سخنم باشماست. ایراندختهای سرزمینم، و تمامی کسانیکه دوشادوش شما شیران شرزه مبارزهای نا برابر را با دشمنان زن و زندگی و آزادی، دشمنان خنده و شادی پیش چشمان جهانیان به نمایش گذاشته و پی میگیرید.
گر چه بخت همراهیتان را ندارم، ولی آهنگ هر گامتان را چونان ترانهای دلنشین با گوش جانم میشنوم.
فردای ایران و سربلندی ایرانی وامدار فداکاری و قهرمانی امروز شماست.
بوسه آفتاب
آفتاب، به گیسوان شما بوسه خواهد زد.
نسیم، ابریشم طرههایتان را خواهد نواخت.
چه با شجاعت ناباورانهای،
برای زن،
برای رهایی از زندان حجاب،
برای هم آغوشی با شادی،
برای زندگی،
برای تنفس و پرواز در آزادی،
بهای مبارزهای نفسگیر را،
در کوچههای شهر،
با خون پاک خویش،
حتی نثار جان،
پرداخت میکنید.
فرزندان آرش،
پیام آوران پاکی و نیکی،
کمان آرش،
در دستهایتان
با ارادهای پولادین،
و درفش رهایی کاوه،
بر دوشهایتان.
دختران،
پسران،
زنان و مردانی که،
شانههای هراس و ترس و دلهره را،
به خاک سائیدهاید.
شاخ و شانه کشیدن ضحاکان را،
به سخره گرفتهاید.
شما دشمن را انکار کردهاید.
خلق جهان،
با حیرت و ناباوری،
شکوه این مبارزه نابرابر را،
انگشت تعجب،
به دندان گزیدهاند.
شجاعت بی مانندتان را،
آفرین میگویند.
آنگونه که میبینند،
عشق، در برابر گلوله،
شادی، پنجه در پنجه اندوه،
شکوفایی در جنگ با پژمردگی ایستاده است،
امروز، چه با شکوه است،
آنگاه که آهنگ خوش همبستگی،
به گوش میآید.
کرد و لر و بلوچ و تهرانی،
ترک و گیلک و بختیاری،
در گسترهای،
از خزر تا خلیج فارس،
از کردستان و آذربایجان،
تا سیستان و بلوچستان
بانگ بر آوردهاند که،
زن، زندگی، آزادی.
زن، زندگی، آزادی.
# مهسا_امینی
# حدیث_نجفی
# نیکا_شاکرمی
# سارینا_اسماعیل زاده
مرتضا اعرابی
۲۱ مهر ۱۴۰۱
روزی تو بازخواهی گشت سرفراز، علی میرفطروس
"جمهوری مداحان"، مسعود نقره کار