Wednesday, Sep 28, 2022

صفحه نخست » صف‌آرایی چهره‌ها در برابر حاکمیت چرا این بار بسیاری آمدند؟

bbcCinema.jpgبی بی سی - در حالی که تعداد روزهای اعتراض سراسری در ایران بعد از کشته شدن مهسا امینی دورقمی شده است، چهره‌های مشهور ایرانی در عرصه‌های مختلف از فوتبال تا سینما نسبت به حوادث داخل ایران موضع‌گیری کرده‌اند. صراحت بی‌سابقه کلام این افراد در حمایت از معترضان به گمان عده‌ای نشانه آن است که جمهوری اسلامی این بار با بحرانی مواجه شده که در چهار دهه اخیر نمونه مشابه نداشته است.

بخصوص بازیگران سینما و تلویزیون که طی سال‌های اخیر همواره متهم به کنار آمدن با حکومت ایران برای حفظ منافع شخصی خود بوده‌اند، این بار در صف اول اعتراض به برخورد خشونت با معترضان و حمایت از شعارهای آنها قرار گرفته‌اند و تعداد چهره‌هایی که در صفحه‌های خود در شبکه‌های اجتماعی موضع‌گیری می‌کنند به شکل مداوم بیشتر می‌شود.

نکته مهم درباره همراهی این افراد سرشناس با اعتراض‌ها آن است که ماهیت سینما و تلویزیون در ایران دولتی است. به این معنا که بخش قابل توجهی از تولیدات سینمایی و تلویزیونی را نهادهای دولتی تولید می‌کنند و از سوی دیگر نظارت و سانسور بر این آثار در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا سازمان صداوسیما است.

به علاوه، این دو نهاد طی چهار دهه گذشته و در مقاطع گوناگون این اختیار را داشته‌اند که از فعالیت سینماگران جلوگیری کنند و به اصطلاح آنها را «ممنوع‌الکار» یا «ممنوع‌التصویر» کنند. طی هفته‌های منتهی به اعتراض‌های اخیر، مقام‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم در چند نوبت تهدید کردند فعالیت سینماگرانی را که علیه حکومت بیانیه امضا کرده‌اند یا در حاشیه جشنواره کن عملکرد «ضد اخلاقی» داشته‌اند، ممنوع خواهد کرد و حتی صحبت از «فهرست ممنوع‌الکارها» به میان آمد.

در چنین فضایی و علی‌رغم این سختگیری‌ها، به نظر می‌رسد اعتراض‌های خیابانی و مجازی اخیر در واکنش به کشته شدن مهسا امینی هنگام بازداشت چنان پایه‌های این ساختار را به هم ریخته است که تندترین انتقادها به عملکرد جمهوری اسلامی نه تنها در قبال مهسا امینی یا مردم معترض، بلکه درباره مسائل دیگر از زبان سینماگران بیان شده است.

مهران مدیری و مسعود کیمیایی؛ ویدیوهای خبرساز

یکی از اولین بازیگران که به شکل آشکار انتقاد را آغاز کرد، مهران مدیری بازیگر و کارگردان چندین سریال و فیلم کمدی بود. او در ویدیویی که روز ۳۰ شهریور منتشر کرد، شرایط جامعه را «روزهای پر از خشم، بغض و اشک» خواند و از مسئولان خواست با مردم «با خشونت» برخورد نکنند. او همچنین با اشاره به این که ضبط برنامه «دورهمی» به پایان رسیده و قرار است بعد از عزاداری‌های پایان ماه صفر پخش شود، گفت به عنوان طراح، مجری و کارگردان این برنامه نمی‌خواهد «حتی یک فریم» از تصویرش از شبکه‌های تلویزیونی پخش شود.

طبیعی بود که این حرف‌ها بلافاصله با واکنش صداوسیما مواجه شد و مسئولان تلویزیون گفتند آقای مدیری دستمزدش را برای ساخت این برنامه دریافت کرده و نمی‌تواند مانع از پخش برنامه‌ای شود که مالکیت آن با این سازمان است. علیرضا قزوه شاعر نزدیک به حکومت ایران که مدیرکل دفتر موسیقی صداوسیما هم هست، در توییتر با دادن لقب «آقای برره» به مهران مدیری ادعا کرد دستمزد او برای برنامه «دورهمی» ۳۰ میلیارد تومان بوده است که یک روز قبل از انتشار ویدیوی خبرساز دریافت کرده است.

از سوی دیگر حتی برخی معترضان هم به این موضع‌گیری آقای مدیری به دیده شک نگاه کردند. او در مقام سازنده برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی سابقه همراهی با حکومت یا جناح اصولگرایان را داشته است. به عنوان مثال در قسمت‌هایی از سریال طنز «نقطه‌چین» اعتصاب نمایندگان مجلس ششم را به باد تمسخر گرفت یا در چندین نوبت به عنوان مجری برنامه «دورهمی»، دولت حسن روحانی را با بیانی طنزآمیز مور انتقاد قرار می‌داد؛ اتفاقی که با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی هرگز رخ نداد.

به فاصله کوتاهی بعد از آقای مدیری، مسعود کیمیایی هم ویدیویی منتشر کرد و نه تنها از برخورد حاکمیت با مردم معترض انتقاد کرد، بلکه به سایر سینماگران هم هشدار داد موضع خود را مشخص کنند. آقای کیمیایی که به گمان برخی منتقدان در فیلم سینمایی «سفر سنگ» وقوع انقلاب اسلامی را پیش‌بینی کرده بود، وضعیت حاکم بر ایران را «روزگار باروت» توصیف کرد و ضمن حمایت از مردم از همکاران خود خواست یا پا پیش بگذارند یا موضعی نگیرند.

این بیان هشدارآمیز فیلمساز باسابقه ایرانی خطاب به کسانی بود که در سال‌های اخیر به شکل عامیانه «وسط باز» خوانده می‌شوند؛ چهره‌هایی که هم می‌خواهند خود را در کنار مردم نشان دهند و هم از منافع وابستگی به حکومت خود را محروم نکنند.

آقای کیمیایی با ادبیات خاص خود خطاب به این سینماگران چنین جمله‌ای گفت: «آن وسط باد بدبویی می‌وزد.» هرچند این کارگردان در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی فیلم‌های زیادی ساخته است، اما همواره خود را قربانی سانسور خوانده و سه سال پیش هم در واکنش به حوادث آبان ۹۸ و سرنگونی هواپیمای اوکراینی خواستار به نمایش درنیامدن فیلم خود در جشنواره دولتی فیلم فجر شد.

بازیگران زن علیه حجاب اجباری

اما با ادامه‌دار شدن اعتراض‌های خیابانی در ایران که زنان ایرانی نقش مهمی در آن دارند و انتشار پی‌درپی تصاویری که نشان می‌داد آنها بدون حجاب در تجمع‌ها شرکت می‌کردند یا روسری‌های خود را در خیابان می‌سوزاندند، خشونت نیروهای ضدشورش هم افزایش یافت. در واکنش به این تحولات، چندین بازیگر زن دست به کاری زدند که طی سال‌های استقرار جمهوری اسلامی بی‌سابقه بود.

آنها ضمن اعتراض کلامی به سرکوب اعتراض‌های مردمی، تصاویر بی‌حجاب یا کوتاه کردن موهای خود را منتشر کردند و به این ترتیب از خط قرمز مهمی عبور کردند. شبنم فرشادجو، شراره دولت‌آبادی، معصومه قاسمی‌پور، شیوا ابراهیمی، مریم بوبانی، آناهیتا همتی، مریم پالیزبان، پگاه آهنگرانی و کتایون ریاحی از جمله این بازیگران زن بودند.

خانم ریاحی علاوه بر کنار گذاشتن حجاب در قالب عکس، مصاحبه‌هایی با شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان انجام داد و با صراحت بی‌سابقه‌ای کلیت ساختار حاکم بر ایران را نقد کرد. پگاه آهنگرانی هم در تجمع اعتراضی ایرانیان در شهر برلین حاضر شد و در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی از اقدامات جمهوری اسلامی ابراز انزجار کرد.

در واکنش به این حرکت، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد بازیگران زنی که «کشف حجاب» کردند، باید دنبال شغل دیگری باشند. اما این اظهار نظر هم موجی از واکنش ایجاد کرد. کتایون ریاحی خطاب به او گفت که بهتر است به دنبال شغلی «آبرومند» باشد.

حامد بهداد ستاره سینمای ایران هم با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود با اشاره به این که نسل جدید ترسو نیست، از آنها حمایت کرد و سپس نوشت: «خدا را قسم می‌دهم که هرچه زودتر شاهد مرگ وزیری چون شما باشیم.»

واکنش‌ها به این حرف‌های آقای اسماعیلی ادامه دارد و به عنوان مثال وحید جلیلوند کارگردان فیلم «شب، داخلی، دیوار» که همین چند هفته پیش در جشنواره فیلم ونیز حضور داشت، در ویدیویی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، او را «گروگان‌گیر فرهنگی» لقب داد و گفت تا وقتی افرادی مثل او بر سر کارند، حاضر نیست فیلم بساز و تغییر شغل می‌دهد. آقای جلیلوند همچنین تاکید کرد که فیلم اخیرش را برای دریافت مجوز نمایش به این وزارتخانه نخواهد داد.

اصغر فرهادی و درخواست همبستگی از جهان

تنها فیلمساز ایرانی برنده جایزه اسکار، یکی از نخستین سینماگرانی بود که به ماجرای مهسا امینی واکنش نشان داد. او در حالی که هنوز مهسا امینی روی تخت بیمارستان کسری بود، متنی منتشر کرد و اتفاق پیش آمده برای این زن ۲۲ ساله را «ظلم بی‌پایان» توصیف کرد و نوشت: «ما شریک این جنایتیم.»

این اظهار نظر آقای فرهادی با انتقادهایی در بین کاربران ایرانی شبکه‌های اجتماعی مواجه شد که معتقد بودند مردم در این «جنایت» تقصیری ندارند و همه مسئولیت با حکومت است. ولی بعد از بالا گرفتن اعتراض‌های خیابانی که سطح مطالبات را به مساله‌ای فراتر از گشت ارشاد و برخورد با «بی‌حجابی» تبدیل کرد و کلیت نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داد، آقای فرهادی ویدیویی به زبان انگلیسی منتشر کرد.

در این ویدیو که روز دوم مهر منتشر شد، کارگردان شناخته شده ایرانی بعد از توضیح مختصری درباره آنچه گذشت، گفت در کنار این معترضان جوان در خیابان قدم زده است و سپس از «هنرمندان، سینماگران، روشنفکران، فعالین حقوق مدنی در سراسر دنیا» خواست که با زنان و مردان ایرانی اعلام همبستگی کنند.

فراخوان اصغر فرهادی در رسانه‌های دنیا بازتاب گسترده‌ای داشت و پس از آن که هنرمندان مشهور جهانی از طریق شبکه‌های اجتماعی با معترضان ایرانی همدردی کردند، به تدریج بازیگران سرشناسی مانند جسیکا چستین، دنیل دی لوییس و برایان کاکس هم از حوادث داخل ایران نوشتند و خواستار حمایت دنیا از مردم ایران شدند.

صف طولانی سینماگران معترض

بعد از انتشار این ویدیو از آقای فرهادی و با افزایش سطح خشونت و سرکوب، بازیگران ایرانی بیشتری هم اعلام موضع کردند. امیر جدیدی هنرپیشه فیلم «قهرمان» خطاب به نیروهای انتظامی نوشت: «شرم بر شما. شما هموطن ما نیستید، شما ایرانی نیستید.» سروش صحت بازیگر و فیلمنامه‌نویس هم با انتشار متنی گفت از جوانان دهه هشتادی درس شهامت می‌گیرد.

ترانه علیدوستی، هدیه تهرانی، هانیه توسلی، ویشکا آسایش، حمید فرخ‌نژاد، امیر جعفری، نوید محمدزاده، مانی حقیقی، شیلا خداداد، سحر دولتشاهی، مونا فرجاد، فرشته حسینی، سیامک انصاری، و محمد بحرانی از جمله چهره‌های مشهور سینما و تلویزیون بودند که تا به حال از خواسته‌های معترضان حمایت کرده‌اند یا به صراحت سرکوب آنها از طرف حاکمیت را محکوم کرده‌اند.

در کارنامه تعدادی از آنها همکاری با نهادهای حکومتی یا حتی نظامی و امنیتی به عنوان سرمایه‌گذار یا تهیه‌کننده فیلم‌ها و سریال‌ها دیده می‌شود یا در سال‌های اخیر گفته شده در آثاری بازی کرده و دستمزد گرفته‌اند که حاصل سرمایه‌های «مشکوک» ناشی از فساد و اختلاس بوده است.

از سوی دیگر، همه این چهره‌های سرشناس با موضع‌گیری‌های خفیف‌تر از آنچه در این روزها نوشته یا گفته‌اند، در خطر ممنوع شدن از فعالیت بوده‌اند و با دستور وزارت ارشاد یا صداوسیما ممکن است مدتی اجازه حضور در فیلم‌ها و سریال‌ها نداشته باشند.

به همین دلیل عبور این تعداد چهره سرشناس از خط قرمزهای مورد نظر حکومت از یک سو می‌تواند نشانه‌ای باشد که جمهوری اسلامی وارد دوران تازه‌ای شده است و از سوی دیگر امکان برخورد و تنبیه آنها را پایین می‌آورد. اگر همه این افراد دچار ممنوعیت شوند، بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی تولید شده در چارچوب‌های رسمی نباید به نمایش درآیند که تقریبا غیرممکن است. چون در این صورت می‌تواند سینمای ایران و شبکه نمایش خانگی را به زانو درآورد و دچار ورشکستگی کند.

نتیجه اعتراض‌های اخیر هرچه باشد و هر تحول سیاسی و اجتماعی که رخ دهد، حوزه فرهنگ و بخصوص سینما هم وارد مرحله جدیدی خواهد شد.

هیچ اتفاق یا پدیده فرهنگی طی چهار دهه اخیر باعث همصدایی این تعداد چهره مشهور سینما در ایران نشده بود. از بسته شدن خانه سینما در دولت محمود احمدی‌نژاد تا سرنگون شدن هواپیمای اوکراینی در داخل ایران با موشک‌های سپاه پاسداران نتوانسته بود آنها را این گونه در برابر حاکمیت ایران قرار دهد. ولی حالا این اتفاق رخ داده است و عرصه سرگرمی‌سازی رسمی ایران بعید است به حالت پیش از این اعتراض‌ها بازگردد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy