این رسم تمام انقلاب ها و تغییرات و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی ست که آنان که آغاز کننده یا نسل اول این انقلاب ها و تغییرات بوده اند، به وسیله در انتها پیوستگان و دگرگون شوندگان یکشبه و به عبارتی آخر از همه رسیدگان و بوی کباب شنیدگان زیر پا گذاشته می شوند و در آخر کار،،، پیوستگان فرصت طلب و نقش بازی کنندگان، می شوند افراد اصلی در دگرگون سازی سیاسی و مبارزان جان بر کف (!) و نسل اولی ها کلا کنار گذاشته می شوند.
در انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه، ما این پدیده را به خوبی مشاهده می کنیم چرا که داستان ها و رمان های بسیاری در باره ی این انقلاب و نقش فرصت طلبانی که آخر از همه انقلابی شدند و در نهایت هم همه کاره ی انقلاب و حکومت جدید شدند نوشته شده است.
این فرصت طلبان، که یک شبه، انقلابی دو آتشه بلکه هم سه آتشه (!) می شوند و معمولا هم از طریق روابط ی که در دوران غیر انقلابی و ضد انقلابی شان بر قرار کرده اند بلافاصله در راس انقلاب قرار می گیرند فقط در عرصه ی سیاسی حضور ندارند.
عرصه رسانه نیز عرصه مناسبی است برای بروز و ظهور این فرصت طلبان است و همین ها هستند که بعدها مسیر دگرگونی های مثبت را در جهت اضمحلال تغییر می دهند.
در همین انقلاب نکبت ۵۷ هم که ملاحظه کنید می بینید یک شبه انقلابی شدگان به ناگهان و با تمام قوا می آیند و مثلا جای امثال طالقانی و بازرگان را می گیرند و آن ها را به اَشکال مختلف حذف می کنند.
آغاز حرکت های اخیر اعتراضی در ایران و دوام آوردن آن تا این لحظه که یک ماه از شروع آن می گذرد، عده ای فرصت طلب سیاسی و رسانه ای را به چرخش واداشته و این ها با زرنگی،،، از سیاست نه سیخ بسوزد نه کباب، و حمایت از تغییرات اصلاح طلبانه ی حکومتی، و صدور تئوری های نا امید کننده نسبت به تغییرات سیاسی اساسی، به سمت سیاست انقلابی و جوانگرایی و مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای گردش کرده اند و امروز شاهد هستیم که تحلیل های «انقلابی» آن ها فضای مجازی را پر کرده و کم کم جا برای افرادی که سال ها علیه این حکومت نکبت و برای تغییر کامل آن فعالیت عملی یا قلمی کرده اند کم و کم تر می شود و فردا اگر این جنبش ادامه پیدا کند و به نتیجه برسد قطعا نسل اولی های خواهان دگرگونی کامل، اثری در روند شکل گیری سیاست های جدید نخواهند داشت.
چرخشِ فرصت طلبِ بزرگ رسانه ای یعنی بی بی سی فارسی، و تحلیل های تازه از راه رسیدگان جدیدا انقلابی شده ی عربستان اینترنشنال، و دیگر اهل سیاست و اهل قلم خرده ریز در فضای مجازی، تکرار آن چه که در تاریخ معاصر مشاهده شده را تایید می کند.
امیدوارم جوان های امروزی که سکان هدایت کشتی انقلاب را در دست دارند، با توجه به این موضوع، بتوانند کشتی انقلاب را از میان این تخته سنگ های پنهان در میان امواج خروشانی که به راه افتاده به سلامت عبور دهند و اگر هم به نسل اولی ها اعتنایی نباشد، به این فرصت طلبان سیاسی و رسانه ای، فرصت عرض اندام و در اختیار گرفتن سکان برای تعیین مسیر به سمت آینده را ندهند.