اسلامی ولایت فقیه و دوستانشان هستند.

نه روسیه می تواند قدرت مسلط آسیا شود و نه جمهوری اسلامی هم قدرت برتر منطقه ای (regional hegemony) خواهد شد. سیاست جهان چنین نخواهد کرد و توسعه قدرت با رقابت سالم ممکن است نه با توپ و قشون کشی و قداره بندی. بحران خلق شده، نظم جهان را تهدید نمی کند. کشوری با خشونت و اعمال قدرت بی ربط و بی پایه، به وسط معرکه ای آمده که آتش افروزی کند. به هوس اشغالگری , تداوم تهدیدهای نظامی می خواهد که نظم اروپا را در نوردد اما هرچیزی خط قرمزی دارد و اروپا، هم پیمان آمریکا، به جای قدرت نظامی با قدرت اقتصادی و دیپلماسی، بازی را تغییر می دهد. چون قواعد امنیت اروپا تغییر نکرده. از دید واقع گرایانه (Realism) بازنده اصلی این جنک بی سبب و علت، پوتین است. بهار کیف می رسد و روسیاهی برای استبداد و خودکامه کرملین می ماند. احساس سرخوردگی و توهم و حقارت پوتین به خاطر تضعیف روسیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و گرایش به تلافی کردن آن دوران و اعاده قدرت ؛ تنها یا با روانپزشک حل می شود و یا با ترور شخص او. از آوریل ۲۰۱۴ او با آوردن قشون به مرز، هوس حمله ویرانگر داشت. از توسعه دمکراسی در مرزهایش هراس دارد.

نمی خواهد بپذیرد که اوکراین، به غلط حیاط خلوت اوست. به جزیی از اروپا و پیمان نظامی آتلانتیک شمالی شدن می اندیشد نه به بازگشت به استبداد سیاه کمونیستی. پوتین در هوس، گذاشتن ملعبه و مترسکی طرفدار مسکو بر اریکه قدرت در اوکراین می اندیشد اما آن هم نشان سفاهت و بلاهت اوست. تمامی ۱۲ کشوری که پس از پایان جنگ سرد به ناتو پیوسته‌اند، به کسی حمله ور نشدند. آینده مناسبات ناتو و روسیه دوباره به سردی می گراید و مراوده میان ناتو و روسیه هم با این رسوایی، نمی تواند مثل گذشته باشد و این فرصتی از دست رفته برای روسیه بود نه ناتو. بحرانی کردن اوضاع و تقابل تمام‌عیار و بی‌سابقه نظامی بی هدف، سودی برای ناتو ندارد فقط نقش مهم آن را پر رنگ تر خواهد کرد.

ادامه قدرت پوتین با این فقدان مشروعیت و رسوایی و ماجراجویی کور، سودی برای روسیه ندارد. با ایجاد خفقان و سرکوب مخالفان و هجوم نظامی (military aggression) هم ناتوانی اش در ترمیم اقتصاد ویران روسیه را نمی تواند بپوشاند؛ دیگر نقش معماری امنیت خاورمیانه هم پیشکش. راه دیگری هم در پیش رو ندارد. این حمله نظامی، افول پوتین و پوتینیسم و روسیه پوشالی را مژده می دهد گرچه به مرگ صدها بی گناه انجامید. امروزه شاید همگی سخن گورباچف به یاد آورند که گفت پوتین، از نظر سیاسی، نابالغ است! و شاید گناه کار به یلتسین دایم الخمر برگردد که کلید قدرت را در دست این سرهنگ زبان نفهم ، نالایق ، شیفته خودنمایی و خلق بحران و سرکوب گذاشت. البته قبا و عبای تزاری (tsar) هم برای این جنایتکار جنگی، گشاد و بزرگ است! گرچه جزو ثروتمندترین های جهان است که آن را با فساد در بازی قدرت مافیای روسیه به دست آورد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy