همه چیز برای امضای برجام دو مهیا بود. که پوتین با خیال فتح سه روزه، به اوکراین حمله نمود. اما مقاومت سرسختانه مردم و مقامات و ارتش اوکراین، غرب را وادار به دفاع از اوکراین نموده، روسیه را در باتلاقی فرو برد. که هنوز پس از گذشت پنج ماه ادامه دارد. نماینده روسیه در وین نیز مهر باطل شد، بر برجام دو زد. تا روس‌ها سکان کشتی به گل نشسته ولی فقیه را، در دست گرفته، از فراز و نشیب‌های برجام (یعنی یک معضل مهم جهانی، بنام تولید بمب اتمی امام زمانی-آخرالزمانی) در راستای منافع ملی روسیه و عبور سالم و کم ضرر از بن بست اوکراین، سوء استفاده نمایند.
نشست دوحه که طرف‌های غربی را، بعلت ترک نابهنگام نماینده رژیم، متعجب ساخته بود، در پی دیدار بلافاصله این نماینده از مسکو، تبدیل به کلیدی شد. که حداقل، قفل یکی از این معما‌ها را گشود و آن، تاثیر گذاری این رفت و آمدها، بر اقدامات جاری در منطقه، با شرکت اسرائیل و اعراب، با مهر تایید آمریکا و نیز جلوگیری از سر و سامان دادن‌های نهایی، به تحقق ناتوی عربی، جهت تبدیل خاورمیانه و شمال آفریقا به دژ مستحکم غیر قابل نفوذ، در راستای مهار ایذاآت تروریستی، موشکی و جنگ‌های نیابتی رژیم، ولی در انتظار و دل بستن به احیای برجام دو، باید تلقی گردد.
نگاهی به صحنه و صف بندی‌های موجود، نشان میدهد. که تدارکات اولیه، برای عضویت سوئد و فنلاند در ناتو و تقویت جبهه اروپائی این پیمان دفاعی، در کنار پیمان سه جانبه امنیتی-دفاعی آمریکا، انگلستان و استرالیا، با آنچه که در حال شکل گیری نهایی، به عنوان یک ائتلاف دفاع هوائی اسرائیل و متحدین منطقه‌ای، با حضور آمریکا، در خاورمیانه و اطراف آن است. میرود که حرف اول و آخر را، در تهاجم رژیم‌های ایدئولوژیک چین و روسیه، با ابزارهای رژیم تهران، علیه لیبرال دموکراسی غرب، با روی کار آمدن و تحقق این سه دژ مستحکم مزبور بزنند. در باغ سبز نشان دادن‌های اخیر، اما غیر واقعی ارباب (روسیه) فرموده وزارت خارجه رژیم، در خصوص برجام و اینکه توپ در زمین آمریکاست. ازهمین مقوله بوده و نگاهی به سفر هفته آتی بایدن به خاورمیانه دارد. تا با باز گذاشتن دریچه امید قلابی برای تحقق برجام دو، تاثیر منفی بر این سفر گذاشته و نگذارد اسرائیل و اعراب منطقه، در مجاب کردن بایدن، در حمایت آمریکا، از پروسه در حال شکل گیری ناتوی عربی- پدافند هوائی مشترک دول منطقه، توفیق حاصل نمایند.
علیرغم این همه زد و بندهای ماکیاولیستی رژیم اسلامی و تلاش‌ها در دقیقه نود، بنظر می‌رسد که افتادن این رژیم، در دام چین و روسیه و استفاده ابزاری از رژیم توسط این دو، زمینه را برای تجدید نظر نگرش سنتی چهار دهه‌ای غرب، به جمهوری اسلامی بعنوان سنگر شیعی در مقابله با جهان سنی و جایگزینی ملت ایران، بعنوان متحد طبیعی خود، که درین چهار دهه، در مقابل رژیم ایستادگی نموده فراهم ساخته است. بخاطر همین است. که در پی فتوای شلیک به اختیار خامنه‌ای، فرمان دست بدون ترس روی ماشه اسلحه کشتار مردم ایران، از سوی یک کارگزار رهبر رژیم صادر شده است. در چنین صورتی، بعلت مغایرت این دو فتوا و فرمان، با قوانین بین المللی و منشور جهانی حقوق بشر، هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. که این بار، با توجه با آنچه که مذکور افتاد. به نفع مردم ایران تمام شده و برنده نهایی این چیدمان‌ها، ملت ایران خواهد بود.
علی اکبر امیدمهر
