چه میزان زیباست شکل دادن به یک فراخوان اتحاد ملی در دفاع از حقوق زنان، در دفاع از آزادگی و حرمت پایمال شده زنی به نام رشنو که در دفاع ازحق خود برای انتخاب نوع پوشش خویش شکنجه شد و با سیمای شکسته حاصل از درد این شکنجه بر صفحه تلویزیون حکومت اسلامی ظاهر گردید تا استغفار کند.
نام "رشنو" در اوستا فرشته دادگستری است و در آئین زرتشت "دشمن دزدان و راهزنان"، آیا در توان ما نیست که در مبارزه با راهزانان جنایتپیشه تاریخی کارزاری گسترده را سازماندهی کنیم؟ برای خاطر تمامی دختران و زنان آزادهای که بهای آزادیخواهی و عدالتجویی خود را با تحمل شکنجههای سخت که بر جسم و روحشان اعمال میشود، میپردازند.
در تمام طول تاریخ ایران زنان هیچگاه چنین بیشرمانه از طرف دولتها و اعوانوانصار آنان مورد آزار و تحقیر واقع نگردیدهاند. زنانی که در طول چهلواندی سال حکومت جمهوری اسلامی با تمام قوادر برابرقوانین ارتجاعی و زنستیز حکومتگران قرون وسطایی ایستادگی کرده و هزینه پرداختهاند. تصویر مظلوم، افسرده و در هم شکسته "سپیده رشنو" با آن چشمان در خون نشسته آئینهی تمامنمای حکومتی است که وجاهت مردمی خود از دست داده و در اذهان عمومی از نظر اخلاقی سرنگون گردیده است، از این رو خشمگین و بیمناک از آینده در تلاش برای بقای خود به سرکوب گسترده روی آورده است. این سرنوشت مختوم تمامی حکومتهای مستبد تاریخ است که همراه با ازدست دادن پایگاه تودهای خود و اعتبار اجتماعی خویش روی به سرکوب گسترده میآورند. کارزار حجاب و عفاف راه اندازی شده توسط رژیم نمودی از این نسقکشی و سرکوب غیرانسانی در حق زنان مبارز این سرزمین است!
در مقابله با چنین یورش وحشیانه باید که به نام آزادی، به نام عدالت، بر شدت مبارزه با حکومت اسلامی افزود! بیش از بیش از حقوق پایمالشده زنان ایران دفاع کرد! رژیم اسلامی اکنون بسیار ضربهپذیر گردیده! طشت رسواییاش از بام فرود افتاده است. باید از هر طریق ممکن به مبارزه با این لکهی ننگِ نشسته بر دامن تاریخ این کهندیار برخاست! کاری کرد کارستان! روزهای سخت، راههای پرفرازونشیبی در پیش است که طی کردن آن جز با اتحاد و یاری به یکدیگر امکانپذیرنیست! دست در دست هم بگذاریم در کمپینی به نام "رشنو" یعنی "عدالت گستری" از مبارزهی بیامان زنان در دفاع از آزادیهای فردی و اجتماعی دریغشده از آنان شرکت کنیم! بدون دفاع از حقوق زنان مبارزه برای آزادی، برای دمکراسی، برای سرنگونی نظام معنایی نخواهد داشت.
ابوالفضل محققی
فرزندانی که انقلابِ مشروطه را کشتند، علی افشاری