Thursday, Oct 6, 2022

صفحه نخست » چرا آقای زیدآبادی این همه عناد با اپوزیسیون خارج از کشور دارد؟ ابوالفضل محققی

MZ.jpgبار دیگر آقای احمد زیدآبادی اپوزیسیون خارج را افرادی که «هنری جز دشنام‌گویی ندارند» مورد انتقاد قرار داده است.

دو سال قبل آقای زیدآبادی در جواب اعتراض من نسبت به توهینی که به اپوزیسیون خارج کشور کرده و آن‌ها را «بازیکنان هزار تکه در زمین کثیف آمریکا» خوانده بود که حتی «توان جمع‌شدن ساده دور هم را هم ندارند»، نوشت که ایشان «چه هیزم تری به من فروخته‌اند که دست از پوستین آنان برنمی‌دارم».

دوستانی چند به من انتقاد کردند که ایشان یکی از چهره‌های موجه اصلاح‌طلبان است که حداقل مانند اکثریت آن‌ها گوشه عافیت نگرفته و به همان جوی باریکه حاشیه حکومت بسنده نکرده است. باید حرمت نگاه داشت. انتقاد ازمن که «همه نمی‌توانند ابوالفضل قدیانی یا میرحسین موسوی شوند و تمام‌قد در برابر حکومت و ولی فقیه مستبد و خودرأی لجوج بایستند. هر کدام از اصلاح‌طلیان تولرانس معینی دارند. آقای تاج‌زاده، آقای زیدآبادی نیست. همین حد هم که ایشان در سیمای ناصح حکومت یکی به میخ می‌زنند و یکی به نعل و هر از گاهی برخی مسائل مبتلا به جامعه را پیش می‌کشد و به حاکم حرف‌گوش‌نکن یادآوری می‌کنند! احترام باید نهاد. شیوه ایشان که همیشه ترس از سوریه‌ای شدن ایران دارند را باید درک کرد. این همه مسائل مختلف در جامعه‌ است و تو به آن‌ها بچسب».

حال من با دیدن مقاله‌ی بازهم به‌گونه‌ای تحقیرآمیز و با همان نگاه عاقل اندر سفیه ایشان در مورد اپوزیسیون خارج از کشور در سایت «ایران امروز» ـ که ایشان آبونمان دائمی این سایت اپوزیسیون خارج از کشورند ـ نصیحت دوستانی که هنوز دل به اصلاح‌طلبان خوش کرده‌اند، فراموش کرده و خود را به‌عنوان کسی که سال‌ها برای تجمع و هم‌گرایی اپوزیسیون خارج از کشور و میلیون‌ها انسان ارزشمند ایرانی که زیر فشار حکومتی به‌غایت مستبد و جنایتکار به‌ناگزیر ترک وطن کرده‌اند، تلاش می‌کنم. خود را موظف دیدم که جوابی کوتاه به ایشان بدهم.

از نظر من امروز هیچ ایرانی وطن‌پرست و آزادی‌خواهی نیست که از قتل فجیع مهسا امینی جگرخون نشده و از صمیم قلب خواهان برچیده‌شدن بساط ظلم این حکومت و حاکم جبار آن نگردیده باشد.

هیچ ایرانی دل در گرو آزادی‌بسته‌ای نیست که از خیزش، هم‌گرایی و صفوف گاه چند کیلومتری ایرانیان خارج از کشور در محکوم کردن جنایت جمهوری اسلامی عمیقاً احساس شادی و قدرت نکرده باشد.

دیدن تجمع پنجاه هزار نفری تورنتو، چند ده هزار نفری استهکلم، حضور چهره‌های مطرح سیاسی و هنرمندان در این تجمعات چه شورغریبی در داخل و خارج کشور ایجاد کرده است.

جناب زیدآبادی؛ تقلیل این جمعیت تحصیل‌کرده و متخصص ایرانی به چند نفر اغتشاش‌گر که می‌تواند عوامل جمهوری اسلامی باشد نه کاری‌ست در‌ شأن شما:

«آن‌ها وقتی مشاهده می‌کنند که عده‌ای به نام اپوزیسیون جز دشنام‌گویی هنری ندارند و حتی حضور گزارشگر بی‌بی‌سی را هم در فاصله‌ای دور از محل تجمع خود تحمل نمی‌کنند و با فحاشی و اهانت او را به برخورد فیزیکی تهدید می‌کنند، با خود می‌گویند خب، با وجود افرادی با این سطح از مدنیت و فرهنگ، قرار است با "تغییر رژیم" در ایران چه نوع نظمی مستقر شود که ما خود را درگیر هزینه‌های آن کنیم؟»

تعحب می‌کنم از آدم نکته‌سنجی که وقتی به ایرانیان خارج از کشور می‌رسد چیزی جز مشتی در بهترین حالت خوش‌باور نمی‌بیند که شرایط ایران را آن‌طور که شما می‌بینید نمی‌بینند. خبر از سیاست سیاستمداران کشورهایی که در آن کار و فعالیت می‌کنند ندارند.

شما که رصد ستاره در آسمان می‌کنید! اما آن‌چه که بیست روز است در بغل گوش شما می‌گذرد نمی‌بینید. حداقل همدردی و همگامی با مبارزان جوان معترض به حکومت اسلامی نمی‌نمایید، چگونه بهتر ازاپوزیسیون خارج از کشور ازمسائل خارج با خبرید؟ جناب زید آبادی شما که اپوزیسیون خارج و خارج‌نشینان را قبلاً افرادی «تقسیم‌شده به هزار تکه که در زمین کثیف آمریکا بازی می‌کنند»، مورد خطاب قرار می‌دادید؛ امروز که آن هزار تکه ادعایی شما به یک تن واحد به صفوف چند ده هزار نفری با گسترشی باورنکردنی در سراسر جهان تبدیل شده، چه می‌گویید؟

دردآورست که کوچک‌ترین نشانی از هم‌دلی به‌عنوان یک ایرانی تحصیل‌کرده نسبت به جامعه‌ی باارزش ایرانیان خارج از کشور ندارید! مقاشی همراه با ذره بینی به‌دست گرفته در میان این‌همه نظم، در میان این‌همه چهره‌های مطرح، به‌دنبال چهار نفر هتاک که هیچ سنخیتی با این جمعیت متین ندارند، می‌گردید.

آن‌ها را برجسته می‌کنید و به‌ کلِ این همبستگی غرورآفرین ایرانیان خارج از کشور تعمیم می‌دهید. نمی‌بینید ده‌ها ایرانی نماینده پارلمان در این کشور‌ها را، نمی‌بینید رئیس مجلس ایرانی نروژ را.

شما چه بپذیرید و چه نپذیرید، اتحاد و حمایت عظیم ایرانیان خارج از کشور که خوش‌بختانه برعکس عناد حاکمیت و تنگ‌نظران داخلی از احترام دولت‌ها و مردم برخوردارند، رکنی تأثیرگذار در بین مردم به‌ویژه جوانان حاضر در صحنه مبارزه امروزند؛ نیرویی دلگرم‌کننده! پشتیبان! امیدآفرین! انعکاس‌دهنده بزرگ جنبشی که در ایران جریان دارد. نیرویی تأثیرگذار در خارج.

افکار عمومی خارج و دولت‌ها این جنبش همبستگی را برعکس شما با چند نفر صحنه‌خراب‌کن و افراد افراطی نمی‌شناسند. شرکت‌کنندگان در این صف هم‌بستگی، خوش‌بختانه از احترام و جایگاهی در خور در کشور‌های مهمان‌پذیر خود در محل کار و زندگی برخوردارند.

بهتر است که به جای پاشیدن تخم دودلی و یأس در درون ما و مبارزان جوان در میدان روی سخن خود به همان مخاطب حرف‌گوش‌کن خامنه‌ای داشته و دست از «پوستین ما» بر دارید!

ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy