ایران وایر - «سام یاری»، عکاس مدلینگ ایرانی با همکاری «آناستاسیا اسمِر چِوسکا»، مدل اوکراینی ساکن آلمان، یک پروژه عکاسی به نام «نه به جنگ» را به سرانجام رساندهاند. قرار است تمام عواید این پروژه، به حساب کشور اوکراین واریز شده و برای کمک به مردم جنگزده، هزینه شود.
سام یاری متولد سال ۱۳۶۵ ایران است. دوران کودکی و نوجوانی را در امارات متحده عربی سپری کرده و پس از اتمام دبیرستان در دانشگاه مالزی در رشته دکوراسیون داخلی، تحصیلات تکمیلیاش را به پایان رسانده است.
یاری از کودکی به عکاسی علاقه داشته و در دوران جوانی، در دورههای کوتاه آموزشی برخی عکاسان مشهور، همچون «آلبرت واتسون» شرکت کرده است.
یاری که در زمان حمله روسیه به اوکراین در آن کشور بوده، درباره این پروژه به ایرانوایر میگوید، احساس کرده، یک تعهد اخلاقی در قبال آدمهای سرگشته جنگ اوکراین دارد و آنچه از نزدیک و در روزهای آغازین جنگ در اوکراین، مشاهده کرده، او بر آن داشته تا این پروژه را به سرانجام برساند:
«من تصمیم گرفتم برای توجه افکار عمومی به موضوع زنان و کودکان که نخستین قربانیان جنگ هستند، کاری انجام بدهم. به فکرم رسید با بهرهگیری از رنگها و آنچه دوربین میتواند به ثبت برساند، قصه مردم اوکراین را روایت کنم.»
او میگوید پس از اصابت اولین بمب، مردم «کیف» وحشتزده، خانه و زندگی خود را در یک چمدان جا داده و راهی مرزهای دور و اطراف شدهاند:
«من همیشه جنگ را از دریچه تلویزیون دیده بودم و درک کامل و واضحی از آن نداشتم. این بار اما تجربهام بلاواسطه بود. صدای بمباران و گریه کودکان میآمد.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
یاری با ایده ساخت یک مستند، از جریان به ثمر رسیدن این پروژه فیلمبرداری کرده و عکسهای حاصل از این همکاری مشترک را هم به شکل «انافتی» به معرض فروش گذاشته و در این پروسه، خریدار را مستقیما به حسابی در اوکراین متصل کرده است.
او در پاسخ به این سوال که چرا اسمر چوسکا را برای همکاری انتخاب کرده میگوید که چون پروژه در مورد اوکراین بود، به کارگیری یک مدل اوکراینی، درد و رنجی را که زنان و کودکان در این کشور این روزها درگیرش هستند، برای مخاطب، قابل لمستر میکرد.
آناستاسیا اسمر چوسکا، مدل اوکراینی به «ایرانوایر» میگوید: «پروژه نه به جنگ، تلاشی بوده برای کمک به مردم کشورش. فکر کردم ما، هر کداممان، چهار گوشه دنیا نشستهایم و نگرانیم و به ذهنمان نمیرسد که به اندازه توان و آگاهیمان باید کاری بکنیم. وقتی چنین پیشنهادی به من شد، به نظرم ایده بسیار جذابی آمد، با فکر اینکه بتوانم از راه دور در مسیر این جنگ ناخواسته، برای قربانیانش مفید باشم. من چه کاری میتوانستم بکنم؟ جز اینکه تشویق کنم که جنگطلبان تفنگهایشان را کنار بگذارند. حتی اگر فقط روی یک نفر تاثیر میگذاشتم، باز هم حرکت رو به جلویی بود.»
والدین آناستاسیا و مادربزرگش هنوز هم در خاک اوکراین زندگی میکنند. تمام وسایل شخصی و زندگی آناستاسیا هم آنجاست و او خانهاش را با یک ساک سبک ترک کرده و همه گذشتهاش را آنجا جا گذاشته است: «من فکر میکنم این فقط احساس من به تنهایی نبوده. هر اوکراینی که یک گوشه دنیا زندگی میکند، میتواند خودش را جای من فرض کند. به نظرم رسید این بهترین کاری بوده که میتوانستم انجام بدهم، حتی اگر دور باشم از آن جغرافیا و دستم به جایی نرسد.»
تصویر آناستازیا در قالب عکسها در هالهای از رنگ آبی فرو رفته. سام یاری میگوید در عکسهای این پروژه از رنگهایی بهره گرفته که هم در ترکیب پرچم اوکراین و هم پرچم روسیه به کار رفته است، ترکیبی که میتواند از یک سو سمبل کشور قربانی و از سوی دیگر، سمبل روحیه تهاجم و دفاع باشد: «من با ترکیبی از نور آبی که مدل اوکراینی را در برگرفته و رنگ زرد زمینه در اغلب عکسها، تلاش کردم هویت شهروندان اوکراینی را بازآفرینی کنم. یک تفنگ رنگآمیزی شده هم بخشی از این پروژه بود. تفنگ را با رنگهای آبی، قرمز، سفید و حاشیه طلایی که معرف پرچم روسیه هستند، نقاشی کردیم به عنوان سمبل ستیزهجویی.»
به گفته این عکاس، آنچه به زبان هنر گفته میشود، ماندگارتر است: «هنر به مرور زمان، کهنه نمیشود و اثرگذاریاش را از دست نمیدهد و اگر حرفی که میزند، نزدیک به تجربه زندگی باشد، مورد توجه قرار میگیرد. در مواقعی هم شاید آنقدر خوششانس باشیم که شاهد تاثیر یک گفتمان هنری بر ذهن و روان افرادی باشیم که تصمیمگیرنده هستند.»
این هنرمند میگوید، به درک و فهم مخاطب عام توجه کرده است: «سعی کردم ماجرا را برای مخاطب پیچیده نکنم. به این معنا که وقتی یک فرد معمولی به عکسها نگاهی میکند، بتواند بلافاصله پیام تصاویر را بگیرد. عکسها در عین سادگی و مینیمال بودن، بتوانند به واسطه رنگها و حالت بدن مدل و موضع تفنگ، زشتی جنگ را به خوبی نشان بدهند.»
او میگوید ایده نشانه گرفتن تفنگ به سمت اندامهای زنانه مدل را از واقعیت این جنگ گرفته است: «در خبرها خواندم که در برخی شهرهای اشغال شده، نیروهای روسی به زنان اوکراینی تجاوز کردهاند. برای همین هم از آن تفنگ به عنوان نماد دشمن استفاده کردم و تفنگ را به سمت بخشهایی از بدن زن مدل نشانه گرفتم که میتوانست نماد زنانگی و تجاوز به عنصر زنانه باشد. تجاوزی که میتوانست همهجانبه باشد، مالی، روانی و فیزیکی.»
آنها این پروژه را در برلین عکاسی کردند و تا به حال هم چندین عکس ماحصل پروژه را فروختهاند. قرار است در طول چند ماه آینده، این مجموعه عکس، در نمایشگاهی در پاریس به نمایش درآید.
او می گوید رسانههای ترکیه و بحرین، استقبال بیشتری نشان دادهاند: «در مجله فوربس خبر پروژه را کار کردند. از آن جایی که شهروند ترکیه هستم، رسانههای ترکیه در این مورد پوشش خبری کافی دادند. دوستان اوکراینیام که پروژه را دیده بودند، سپاسگزار بودند؛ اما رسانههای فارسی کمتر، بازتاب دادند.»
با این همه یاری معتقد است که جنگ پدیده سادهای نیست: «شما شاهد آن هستید که مردمی که تا روز قبل، زندگی عادیشان را میکردند، این بار خانه و زندگیشان و هر چه دارند و ندارند را رها میکنند، امیدی به جلوی رویشان ندارند. نگاهشان به فردا نیست و پاهایشان توان رفتن ندارد. به همه آنچه که طی سالها ساخته و پرداخته کرده و اندوخته بودند فکر میکنند و دلشان همان جا کنار خرابههای خانههایشان باقی میماند. اما همین آدمها، همان گذشته را در یک چمدان جا میدهند و قصد فرار میکنند.»
آنچه این عکاس را به فکر انداخته، تصویر مردانی است که خانوادههایشان را به قصد هجرت بدرقه کردهاند: «زمان خداحافظی، اجاره خروج مردها را نمیدادند. مردانی که تا مثلا روز قبل از این واقعه، یک معلم یا یک مغازهدار بودند اما حالا، تفنگ بر دوش، زن و فرزندانشان را مشایعت میکنند و بعد هم، خودشان میمانند تا بجنگند.»
رابطه عاشقانه بردلی کوپر و هما عابدین