Sunday, Jul 10, 2022

صفحه نخست » چرا رژیم ایران در هیچ شرایطی سیاست توسعه‌طلبانه‌اش را تغییر نخواهد داد؟

regime_070922.jpgسیاست رژیم جمهوری اسلامی مبتنی بر راهبرد توسعه‌طلبی است که «ولایت فقیه» آن را فلسفه وجودی خود می‌داند

بدیع یونس - ایندیپندنت فارسی

جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا به هیئت مذاکره‌کننده به ریاست رابرت مالی و لابی ایرانی در حزب حاکم دموکرات که گمان می‌کنند تهران به اهمیت منافع سیاسی و اقتصادی‌اش پی برده است، فرصت جدیدی داد تا درستی انتظارهایش در مورد واکنش رژیم ایران برای بازگشت به میز مذاکره و پایان دادن به اختلاف دیدگاه‌ها را بار دیگر بیازمایند.

این در حالی است که طرف‌های قدرتمند یادشده، چه در داخل دولت و چه در شورای امنیت ملی آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی، برای دستیابی به توافق با تهران فشار می‌آورند و با توجه به باوری که برای رسیدن به توافقی مشابه توافقنامه سال ۲۰۱۵ با ایران دارند و آن را بهترین گزینه برای حل بحران هسته‌ای جمهوری اسلامی می‌دانند، بدون توجه به پیامدهای توافق با رژیم ایران، بر لزوم احیای برجام اصرار می‌ورزند. این طرف‌ها که با لابی ایرانی در آمریکا هماهنگ‌اند، ناسازگاری‌های اخیر را تنها به دیدگاه‌های فنی (نه سیاسی و راهبردی)، میزان غنی‌سازی اورانیوم، ذخیره‌سازی اورانیوم غنی‌شده و برخی امور دیگر محدود می‌کنند.

هیئت مذاکره‌کننده ایالات متحده هرازگاهی آمادگی خود را برای ازسرگیری گفت‌وگوها اعلام می‌کند. این هیئت با وجود هفت دور مذاکرات دشوار در وین و دیدارهایی در مسقط، پایتخت عمان، در مذاکرات دوحه، پایتخت قطر حضور یافت، اما هرگز به پاسخ موردنیاز از تهران دست نیافت.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

با این حال، بایدن این فرصت اضافی را به تهران داد و معتقد بود که جمهوری اسلامی پیام‌های بیانیه‌ پایانی اجلاس سران گروه هفت در ایالت بایرن آلمان مبنی بر اینکه هفت کشور عضو این گروه متعهد شده‌اند که مانع تبدیل‌شدن ایران به یک کشور هسته‌ای شوند را دریافت کرده است.

پس از پایان مذاکرات دو روزه دوحه که هیچ پیشرفتی به دنبال نداشت، مشخص شد که رژیم جمهوری اسلامی هیچ تمایلی به عمل‌گرایی ندارد و هرگز به درخواست‌های جهانی گوش نمی‌دهد، بلکه همچنان در تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای است و بر این باور است که با این اقدام می‌تواند به حاکمیت رژیم فعلی تداوم بخشد و ایران را وارد باشگاه بین‌المللی هسته‌ای کند و در نتیجه، توانایی‌های خود را برای دخالت در امور کشورهای منطقه افزایش دهد.

البته هشدار نشست سران گروه هفت که در کاخ المائو در ایالت بایرن‌ آلمان برگزار شد، تنها محدود به پرونده سلاح هسته‌ای نبود، بلکه از تهران خواست که «عملیات موشک‌های بالیستیک و تهدیدهای ناوبری دریایی‌اش را متوقف کند». سپس، سازمان ملل متحد به دنبال بیانیه مشترک بریتانیا، فرانسه و‌ آلمان در مورد لزوم بازگشت به سازوکار ماشه، جلسه علنی تشکیل داد. این در حالی است که با گسترش دامنه اعتراض‌ها در سراسر کشور، اقتصاد ایران با بحران‌های شدید مالی و تجاری، کسری تراز پرداخت‌ها، کاهش صادرات و رکود بی‌سابقه تولید مواجه است.

هر تیم مذاکره‌کننده، تیم دیگر را به پاسخگو نبودن در قبال پیشنهادها متهم می‌کند و مدعی است که «توپ در زمین طرف مقابل است». ایران مدعی است که تیم آمریکایی تلاش می‌کند که طفره‌ برود، در حالی که تهران آماده است در صورت تحقق شرایطش، توافقنامه را ظرف ۲۴ ساعت امضا کند. همچنین هر تیم از دیگری می‌خواهد که تصمیم نهایی را اتخاذ کند و تاکید دارد که عامل اصلی ناسازگاری کنونی به تصمیم نهایی بستگی دارد.

تردیدی نیست که آنچه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا را به خروج از توافق سال ۲۰۱۵ وادار کرد، نقض پی‌درپی مفاد برجام توسط ایران بود، علاوه بر آن، تهران قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل متحد که ایران را به حفظ صلح و امنیت بین‌المللی ملزم می‌کند همواره نقض می‌کرد. پس می‌توان گفت که توپ همیشه در زمین تهران بوده است و تصمیم موردنظر همچنان در گرو پایبندی به قوانین بین‌المللی و پیمان‌های مربوط به عدم انتشار سلاح‌های هسته‌ای و کشتارجمعی باقی خواهد ماند.

اکنون به نظر می‌رسد که واشینگتن و سه پایتخت اروپایی همراه با رهبران اتحادیه اروپا (جوزپ بورل و انریکه مورا) به این نتیجه رسیده‌اند که آنچه از دوره روحانی و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران تا زمان ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی و دولتش پس از هفت دور مذاکره طولانی در وین، به دست نیامده است، نمی‌تواند در نشست محرمانه مسقط یا در جلسه علنی دوحه یا از طریق مذاکرات غیرمستقیم به رهبری اتحادیه اروپا به دست آید.

در واقع، تهران تحت هیچ شرایطی آماده نیست که اندیشه و سیاستش را در مورد دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای و توسعه برنامه موشک‌های بالستیک تغییر دهد، یا اینکه تولید پهپادها و استفاده از آن‌ها را برای حمله به کشورهای همسایه متوقف کند و دست از دخالت آشکار در امور کشورهای منطقه بردارد. جمهوری اسلامی ایران نمی‌خواهد به اقدام‌های تهدید‌آمیزش، ازجمله تهدید مسیرهای کشتیرانی، به خطر انداختن تنگه‌های مهم دریایی، کشتی‌ربایی و باج‌خواهی برای آزادسازی آن‌ها پایان دهد.

مشکل اصلی کشورهای بزرگ این است که ماهیت واقعی رژیم جمهوری اسلامی را درک نمی‌کنند و از دیدگاه خود با پرونده ایران برخورد می‌کنند. غرب بر این باور است که آنچه در مذاکرات بین قدرت‌های بزرگ به‌دست می‌آید، می‌تواند در مذاکره با تهران نیز به‌دست آید، در حالی که سیاست رژیم جمهوری اسلامی مبتنی بر راهبرد توسعه‌طلبی است که «ولایت فقیه» آن را فلسفه وجودی خود می‌داند.

رژیم ایران برای دستیابی به این هدف، در امور کشورهای منطقه مداخله می‌کند، گروه‌های نیابتی‌اش کشورهای منطقه را از درون به سمت آشفتگی و هرج‌ومرج سوق می‌دهند و دولت‌ها را تضعیف می‌کنند. توسعه برنامه‌های موشکی و پهپادی رژیم ایران، کشورهای منطقه را در معرض خطر و تهدید قرار می‌دهد. با این حال، رژیم جمهوری اسلامی برای بقای خود همچنان نیازمند به‌کارگیری سیاست توسعه‌طلبانه است و به همین دلیل سعی می‌کند به استفاده از ابزارها و گزینه‌های موردنیازش در آینده نیز ادامه دهد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy