هر چند نه به دار است نه به بار، ولی این سوال را خیلی از افراد یا گروه های سیاسی مطرح می کنند که حکومت بعد از حکومت نکبت اسلامی، پادشاهی باشد یا جمهوری؟
سوال خوبی ست به شرط آن که به موقع مطرح شود و مطرح شدن اش باعث نشود که اصل مطلب در زمان فعلی که «ساقط کردن حکومت اسلامی» ست به محاق بیفتد و کسانی که باید برای «ساقط کردن حکومت اسلامی» تلاش و فعالیت کنند آن قدر مشغول این سوال شوند و دست به گریبان یک دیگر گردند که این موضوعِ مربوط به مرحله ی بعد از ساقط شدن، تبدیل به موضوع مرحله ی قبل از ساقط شدن شود چون باعث می شود کار اصلی یعنی «ساقط کردن حکومت اسلامی» به تاخیر بیفتد یا اهمیت خود را از دست بدهد.
فرمول من برای دادن پاسخ به این سوال هر چند ساده است اما کمتر کسی به آن فکر کرده است.
می گویند چیزی حدود ۸ میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند. عده ای از این ۸ میلیون به طور عادی کشوری را برای زندگی انتخاب کرده اند و عده ای دیگر از شرّ حکومت نکبت به عنوان پناهنده در کشوری ساکن شده اند.
سوال این است که «چند در صد از این ۸ میلیون، وقتی می خواسته کشوری را برای ادامه ی زندگی انتخاب کند، به این مساله توجه کرده که سیستم سیاسی کشور مورد نظر ش پادشاهی ست یا جمهوری؟»
آیا کسی بوده که طرفدار نظام جمهوری باشد بعد بگوید من به کشور انگلستان پناهنده نمی شوم چون در آن جا نظام پادشاهی حاکم است؟
یا کسی بوده که طرفدار نظام پادشاهی باشد بعد بگوید من به کشور فرانسه پناهنده نمی شوم چون در آن جا نظام جمهوری حاکم است؟
به ضرس قاطع و با ضریب نود و نه ممیز نود و نه در صد می توان گفت که هیچ یک از ایرانیان ساکن در کشورهای خارجی به این مساله نه تنها توجه نکرده اند بلکه اصولا این موضوع به فکر شان خطور هم نکرده است!
پس ما دنبال کشوری برای زندگی هستیم که مردم در آن حداقلِ رفاه را داشته باشند. آزاد باشند. امکان رشد داشته باشند. توسط حکومتی ها آزار نبینند. فرزندان شان آینده داشته باشند. بتوانند اگر بخواهند به بالاترین مقامات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برسند....
بنابراین مساله ی اصلی ما پادشاهی یا جمهوری نیست. ما دنبال دست یافتن به کشوری هستیم که شبیه به یکی از کشورهای متمدن امروزی دنیا شود حال می خواهد نظام اش پادشاهی باشد، یا جمهوری.
ما هرگز به کشور جمهوری سوریه پناهنده نمی شویم یا به کشور پادشاهی عربستان نمی گریزیم، چون مساله ی ما اسم آن ها نیست. مساله ی ما برخورد نظام سیاسی حاکم با ماست.
شاید این نوشته باعث شود افراد و سازمان های سیاسی به فکر فرو بروند و دست از زد و خورد به خاطر نظام ی که فردا باید حاکم شود، دست کم امروز و از نظر اسم ی و شکل ی بر دارند.