این اصطلاح را در مقالهای درگویا، که برگرفته از " روزنامه جمهوری اسلامی" بود، خواندم. نوعی" انتقاد" نویسنده به رفتارمسئولین حکومت اسلامی بود. من با نگاه خودم در بارۀ " جمهوری مداحان" نوشتهام.
جمهوری مداحان یعنی "جمهور" دو گروه اجتماعی، یکی چاپلوسان و زبان بازان متدیوث، و دیگری ذاکران اهل بیت.
مورد اول روشن است، یعنی عدهای که برای ارتقاء و پُست گرفتن و در گلهی حکومتیان جائی دست و پا کردن " دستمال یزدی" به طول عمامه و در برخی از سطوح نیز" دستمال ابریشمی" به دست، مشغولاند. مورد دوم اگر چه مورد اول را نیز در دل خود دارد اما ابزار پیشبرد سیاستهای حکومتی درکُل جامعه است، ابزارسرکوب، تهدید و تحمیق مردم باعنوان مداحی و ستایشگریِ"خاندان آل عبا"، و سرزنش کننده یا قَدح مخالفان اهل بیت. مداحی در پیوند با خمینیسم و جاهلیسم متدینانه سیاسی تر شده است، به ویژه با مضامین سیاسی روزمره درآمیخته، و اجرا میشود. مداحان را صدای اسلام سیاسی خواندهاند.
درجنبش " زن، زندگی، آزادی" شاهدیم که هر دو دسته سخت پُرکارند، به ویژه دسته دوم که درهیبت " لباس شخصی"ها برای گرفتن وسرکوب و کشتار مردم ولشان کردهاند. این دسته، یعنی ذاکران و ستایشگران خاندان عصمت و طهارت در حکومت اسلامی نهادی سیاسی و جریانی مُبَلغ و مروّج خرافه، خشونت، رجزخوانی و جاهلیسماند، مجموعهای که علاوه بر استفاده از قمه و باتوم و هفت تیر در سرکوب فیزیکی دگراندیشان و مخالفان، در حوزه سرکوب نرم و ایدئولوژیک با بهره گیری از ابزارهای کوناگون از جمله موسیقی سنتی و مدرن، و تشکل سازیهای رنگارنگ با تاثیر گذاری سیاسی - روانشناسانه بخش بزرگی از قربانیان خود را ازمیان نوجوانان وجوانان را جذب کردهاند.
این موجودات، یعنی مداحانِ خاندان آل عبا در حکومت اسلامی به عنوان نیروی قدرتمند سیاسی، ایدئولوژیک و سرکوب به تشکل هایی مافیایی در حوزهی سیاست و اقتصاد بَدَل شدهاند، که دست کم از دو راه، یکی ستایشگریِ "اهل بیت و خاندان آل عبا" و"خانواده عصمت و طهارت"، و دیگری کسب و کار بازاری ثروت اندوختهاند. امروزتشکلهای مداحان از فعال ترین تشکلهای سیاسی -مذهبی در جامعهاند. مداحان با دهها تشکل، وبا استفاده از امکانات تبلیغی رسانهای، همچون رادیو، تلویزیون، تارنما (اینترنت و دنیای مجازی)، مجلههای مختلف و منابر، وداشتن شبکههای وسیع توزیع و فروش " آثار"شان، وظایف خویش انجام میدهند. سازمان بسیج مداحان که در سال ۱۳۸۷ تشکیل شد، یکی از گسترده ترین آنهاست.
مداحان "دانشگاهی علمی" و کاربردی، هنری و ادبی (عاشورائی) نیز دارند. نخستین بار همایش "هماندیشی مداحان و ستایشگری اهل بیت" از راه اندازى "دانشکده مداحى اهل بیت" خبر داد، دانشکدهای که در آن دروس مداحی تدریس میشود. مداحان میتوانند با تحصیل در این دانشگاه مدارک کاردانی و کارشناسی دریافت کنند. " دانشکدهای که جاسنگین ترین استاداش حاج سعید حدادیان است، مداح "دلباختهی فضیلت حقیقی"، ذاکرِ"خاندان فضیلت و مبلغ و مرّوج معارف دینی" که از طریق رسانهها و منابر با زبان" لات ـ مذهبی"ها و با "رگِ لاتی"، "رئیس جمهوروقتِ جمهوری اسلامی را آفتابه گرفت و مشاورش را به آلت تناسلی رئیس جمهور تشبیه کرد".
در حوزۀ سیاست از رجزخوانی و تهدید غرب در بارۀ مذاکره هستهای تا تهدید اسرائیل و امریکا پیش رفتهاند. در درگیریهای درون حکومتی به عنوان نیروئی پشتوانه رهبر و بیت رهبری نفس کش میطلبند. اینان مُهر خود بر درگیریها و تحولها و دعواهای درون حکومتی نیزکوبیدهاند، و نه فقط به عنوان مداح و آوازخوان، که درنقش خطیب و واعظ ازطریق تاثیرگذار ترین و قوی ترین رسانهی عمومی و ارتباطی پای به میدان سیاست گذاشتهاند و یاور ولی فقیه و بیتاش شدهاند.
مداحی در دورههای مختلف در مضمون و محتوی، و نوع اجرا دچار تغییربنیادین شده است. حکومت اسلامی دورهی تغییر کیفی
مداحی در مسیری که از بیت رهبری حُکم میشود، راه خود ادامه داده است. امروز مداحان در کنار آموزههای اصول کافیِ کلینی و خرافههای گرد آورده شده در بحارالانوار و مفاتیح الجنان و اباطیل مشابه به ترانههای نو ومدرن خوانندگان مشهور دستبرد میزنند و آنان را مداحانه بازخوانی میکنند. تخدیر و تحمیق مخاطبان، به ویژه نوجوانان و جوانان یکی دیگر ازاین نقش آفرینی هاست. استفاده از موسیقی مدرن (پاپ و رپ وراک..) و تغییر لحن در مداحی نوعی تفریح و تفننِ درآمیخته با ثواب و اجردنیوی و اخروی به نوجوانان و جوانان ارائه میدهد و به این وسیله نوجوانان و جوانان محروم از تفریح و امکانات تفریحی را جذب و تخدیر میکنند. خامنهای هم بارها به مداحاناش نکاتی را، به ویژه در بارۀ تاثیر روی جوانترها گوشزد کرده است.
در حکومت اسلامی علاوه بر چهرههای دانشگاهی، ورزشی و هنری (به ویژه سینمائی) لیستی از فوتبالیستها و کشتی گیران، هنرپیشهها و خوانندگان رپ و جاز مداح هم داریم. مداحان در وجه غالب از اهالی بازار بوده و هستند. خاستگاه و پایگاه اجتماعیشان بازار و جنوب شهر، و بالطبع ماهیت طبقاتیشان نیز در همین روابط قابل تعریف است. (برای نمونه صنف لباس فروش ازپایگاههای مهم این جماعت است). در کنار مجموعه مداحان بازاری و کاسب، طیفی از مداحان، که از لایههای فقیرو بیکارجامعه هستند، ودر زمره جاهلها و لاتها و یا نوچههایشان محسوب میشوند، علاوه برمداحی، شبیه خوانی و پرده خوانی و تعزیه خوانی نیز میکنند. اکثراینان اهل همهی انواع دیگر فسق و فجور نیز بودهاند، به ویژه در قمار (قاپ بازی) سرآمد قماربازان جنوب شهر بودهاند. پرروئی ووقاحت (یا به قول خودشان بی حیائی)، دروغگویی، روحیه پرخاشگرانه و تهاجمی (دعوایی)، حیله گری، خلافکاری ازویژگیهای روانی و رفتاریشان است. زبان جاهلی و لاتی نیززبان بسیاری از آن هاست.
همزیستی و زیستگاه مشترک مداحان با آخوندها و جاهلها و لاتها در نزدیک کردن آنها بهم نقش داشتهاند. مداحان و آخوندها زیستگاه و مراوده بسیار نزدیکی داشته و دارند، اینان گاه در کار یکدیگر مداخله کردهاند و یک کار انجام دادهاند به ویژه آخوندها که برای بازار گرمی، روضه خوانی پارهای از برنامههایشان بوده است.
از همان اوان انقلاب بهمن حضور این افراد در گروههای فشارو کشتار، در میان " لباس شخصی ها" و درنهادهای امنیتی، اقتصادی و فرهنگی چشمگیربود. درکنار تبلیغ و تهییج در جنگ و شرایط بحرانی درحکومت و جامعه، ترویج خرافه و خشونت نیز از کارها و دستاوردهای این جماعت بوده است. باز آفرینی و بازخوانی اغراق آمیز و تحریف شده ازچگونگی کشته شدنِ" حماسی" علی و حسین و عباس و...، با تشریح لحظه به لحظهی سربریدن و قطعه قطعه کردن بدن آنان، علاوه بربساط رایج برای اشک گرفتن و توی سروسینه زدن، و زنجیر و قمه زدن وغش و ریسه رفتن، چیزی جز تبلیغ وترویج خشونت و آدم کشی در جامعه، به ویژه در میان بخشی از نوجوانان و جوانان نبوده است. (۱)
.........
منبع: زنگیهای گودِ قدرت
بوسه آفتاب، مرتضا اعرابی