خونشویی جمهوری اسلامی با فوتبال؛ بازی با احساسات جامعه خشمگین
ایران وایر - در دقایقی که زندان اوین میان شعلههای آتش میسوخت و صدای انفجار و تیراندازیهای بیوقفه به گوش میرسید، رسانههای ایران از خبر «تغییر مدیرعامل باشگاه استقلال» رونمایی کردند.
«علی فتحاللهزاده»، خواهرزاده همسر «علی آقامحمدی»، که از نیروهای قسمخورده، امین و البته امنیتی جمهوری اسلامی شناخته میشود، برای چندمینبار به مدیرعاملی باشگاه استقلال رسید.
سردار «مصطفی آجرلو»، که پیش از این هدفش از حضور در فوتبال را، «پایبندی به اصول سپاه و انقلاب» عنوان کرده بود نیز، کنار رفت.
ساعاتی قبل، خبرنگاران نزدیک به وزارت ورزش، از احتمال تغییراتی جدید در باشگاه استقلال خبر داده بودند و فدراسیون فوتبال نیز از شکایت این مجموعه از «حسن عباسی»، تئوریسین حامی حکومت، به دلیل آنچه «اهانت به جامعه فوتبال» خوانده بود، خبر داد.
به نظر میرسد بازگرداندن بیدلیل و بیموقع علی فتحاللهزاده، از آخرین ترفندهای مدیران ورزش ایران برای فریب دوباره جامعه هواداری باشد. نوعی بازی سیاست با احساسات هواداران نوجوانان و جوانان؛ سیاست جمهوری اسلامی، با فوتبال، خون شویی میکند.
***
چگونه انقلاب، سردارش را بلعید؟
کنار گذاشتن سردار مصطفی آجرلو از مدیرعاملی باشگاه استقلال، عجیب نه، بلکه در شرایط کنونی، شبیه به بازی سیاست» میماند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
مصطفی آجرلو در روزهایی از سمت خود کنار رفت، که فصل گذشته استقلال را به قهرمانی لیگ برتر رسانده بود. در فصل جاری هم با هزینههای مورد قبول هواداران برای جذب بازیکن و مربی خارجی، تیم استقلال را همامتیاز با پرسپولیس تا پایان هفته نهم، در رده دوم قرار داد؛ هم از سپاهان پرهزینه بالاتر است و هم از رقیب دیرینهاش امتیاز کمتری ندارد. چرا مدیرعامل استقلال باید حذف میشد؟
از کنار گذاشتن «وریا غفوری» کاپیتان استقلال، با وجود اعتراض هواداران، تا خط زدن روی نام «عارف غلامی» مدافع این تیم، به دلیل حمایت از اعتراضات سراسری.
«ورزش سه» رسانه نزدیک به صداوسیما و حاکمیت، دلایل برکناری مصطفی آجرلو از مدیرعاملی استقلال را، در عواملی همچون «درگیری با سازمان لیگ بر سر تبلیغات محیطی»، «مجادلات با صدا و سیما بر سر دریافت حق پخش» و «جدایی فرهاد مجیدی» خلاصه کرده است؛ مواردی که هیچیک در هفتههای اخیر وجود یا اهمیت نداشت.
آنچه واضح به نظر میرسد این است که این سردار سپاه، باید قربانی بازی سیاست در ورزش میشد. حالا جای او را علی فتحاللهزاده خویی گرفته است.
علی فتحاللهزاده را باید مدیر مادامالعمر باشگاه استقلال دانست؛ مردی با باندهای رسانهای مشهود و نامشهود در رسانههای حقیقی و به خصوص مجازی، داخل و حتی خارج از کشور.
چه کسی بهتر از او بازی با رسانهها و تهییج افکار هواداری را بلد است؟ مردی که ادعا کرده بود «لیونل مسی» را از بارسلونا به استقلال میآورد. او متخصص بازیهای پوپولیستی هواداری در فوتبال ایران است؛ جریانسازی برای نوجوانان و جوانان.
چه کسی مدیرعامل استقلال شده است؟
علی فتحاللهزاده، صرفا براساس یک رابطه فامیلی با علی آقامحمدی، از سالهای میانی دهه ۷۰ خورشیدی به باشگاه استقلال رسید و با همین رابطه خانوادگی هم در استقلال ریشه زد. او ، خواهرزاده همسر «علی آقامحمدی» است.
علی آقامحمدی، همانی است که شاخههای محلی «شورای انقلاب» را در استان همدان بنا کرد، همانی که پس از خروج شاه از ایران مسوول «شورای هماهنگی انقلاب» شد و بیوقفه با «نوفللوشاتو» محل استقرار «روحالله خمینی» در تماس بود.
او پس از انقلاب، مسوولیت تشكیل «كمیته انقلاب اسلامی» را برعهده گرفت و دوره نخست مجلس، بهعنوان نماینده همدان وارد خانه ملت شد.
سال ۱۳۸۸ و با آغاز اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، سایت «عصر ایران»، در گزارشی به «محمد شریعتمداری»، آیتالله «محمود هاشمی شاهرودی» و «علی آقامحمدی»، لقب «سه معتمد دایمی نظام» را داد.
البته که علی آقامحمدی همانی است که سال ۱۳۵۰ و زمانی که «اکبر هاشمی رفسنجانی» در همدان علیه جشنهای ۲۵۰۰ساله سخنرانی کرد و از سوی ساواک دستگیر شد، او را شبانه و با ضمانت و تعهد خود آزاد کرد.
علی آقامحمدی، از سال ۱۳۶۸ به عنوان مدیرعاملی باشگاه استقلال منصوب شد؛ دقیقا کمی بعد از آنکه هواداران استقلال مقابل ورزشگاه شیرودی (امجدیه) شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی» سر دادند؛ علی آقامحمدی از نخستین خشتهای دیوار نیروهای امنیتی در فوتبال ایران بود.
او کمی بعد اما، به دلیل مسوولیتهای سیاسیاش، «کاظم اولیایی» را به عنوان «مدیر ورزشی» باشگاه منصوب کرد. کاظم اولیایی، سال ۱۳۷۵ جای خود را به خواهرزاده همسر علی آقامحمدی داد.
فتحاللهزاده نخست، آبان ۱۳۷۵ با دستور آقامحمدی، به اتاق مدیرعاملی باشگاه استقلال رسید.
علی فتحاللهزاده در دولتهای «علیاکبر هاشمی رفسنجانی»، «محمد خاتمی»، «محمود احمدینژاد»، «حسن روحانی» و حالا «ابراهیم رئیسی» بخشی از مدیریت باشگاه استقلال بود.
به نظر میرسد او برای بازگرداندن فضای دوقطبی فوتبال ایران بازگشته باشد؛ فضایی که در سالهای اخیر توام با بیاحترامی، هتاکی، توهین و اتهام بود، و حالا در پس اعتراضات سراسری به دست فراموشی سپرده شده است.
آینده استقلال را با همین تصمیم میتوان تصور کرد؛ برخی از خبرنگاران نزدیک به وزارت ورزش ماموریت دارند در صفحات اجتماعی، فضای هواداری را علیه وزارت ورزش رقم بزنند. تهییج هیجانات، برای مشغول شدن ذهن جامعه نوجوان و جوان.
چرا شکایت فدراسیون از حسن عباسی گمراه کننده است؟
همزمان با تصمیم وزارت ورزش برای به حاشیه بردن استقلال، خبرگزاری «تسنیم»، خبر از شکایت فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی از «حسن عباسی»، تئوریسین و سخنران نزدیک به سپاهپاسداران داد.
خبرگزاری نزدیک به سپاه نوشت: «باتوجه به تداوم انتساب مطالب غیر واقعی از سوی حسن عباسی به چهرههای فوتبالی، بخش حقوقی فدراسیون فوتبال از وی به مراجع قضایی شکایت کرد.»
فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی از فردی شکایت میکند که «نوزنیوز»، رسانه شورای عالی امنیت ملی، ۷مهر در مورد این شخص نوشت: «حسن عباسی سخنگوی هیچ بخشی از حاکمیت نیست و اظهاراتش مثل اظهارات همه تریبون داران دیگر که موافق یا مخالف جمهوری اسلامی هستند، نظرات شخصی اوست.»
«مهدی تاج» رییس فدراسیون فوتبال، از فرماندهان سابق اطلاعات سپاه اصفهان است که طی هفتههای گذشته، نقشی غیرقابل انکار در سرکوب بازیکنانی که قصد حمایت یا همراهی با معترضین در ایران داشتند ایفا کرده است.
عدم حمایت از بازیکنانی که توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند، سکوت در قبال ممنوعالخروج شدن «علی دایی»، یکی از مفاخر فوتبال ایران، شناسایی و معرفی بازیکنان فوتبال که به سرکوب اعتراضات انتقاد کرده بودند به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، بدون تماشاگر برگزار کردن مسابقات فوتبال به دلیل نگرانی از شعارهای هواداران، برگزار کردن دو بازی دوستانه تیم ایران در اتریش بدون حضور تماشاگران و تلاش برای متقاعد کردن فیفا جهت چشم بستن بر اتفاقات اخیر در ایران؛ بخشی از تلاشهای ریاست فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی بوده است.
در این میان، خبری منتشر میشود مبنی بر شکایت از مهرهای که نظام هم دیگر آن را به گردن نمیگیرد.
فدراسیون فوتبال سعی میکند هم اذهان را به سوی یک فدراسیون مستقل منحرف کند، و هم به فیفا نشان دهد که مقابل حاکمیت ایستاده است؛ ایستادهای که خود، بازیکنانش را تهدید میکند که آنها را به نهادهای امنیتی تحویل میدهد.
"عابدزاده میدانست تو بیشرفی"