سُرودهای از آبتین آیینه
برگرفته ار دفترِ آمادهی چاپِ واپسین شکست
برای خُروشِ دلاورانِ خبزشِ اردیبهشت؛
آغازگردانانِ راپرینِ (انقلابِ) نوینِ ایران.
که این خُرد کودک نداند سپاه
نه داد و نه خشم و نه تخت و کُلاه
فردوسی
*
خشم آهنگِ سرنگونی
سرِ سرنگونی، توانِ تو است
به رزم چون تهمتن، زمانِ تو است
پدافند، ز مام و ز خویش، باورت
زمین را نگار، دشمن اهریمن است
پنج در پنجِ اردیبهشت
پنجه بر پنجهی سرنوشت
چنگالِ چالشِ جنگِ پوتنینها، نالشِ نگاه را
از پیشِ هر پگاه تا پسِ هر شبانگاه
با دلِ «دلتای» دریای سیاه
از مویهی غُرشِ موشک
و گردبادِ تُندرِ توپ و تانگ
چسان گسترهی گیتیِ را گروگان
آونگِ پژواکِ هستی یا نیستی را
کانونِ دگرگونی، گوناگون میکارند
در این سبززمینِ آبی، خورشیدِ جنگلی*۲
آبشارِ آهِ ریزش بر آغوشِ زانوان را
از نکوهشِ نگاه میستانم؛
با سازِ سر بادبان میگردانم
تا آهوی آرزو با استواریِ امید
و خُروشِ خشم آهنگ؛
بانگ فریاد را باور
دل را دلاور، یار را یاور
ره یافتِ راپرین (انقلاب) گرداند
تا سر را بر سرنگونی
ره آورد، راهنما بِچرخاند
تا نوشداروی تندیسِ تشنگی
آبستنِ شورِ شورشِ گرگِ گرسنگی
با دادسِتانی و پورِ پویشِ ایرانی
آمیختن و رفتن به آوردگاه را
آواز گردانند
تا از تندیسهای تنهای تنیده
خوابِ خاموشیِ فراموشیِ اسلامزدگان را
از سَرابِ سرها و پستوی پیکرها برهانند
آنگاه باتگ فریادِ خشم آهنگِ آزادگان*۳
سرِ سرکوبگران و کوی کوبشگران را میکوبانند
تا با سرنگونیِ دیوانِ اسلام
سرِ سروران فرجامبخشِ کوریِ کُرنشگران بِگردد
تا رُخ از رُخداد و روی از رویداد گُشوده شود
اینسان شورِ شورشِ خوزیان
و بختِ باورِ بختیاریان؛ نخستین ها*۴
بر هر کوی و برزنِ ایرانیان روان گردید
بدینسان خشم آهنگِ سرنگونی
از کوچانده عربِهای دلاورِ خوزستانی آغازید
شباهنگ بختیاریانِ همنواز از آبسرای بامِ ایرانیان
سازِ نیِ دی ماه و شهبازان خیزشِ خونین آبان را
بر سراسرِ پهنهی ایران، بانگ فریاد گشتاندند
تا از هر دهِ دهگانان تا هر شهرِ آزادگان
پیشتاز و پیشاهنگ، آهنگِ خشم را
در کلان شهران و پای بر تخت
بر نگاهِ نوینِ راپرین گردانند
تا پیکِ پیمان، پیکانِ پیکار
گوی گشتاورِ چوگان را
بر چشمِ اسفندیارِ دشمن
بیدرنگ، پرتاب کُنند
تا گهوارهی زمینیان
دارامند؛ دارایی را با دادگری
شهریاریِ شهروندی را با برابری
فرجامبخشِ دادِ خشم آهنگِ سرنگونی
پایان بخشِ تشنگی و گرسنگی، بگردد
آنگاه ایران رود* دست آوردی بازیافت
پیدایشِ رودِ پهنهی دریای دلِ ایران
شگفت آفرین نگارِ گسترهی گیتی
آونگِ زمین و زمان میگردد
تا زایشِ زمینِ زیبا،
مُردابِ مُردگانی را
آبشارِ آرزومان؛
پردیس بِگرداند
تا آرزوی دورِ دیرین
آوازِ پروازِ آیندگان گردد.
۲۵ اردیبهشت ۲۵۶۱ ایرانی
۱۵ مه ۲۰۲۲ ترسایی (میلادی)
گوتنبرگ ـ سوید
پانویسها:
* نگینِ نگاه به «تندیس کاوه آهنگر، پدیده مشهد» است.
*۲ نگینِ نگاه به سرزمین سوید است که یک سوم آن خاک یک سوم دیگرِ آن آب
و یک سوم پایانی پوشیده از حنگل میباشد.
*۳ نگینِ نگاه به آزادگان و دهگانان (دهقانان) در پیوندِ دهها و روستاهای ایرانِ کهن است.
ایرانیانِ ریشه دارِ دارای زمینِ ده نشین را؛ دهگانان (دهقانان) و شهرنشینان را؛ شهرگانان مینامیدند.
فردوسی در شاهنامه بسیاری از سرودههایش واژگانِ آزادگان و دهگانان (دهقانان)؛ را به چَمِ ایرانیان آورده است:
ز ایران و از تُرک و از تازیان
نژادی پدید آید اندرمیان
نه دهقان نه تُرک نه تازی بوَد
سُخنها به کردار بازی بوَد
--------------------------
ز جایی که آمد فرستادهای
ز تُرک و رومی و آزادهای
بخُفتند تُرکان و آزادگان
جهان شد جهانجوی را رایگان
*** هچنین در نگارشهای امیر فخرالدین محمود بن امیر یمین الدین طغرایی فریومدی پُرآوازه به
«ابن یمین» سُرایندهی و نگارندهی سدهی هشتم خورشیدی فَرنامِ (لقبِ) آزادگان را ویژهی ایرانیان آورده است. او میافزادید: «جز ایرانیان حتی پادشاهانِ مللِ دیگر را این نام نمیدادهاند.
*۴ نگینِ نگاه به دکتر ابوالقاسم بختیار نخستین پزشکِ جراحِ ایرانی است که تا ۳۹ سالگی
سوادِ دبستانی داشت او ازآموزشِ دکتر سامویل مارتین جُردن سرپرستِ کالج آمریکایی
(۱۸۹۹ تا ۱۹۴۰ میلادی) در تهران برخوردار برای آموزشِ پزشکی به آمریکا رفت.
سپس در سال ۱۳۰۹ خورشیدی با برنامِ (عنوانِ) نخستین پزشکِ جراح
به فراخوانِ رضا شاه بزرگ از آمریکا به ایران بازگشت.
او دانشکدهی پزشکی دانشگاه تهران را بنیادگذاری کرد.
ناگفته نماند به پاسِ خدمتگذاری بسیار دکتر جُردن
به ایرانیان بزرگراهی را در تهران بنام او نامگذاری کردهاند.
*۵ نگینِ نگاه به ایران رود: آرزوی دیرینِ ایرانیان؛ پیوندِ شاخابِ (خلیجِ) پارس به دریاچهی کاسپین است؛ همچنین دو دفترِ ایران رود با نگارش آبتین آیینه در این باره.