رادیو فردا - اینکه ایران و آمریکا، چطور بر سر احیای برجام به نتیجه میرسند، همچنان در افکار عمومی و رسانههای اسرائیل بازتاب دارد و حالا رسانههای اسرائیل پرده برمیدارند که این کشور کماکان نسبت به احتمال بازگشت آمریکا به برجام نگران است و اسرائیل هنوز دلایل «نرمش» اخیر ایران در گفتوگوها را نمیداند.
یک تحلیل دیگر که این هفته در رسانههای اسرائیلی بازتاب یافت، سودای کشورهایی چون روسیه، ایران، مصر و ترکیه را برای «تجدید حیات تاریخ پیشین» خود وامیکاود و تأکید میکند که نیات و اقدامات روسیه با دیگران متفاوت است ولی همه این کشورها بر این باورند که دوره کنونی، موعد مناسبی برای تحقق انگیزههایشان است.
این هفته همچنین خبرهایی را در مورد انتخابات آتی اسرائیل مرور میکنیم که همچنان زیر ذرهبین رسانههای این کشور است.
معمای «نرمش» برجامی ایران برای اسرائیل
اسرائیل کماکان نسبت به احتمال بازگشت دولت آمریکا به برجام شدیداً مضطرب است. این دغدغه، خود را این هفته نیز در سخنان مقامات و گزارشهای پیاپی رسانههای اسرائیلی در باره روند مکاتبات و تماسهای دولت ایران با اتحادیه اروپا و سیر تحولات داخلی در مجلس و شورای عالی امنیت ملی ایران را برای احتمال احیای برجام نشان داد.
مقامات اسرائیل که اکثراً میخواهند نامشان برده نشود اما به صورت هماهنگشده نظراتشان را بیوقفه با رسانههای کشورشان در میان میگذارند، این هفته در حالی که ظاهراً منتظر جشن گرفتن در پی پاسخ احتمالی رد ایران به پیشنهادات اتحادیه اروپا بودند، پس از آنکه دیدند پاسخ ایران هنوز امکان پیگیری مذاکرات را فراهم کرده، گفتند که ایران دارد آمریکا و قدرتها را خواب و گمراه میکند و همزمان افکار عمومی ایرانیان را برای بازگشت به توافق آماده میسازد.
یدیعوت آحرونوت با استناد به اظهارات مقامات اسرائیلی نوشت که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران سکوت کرده و میخواهد که تصمیم به بازگشت به برجام، از سوی ابراهیم رئیسی گرفته شود که مسئولیت آن به دوش دولت او باشد و نه نهاد رهبری.
به نوشته این روزنامه، اسرائیل دلیل «نرمش» ایران در روزهای اخیر را نمیداند. شاید تهران به این باور رسیده که بیش این نمیتواند آمریکا را زیر فشار بگذارد و لذا، نوشیدن یک «جام زهر» دیگر را تنها راهکار باقیمانده میبیند.
یدیعوت آحرونوت افزود، تضادهای باقیمانده میان ایران با آمریکا و غرب هنوز ملموس است و هر چند روند آمادهسازی افکار عمومی ایران ممکن است به گفتوگوی بیشتر و سرانجام به احیای اصل توافق منجر شود، اما اسرائیل هنوز بعید نمیداند که همه چیز در دقایق آخر وارونه شود و توافقی حاصل نیاید.
لذا، اسرائیل برای رسیدن به هدف خود که ناکام کردن مذاکرات است، در روزهای گذشته تماسهای فشردهای با آمریکاییان و اروپاییها داشته تا مطمئن شود که آنها امتیاز بیشتری به ایران نمیدهند.
مقامات اسرائیلی در هر حال گفتند که کشورشان مانند گذشته، برای هر سه سناریوی محتمل آماده است: ادامه وضعیت بلاتکلیف کنونی، احیای برجام یا شکست کامل مذاکرات.
در سودای احیای امپراتوریهای گذشته
دکتر یعکوو میخائل برونشتین، محقق جنگها و یک ریاضیدان، در پادکستی که این هفته در پایگاه خبری نیوز وان منتشر شد، اظهار داشت در حالی که در قرن بیستم میلادی رهبران فاشیست مانند هیتلر، موسولینی و استالین آغازگر جنگهایی خونین بودند که اروپا و بخشهای وسیعی از جهان را برای همیشه تغییر داد، قرن جاری شاهد است که رهبران کشورهایی در سودای احیای امپراتوریهای گذشته باشکوه خود هستند؛ ایران، روسیه، ترکیه، مصر و حتی عواملی در اسرائیل امروزی، این نیات را دنبال میکنند یا دستکم قابل تحقق میدانند.
به گفته دکتر برونشتین، جاهطلبی روسیه که جهان اکنون آن را به شکل یورش به اوکراین با هدف بلعیدن این سرزمین و الحاق دوباره آن به روسیه نظاره میکند، روند تقلای رهبری مسکو برای زنده کردن دوباره امپراتوری عظیم روسیه را پس از منضم کردن شبه جزیره کریمه نشان میدهد.
این محقق تأکید دارد که نیات و اقدامات روسیه، با اسلوب ترکیه، ایران و مصر برای تجدید حیات تاریخی پیشین خود متفاوت است اما همه آنها به این باور رسیدهاند که دوره کنونی، موعد مناسبی برای تحقق انگیزههایشان است.
به گفته دکتر برونشتین، مواضع ولادیمیر پوتین در مورد تسلط بر اوکراین و حتی سرزمینهای دیگر با اظهارات آدولف هیتلر در قبال چک شباهتهای زیادی دارد. به گفته او استالینیسم، از سبکی که بسیار از مارکسیسم بهدور است، و به نازیسم شباهت بیشتری دارد، شامل شیوههای عمل و ادعاهایی که مطرح میشود، همراه با یک ایدئولوژی روشن، همگی بیانگر آن است که پوتین در آموزش خود، اسلوب هیتلر در جهانگشایی را علیرغم سرنوشت سیاه رهبر نازیها، موفق تلقی کرده و این باور در طول سالها در ذهنیت او رشد یافته و حال آن را در صحنه داخلی روسیه پیاده و اجرا میکند.
به گفته این محقق، برای همین است که اوکراینیها وضعیت جاری را «راشیسم» مینامند. به این مفهوم که اگر برای نازیسم نژاد در محوریت بود، در مقوله «راشیسم» احیای شکوه روسیه و «وظیفه تاریخی آن در جهان» با تکیه به نیروهای ماوراءالطبیعه حامی، در مرکز امور است.