قیامهای مردمی علیه رژیم جمهوری اسلامی نه تنها در داخل ایران بلکه در کشورهایی مانند عراق، لبنان و یمن در حال گسترش است
طارق الحمید - ایندیپندنت فارسی
نتایج انتخابات اخیر مجلس لبنان نشان میدهد که قیام مردمی گستردهای از ایران تا عراق و لبنان علیه رژیم جمهوری اسلامی و متحدان آن در منطقه آغاز شده است و تحولی که هماکنون در منطقه شاهدیم، برخلاف تبلیغات رسانهها و سخنان سیاستمداران غربی، بهویژه ایالات متحده آمریکا، جنگ نیابتی نیست، بلکه قیامی سراسری علیه سیاستهای داخلی و خارجی رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
تحولات مهمی از جمله نتایج انتخابات اکتبر مجلس عراق، اعتراضهای مردمی علیه گروههای وابسته به رژیم ایران در آن کشور، نتایج انتخابات اخیر مجلس لبنان که در آن حزبالله متحدان خود را از دست داد و بر باد رفتن تلاشهای سیاسی رژیم سوریه در لبنان، علاوه بر تظاهراتی که در داخل ایران آغاز شد، بهوضوح نشان میدهد که مخالفت با سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی یک واقعیت عینی و مسلم است.
امروز قیامهای مردمی علیه رژیم جمهوری اسلامی نه تنها در داخل ایران که در کشورهایی مانند عراق، لبنان و یمن که تهران آنها را مناطق تحت نفوذ خود تصور میکرد، در حال توسعه و گسترش است و تردیدی نیست که اگر مردم سوریه نیز فرصت اظهار نظر پیدا کنند، بیدرنگ علیه رژیم جمهوری اسلامی و هواداران آن شورش خواهند کرد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در لبنان، حزبالله متحدان خود را از دست داد و رایدهندگان لبنانی بهرغم حضور کمرنگ در انتخابات، به نخبگان سیاسی که با پروژه جمهوری اسلامی در منطقه همسویی دارند، ضربه سختی وارد کردند. جنبش امل نیز متحدان خود را از دست داد و تودههای مردمی مخالف با ائتلاف تحتحمایت رژیم ایران، در حال بازگشت به قدرتاند.
همه تحولات و رخدادها نشان میدهد که پروژه جمهوری اسلامی نه تنها در داخل ایران بلکه در نقاط دیگر که مناطق نفوذ تهران معرفی میشدند، نیز مردود و غیرقابلپذیرش است. البته مخالفت فراگیر و همگانی با سیاستهای جمهوری اسلامی پیام واضحی برای غرب بهویژه ایالات متحده است. افزون بر آن، تحول چشمگیر جاری پیامی صریح به همه کسانی است که تصور میکنند برخی از شهروندان کشورهای منطقه از سیاستهای ایران حمایت میکنند.
باید یادآور شد که مخالفت با سیاستهای توسعهطلبانه جمهوری اسلامی به اهل سنت محدود نیست، بلکه برجستهترین احزاب شیعه و گروههای مذهبی دیگر نیز نقشی را که رژیم ایران در منطقه بازی میکند، غیرقابلپذیرش میدانند. شکی نیست که اعتراضهای مردمی در ایران نیز بیانگر مخالفت مردم ایران با رژیم جمهوری اسلامی است؛ بنابراین غرب نباید از درک این واقعیت طفره برود.
البته شکست پروژه ایران در منطقه بهویژه در عراق و لبنان، به معنای پایان خطر نیست، بلکه به این معنی است که خطر در حال افزایش است؛ زیرا پس از ناکامی در کسب آرای مردم، گروههای وابسته به ایران بهمنظور حفظ موقعیت و نقش خود به استفاده از سلاح متوسل خواهند شد، درست همانگونه که در عراق اتفاق افتاد.
با توجه به اظهارات نبیه بری، رئیس مجلس لبنان، مبنی بر اینکه «اوضاع رو به وخامت است»، میتوان گفت که لبنان با خطری جدی روبهرو است؛ بهویژه اینکه نبیه بری هشدار داد که وضعیت پس از ۱۵ مه دشوارتر خواهد شد و میزان تنشها افزایش خواهد یافت. این در حالی است که رئیس مجلس لبنان در حال بررسی یک نقشه راه برای مرحله بعدی است.
از سوی دیگر، محمد رعد، رئیس فراکسیون وابسته به حزبالله در مجلس لبنان، اعلام کرد: «ما همزیستی میخواهیم.» او ضمن فراخواندن مخالفان به همکاری، هشدار داد: «از دشمنی با ما بپرهیزید زیرا آشتی ملی خط قرمزی است که نباید پا از آن فراتر گذاشته شود.»
در واقع، آنچه عمق فاجعه را آشکار میکند این است که محمد رعد لبنانیها را به جنگ داخلی تهدید کرد و افزود: «اگر حکومت ملی را رد کنید، کشور در باتلاق درگیریها فرو میرود؛ پس بهتر است مراقب باشید که هیزم آتش جنگ داخلی نشوید.»
اکنون که مخالفت عمومی با طرحهای توسعهطلبانه جمهوری اسلامی در سراسر منطقه به یک واقعیت عینی تبدیل شده است، غرب باید به این تحول شگرف بهطور جدی توجه کند. نخبگان منطقه هم باید برای بهرهجویی درست از توسعه این روند تلاش کنند و از آنجا که هنوز راه درازی در پیش است، باید از ابراز خوشبینی بیش از حد خودداری شود.
فاجعه اصلی این است که پس از شکست در انتخابات، گروههای سیاسی و شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران از حشدالشعبی تا حزبالله، به استفاده از سلاح متوسل شوند؛ زیرا گروههای یادشده تا جایی به انتخابات باور دارند که منافعشان را تامین کند، نه اینکه زمینه همزیستی یا احترام به دولت را فراهم کند.
در نتیجه، میتوان گفت که رویارویی ادامه دارد و برای رسیدن به هدف باید صبور و شکیبا بود و از تمام گزینههایی ممکن استفاده کرد.
برگرفته از روزنامه الشرق الاوسط