بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
مهندس ميرحسين موسوى، مشاور سياسي رييسجمهور آمد و گزارش سفر به چين را داد. نخست وزير چين توصيه كرده بود كه وضع جارى منطقه به نفع ايران و چين است. او خواسته بود كه براى طولانى شدن وضع موجود كه براى آمريكا مشكلات زيادى بار آورده و مىآورد، به نوعى عراق را تشويق به مقاومت كنيم. گزارش وضعيت مناطق آزاد چين را داد؛ تحت تأثير برنامه آنها بود.
يكشنبه ۱۳ آبان ۱۳۶۹
وزير اطلاعات از برخورد ميان دانشجويان تحكيم وحدت و مديران مراسم امروز در شيراز خبر داد.
شب، رهبري مهمان من بودند. گزارش وضع بازسازى مناطق زلزله زده را دادم و درباره مسايل اختلاف جارى و همچنين در خصوص اوضاع منطقه و بحران خليج فارس مذاكره و تصميمگيرى كرديم.
به خانه آمدم. از نقطه ورودم به حياط خانه، تا دخول به ساختمان را براى مجموعه «يك روز زندگى رييسجمهور»، فيلمبردارى كردند.
دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۶۹
از نماز صبح و صبحانه و وضع زندگىام در خانه فيلمبرداري شد.
آقاى صادق خلخالى، نماينده قم آمد و از من و آقاى خامنهاى به خاطر عدم حمايت از او در جريان انتخابات مجلس خبرگان گلايه كرد و براى مدرسه علميهاش، واقع در آستانه حضرت عبدالعظيم، از آقاى محمدي ريشهرى گله نمود و استمداد كرد؛ تذكراتي دادم.
سهشنبه ۱۵ آبان ۱۳۶۹
جمعى از سران راديكالها آمدند. از عدم حمايت من از آنها گله كردند؛ گفتم با رهبرى مخالفت نكنند و صادقانه حامى دولت باشند، تا توقع حمايت از طرف ما را داشته باشند.
يكشنبه ۲۰ آبان ۱۳۶۹
به شهردارى تهران و وزارت كشور، به خاطر گران كردن كرايه تاكسىها اعتراض كردم.
شب مهمان آقاى خامنهاى بودم. دربارة مذاكرات با اوزال، سفر دكتر ولايتى به عراق و آزادى بعضى از زندانيها با عفو و گذشت و امور جارى مذاكره شد.
سهشنبه ۲۲ آبان ۱۳۶۹
عبدالله نوري، وزير كشور آمد. از اعتراض من در دولت و شوراى اقتصاد نسبت به اقدام شهردارى تهران در بالا بردن نرخ تاكسىها گله داشت. مىخواست بيشتر به مأموران و مديران اعتماد شود و ميدان ابتكار داده شود. براى حل اختلافات جارى جناحها مذاكره شد.
چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۳۶۹
دكتر محمدعلي نجفى، وزير آموزش و پرورش آمد. از ايذاء راديكالهاى مجلس گله داشت. خواست آقاى سيدمحمد خاتمى، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را حمايت كنيم كه با راديكالها اختلاف دارد.
آقاى اسدالله بادامچيان آمد. مقدارى از راديكالها بد گفت و از قوه قضائيه تعريف كرد و از سياستهاى اقتصادى دولت تمجيد كرد.
شنبه ۲۶ آبان ۱۳۶۹
از وزارت اطلاعات و دادستانى انقلاب آمدند. درباره آزادى و محاكمه اعضاى نهضت آزادى مذاكره شد. قرار شد به تدريج آزاد شوند؛ تأكيد بر عدم فشار بر مردم و مدارا با متخلفان كردم. تاكنون سه نفر را آزاد كردهاند.
شورايعالى امنيت ملي جلسه داشت. دكتر ولايتى گزارش سفر به عراق را داد. وزارت اطلاعات مىگويد حدود ۵ هزار اسم اسير داريم كه دلايلى بر اسارت آنها داريم و هنوز نيامدهاند.
در مورد عربهاى مرزى خوزستان كه اوايل جنگ به عراق رفته بودند و با صدام همكارى داشتهاند، مذاكره شد. وزارت اطلاعات تعداد آنها را ۷۵ هزار نفر مىداند كه حدود ۱۰هزار نفرشان در «لشكر الاحواز» اسم نوشته و به نفع عراق عمل مىكردهاند. قرار شد آنها را به سادگى نپذیریم و بر فرض آمدن، بازداشت و محاكمه شوند و حتى الامكان به نقطهاي ديگر، غير از خوزستان اعزام شوند.
شب با احمد آقا، مهمان رهبري بوديم. دربارة مسايل عراق و منطقه و آزادى اعضاي دستگير شده نهضت آزادى، مذاكره شد.
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۳۶۹
شب مهمان رهبرى بودم. درباره اختلاف وزارت اطلاعات و شركت مخابرات، بر سر كنترل تلفن و مسايل جارى ديگر كشور مذاكره كرديم.
دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۶۹
آقاى سراج الدين موسوي، فرمانده سابق كميته هاي انقلاب اسلامي آمد. با لحن مودبانه، از وزير كشور به خاطر ادغام نيروهاى انتظامى انتقاد نمود. از تندروى راديكالها هم انتقاد ميكرد؛ متأثر شدم. از احمدآقا و آقاي مهدي كروبى و چند نفر ديگر، به خاطر برخوردشان با آقاى حسينعلي منتظرى انتقاد داشت.
چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۶۹
احمدآقا تلفنى گفت كه رهبرى، آقاى اسماعيل فردوسىپور را براى مسأله زوّار كربلا، نماينده كردهاند و اين امر باعث رنجش آقاى سيد مهدي امام جمارانى، رييس سازمان اوقاف و امور خيريه شده و ايشان از سمت نمايندگى در مسأله زوّار سوريه استعفا داده است.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۹