آزاده افتخاری - ایندیپندنت فارسی
براساس گزارش وال استریت ژورنال، غرب از ایران خواسته است تا روز دوشنبه به پیشنهادی که با امتیازی جدید روی میز گذاشته شده است، پاسخ آری یا خیر بدهد. اما جایی بین این دو؛ موقعیتی به نام «بلهخیر» وجود دارد که اتفاقا جمهوری اسلامی بسیار به آن علاقمند است و باتوجه به آنچه که در منطقه و جهان میگذرد، میتواند در آن باقی بماند.
در فرهنگ غرب، انتظار دریافت پاسخ روشن آری یا خیر به یک درخواست یا پیشنهاد، امری طبیعی و پذیرفته شده است. اما در ادبیات جمهوری اسلامی، برای خرید زمان، مواجه نشدن با پیامدهای یک پاسخ صریح یا طفره رفتن از پذیرش مسئولیت؛ تلفیقی از آری و خیر ارایه میشود که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی سابقهای طولانی در آن دارد.
هفته گذشته، مذاکرات هستهای در دولت جدید آمریکا که در نیمه اسفندماه پس از حمله روسیه به اوکراین متوقف شده بود، پس از وقفهای پنج ماهه در وین از سر گرفته شد. در پایان این مذاکرات چهار روزه، اروپا اعلام کرد متن نهایی توافق را به نمایندگان تهران تحویل داده است و اکنون تنها یک پاسخ میخواهد: آری یا خیر. روز پنجشنبه هم والاستریت ژورنال گزارش داد که اروپا امتیاز جدید حل مساله پادمانی بهمنظور بسته شدن پرونده فعالیتهای هستهای در گذشته را ارایه داده و تا دوشنبه از تهران پاسخ میخواهد.
این درحالی است که درخواست پاسخ معین بله یا خیر به یک پیشنهاد غربی با ایدئولوژی انقلابی جمهوری اسلامی نیز در تضاد است. در این ایدئولوژی، چنین رویکردی، اعمال قدرت غرب و نگاه از بالا به پایین است. چنانکه نقل قول از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق در جریان مذاکرات هستهای با این محتوا که «هرگز یک ایرانی را تهدید نکن!» بارها مورد تشویق تندروترین رسانههای وابسته به حاکمیت قرار گرفت.
نورنیوز، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی تنها ساعتی پس از آنها آمریکا و اروپا گفتند متن آماده است و از ایران جواب میخواهند، برای خارج کردن تهران از وضعیت انتخاب بین آری یا خیر، تاکید کرد که متن نهایی نیست. از آن پس شمار دیگری از مقامات و رسانههای داخلی از جمله کیهان که به بازتاب دیدگاه بیت خامنهای مشهور است، بر نهایی نبودن متن تمرکز کردند. در نهایت نیز کرملین، القای نهایی بودن متن را غیرقابل پذیرش عنوان کرد و به صراحت موضع اسفندماه خود را تکرار کرد: تا زمانی که منافع همه طرفها (شامل روسیه) تامین نشود، گفتوگوهای وین به نتیجه نمیرسد.
ترجمه سادهتری از این جمله میتواند این باشد که تا زمانی که غرب نگاه خود را به روسیه (پس از حمله به اوکراین) تعدیل نکرده باشد، لزومی ندارد از برزخ برجام خارج شود.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
بحران روسیه و اوکراین، بازار انرژی، تمایل نداشتن کشورهای منطقه، آمریکا و اروپا به درگیری تمام عیار، شرایط داخلی جمهوری اسلامی ایران، محدودیت گزینههای جایگزین مذاکره و ضعف مشهود آمریکا و اروپا که دستیابی جمهوری اسلامی به منابع مالی ناشی از فروش نفت را به همراه داشته است، از جمله عواملی است که به تهران امکان میدهد با باقیماندن در چارچوب گفتوگو، دستکم در کوتاهمدت موقعیت «بلهخیر» یا وضعیت برزخی برجام را حفظ کند.
چند ماه قبل، زمانی که روسیه به اوکراین لشکر کشید، مساله خارج شدن سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی عامل اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات عنوان شد. اندکی بعد در آستانه برگزاری مذاکرات به میزبانی قطر، اعلام شد این درخواست کنار گذاشته شده و اکنون مساله تضمینها مطرح است. امروز نیز گفته میشود تهران به دنبال بسته شدن پرونده پیامدی یا فعالیتهای هستهای در گذشته است که آرشیو به سرقت رفته میگوید اغلب آنها ماهیت نظامی داشته است.
این پرونده که یک بار در جریان اجرای برجام مختومه شد، به دلیل نشت اطلاعات از آرشیوی که در دست اسراییل است دوباره در کانون توجه قرار گرفت. تضمینی وجود ندارد که در صورت مختومه شدن دوباره این پرونده، اسراییل که موجودیت خود را در تهدید میبیند بار دیگر اطلاعات جدیدی را از این آرشیو به بیرون درز ندهد.
این موضوعی است که به نظر نمیرسد مقامات جمهوری اسلامی از آن بیاطلاع باشند. همانگونه که میدانند تضمین بازنگشتن تحریمها یا باقیماندن دولت بعدی آمریکا در برجام امکانپذیر نیست. حتی در صورت برآورده شدن همه خواستهها، تهران باز هم به دنبال راهحلهای موقت برای کسب منافع مقطعی خواهد بود، نه یک راهحل دائمی. چرا که آنچه که از نگاه غرب بحران هستهای خوانده میشود، از نگاه جمهوری اسلامی برنامهای استراتژیک برای افزایش قدرت بازدارندگی کشوری است که میداند در جامعه بینالمللی عضوی عادی بهشمار نمیرود.
در غیاب عزم راسخ غرب برای برخورد ریشهای با بحران هستهای، مقامات جمهوری اسلامی احتمالا بازگشت پرونده به شورای امنیت سازمان ملل را جدیترین تهدید در دوردست میبینند که البته یک بار تجربه عبور از آن با اعمال فشار مضاعف بر مردم را دارند.
برجام در احتضار یا جایی بین آری و خیر، برای ادامه فعالیتهای هستهای که در خوشبینانهترین حالت ماهیت صلحآمیز آن اثبات نشده است، وضعیتی است ایدهآل. جمهوری اسلامی ایران در همه این سالها، حتی در دوران سختترین قطعنامههای تحریمی شورای امنیت و بحران اقتصادی، صدها میلیارد دلار برای فعالیتهای هستهای خود هزینه کرده است و تصور اینکه بخواهد در قابل بازگشت به برجام و دریافت چندین میلیارد دلار، این برنامهها را رها کند، سادهاندیشانه است.