سلام آقای رضاکیانیان
اشکال اول شما این است که از ارکان دموکراسی فقط یکی که اینجا به دردتان می‌خورد را به جای همه دموکراسی جا زدید. البته تقصیری هم ندارید. این ساده‌پردازی‌های انتخابی، لازمه موفقیت امثال شما در زندگی رانتی‌تان زیر لوای یک حکومت اهریمنی است. همان دموکراسی‌ای که فرمودید، ارکان دیگری مثل رضایت حکومت‌شوندگان، آزادی اجتماعات و مطبوعات و استیفای حقوق اقلیت‌ها را هم دارد که مسلما اشاره کردن به آنها برایتان دردسرساز می‌شده.
اشکال دومتان این است که درکی از معنای آزادی بیان ندارید چون کارگزار حکومتی هستید که به کمک شما این حق را از مردمش گرفته. آزادی بیان یعنی حق پرسشگری شهروندان از نهادهای قدرت و شهرت و در همین دموکراسی، پرسش‌شونده آزاد است که پاسخ بدهد یا ندهد ولی نمی‌تواند حق پرسشگری شهروندان را از آنها بگیرد.
اشکال سومتان این است که از کنج تهران و به روش رهبرتان، توهمات خودتان را به جای قوانین آمریکا جا می‌زنید. خیر آقای کیانیان. حق پرسشگری نهادهای قدرت از شهروندان با حق پرسشگری شهروندان از نهادهای قدرت یکی نیست. البته تقصیری هم ندارید چرا که سالهاست انتخاب کرده‌اید تا مردم‌تان را از چشم کارفرمایان حکومتی‌تان ببینید.
اشکال آخرتان هم این است که با این همه اشکالات ریز و درشتی که برشمردم هنوز فکر می‌کنید در جایگاهی هستید که به دیگران دستور بدهید تا به هر عقیده‌ای احترام بگذارند. البته این اعتماد به نفس کاذب جایزه همان حکومت اهریمنی به پیشکاران وفادارش است ولی مطمئن باشید روزی که از زیر این سایه خارج شوید آفتاب حقیقت چشمتان را خواهد زد. همانطور که چشم همکارتان پرویزپرستویی را زد.
***
در همین زمینه: درک نادرست رضا کیانیان از معنای دموکراسی در پیام او به سام رجبی
نامه سرگشاده "ما" به اسفندیار منفردزاده
طعنه مقام پیشین دولت سیزدهم به رئیسی
