یک تحقیق جدید که به تازگی درباره ناآرامیها در ایران در فصلنامه «پژوهشها و سیاستهای اقتصادی» منتشر شده میگوید، سرکوب معترضان توسط نیروهای نظامی، رابطه مستقیمی با درآمد این نیروها دارد. این تحقیق میگوید، نیروهای نظامی و پلیس، زمانی که از درآمد خود راضی باشند، آمادگی بیشتری برای سرکوب مردم معترض دارند و احتمال سرپیچی آنان از مافوق، در زمانی که از درآمد خود ناراضی هستند، بیشتر است. پیشتر در برخی پژوهشها، اعتقادات دینی و مذهبی مهمترین انگیزه نیروهای انتظامی برای سرکوب معترضان عنوان شده بود. درباره جزییات این پژوهشها در گزارش زیر بیشتر بخوانید
بهنام قلیپور - ایران وایر
پلیس در جمهوری اسلامی، نخستین حلقه سرکوبهای شهری محسوب میشود. یگانویژه، مهمترین بازوی این نهاد انتظامی است و در ردههای بعدی، پلیس انتظامی و همیاران پلیس (بسیج)، در سرکوب اعتراضها همراه این یگان عمل میکنند.
عملکرد این سه عنصر در سرکوب اعتراضهایی که از یک ماه پیش آغاز شده، پرانتقاد و پر از خطا، و همراه با خشونتهای عریانی بوده که منجر به افزایش خشم عمومی در ایران شده است.
از شلیک مستقیم تا ضرب و جرح معترضان، و تا تخریب اموال عمومی؛ همگی از مجموعه اقداماتی که ماشین سرکوب جمهوری اسلامی در مقابله با معترضان در پیش گرفته است.
ماشین سرکوب، با تمام جزییات و اعضایش، مهمترین امید مقامهای جمهوری اسلامی برای خفه کردن مردم معترض محسوب میشود که در این سالها، سرمایهگذاری فراوانی روی آن شده است؛ از آموزشهای تخصصی گرفته، تا شستشویی مغزی و حمایتهای قابل توجه مالی.
با وجود همه این تدابیر و حمایتها و پیشبینیها، اما نحوه عملکرد این نیروها در میدان، نسبت مستقیمی با میزان موفقیت سیستم در سرکوبها یا شکست در برابر اعتراضها دارد، که در اعتراضهای سراسری این روزهای ایران، گزاشهای متعددی از فرار این نیروها و ترک کردن میدان منتشر شده است.
ارزیابی و پیشبینی نحوه عملکرد این نیروها و توفیق و ناکامی این نیروها در ارتباط با ماموریتهای ذاتی که دارند، موضوع تحقیقی با عنوان «شبیهسازی اثر توزیع درآمد بر ناآرامیهای اجتماعی» است، که در تازهترین شماره فصلنامه «پژوهشها و سیاستهای اقتصادی» منتشر شده است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
این تحقیق که متکی به یک شبیهسازی از جامعه ۸۰ میلیونی ایران است، تلاش کرده رفتار پلیس و مردم در اعتراضها را تجزیه و تحلیل کند.
این تحقیق در واقع، به بررسی اثرات توزیع درآمد بر ناآرامیهای اجتماعی، با استفاده از شبیه سازی مبتنی بر عامل میپردازد. در مدل، عوامل به دو دسته شهروندان و نیروهای نظامی تقسیم شدهاند و شهروندان براساس سطح درآمد، آستانه عاطفی و تیپ شخصیتی، نسبت به وقایع پیرامون واکنش نشان میدهند.
هدف این تحقیق، تجزیه و تحلیل تعامل بین شهروندانی که در ناآرامیهای اجتماعی مشارکت میکنند، و آنهایی که مشارکت نمیکنند؛ و بررسی پیامدهای اعمال آنها با رفتارهای مختلف نیروی نظامی است.
این تحقیق برای رسیدن به نتایج روشن در بررسی این مدل، سه وضعیت «پیروزی دولت در برابر مردم»، «پیروزی مردم در برابر دولت» و «جنگ داخلی» را در نظر گرفته است.
در اجرای این مدل، همچنین تعداد کل شهروندان، در وضعیتهای مختلف نیز مشخص شده، که شامل حالتهای راضی، در حال طغیان، ناراضی، بیطرف و کشته شده است.
در مورد نیروهای نظامی و پلیس هم، حالتهای راضی، ناراضی، و یا وضعیتی که از انجام وظایف خود سرپیچی کنند، مدنظر قرار گرفته است.
نمودار بالا، نمایی کلی از مدل مورد مطالعه در این تحقیق در ارتباط با وضعیت شهروندان جامعه ایران است، که فرض بر این گرفته شده که ثروتمندان جامعه، گروهی راضی هستند که همواره در اعتراضها خنثی عمل میکنند.
فقرا بخش دیگری از این نمودار در این مدل را تشکیل دادهاند، که فرض بر این گرفته شده که گروهی همواره ناراضی در جامعه هستند که بعضی از آنها، همواره آماده و مستعد طغیان هستند و برخی دیگر هم در صورتی که ۲۰ درصد اطرافیان آنها به اعتراضها بپیوندند، حاضر میشوند با آنها همراهی کرده و طغیان کنند.
نمودار زیر هم، مدل دیگر این تحقیق در ارتباط با نحوه عملکرد نیروهای نظامی و پلیس در مواجهه با اعتراضهای مردمی است.
این تحقیق میگوید، در صورتیکه نیروهای نظامی از سطح درآمد و پاداش راضی باشند، آمادگی زیادی برای سرکوبها و کشتار مردم معترض دارند.
در این تحقیق، همچنین فرض بر این گرفته شده که نیروهای نظامی که از درآمدهای خود راضی نیستند، تابع سرپیچی سایر همکاران خود هستند، و به نوعی دنباله معترضان درون سازمانی میروند.
این تحقیق همچنین نوشته، در صورتی آستانه عاطفی و انسانی نیروهای نظامی با درآمد متوسط تحریک میشود، که تعداد شهروندان کشته شده در اعتراضها زیاد باشد، که در این صورت، به صف ناراضیان و مامورانی میپیوندند که حاضر به سرکوب مردم نیستند.
این تحقیق با صورت بندی فرضیهها و اجرای آنها در مدلهای مختلف، در نهایت به این نتیجه رسیده که وقتی سطح پاداش برای نیروی نظامی نازل است، احتمال پیروزی شهروندان معترض بیشتر میشود.
نتایج دیگر این تحقیق نشان میدهد، هنگامی که درآمد نیروهای نظامی در سطح متوسط قرار دارد، احتمال جنگ داخلی، و هنگامی که درآمد نیروهای نظامی بالاست، احتمال پیروزی دولت بالاتر است.
نتایج تحقیق دیگری که سال ۱۴۰۰ در نشریه «آماد» پلیس منتشر شده نیز میگوید، کیفیت و حجم و نحوه تغذیه نیروهای یگانویژه، رابطه مستقیمی با کارآمدی و بهرهوری بالای آنها در میادین سرکوب دارد.
این نشریه نوشته که «بهبود جیره غذایی کارکنان یگانویژه و بهبود جیره غذایی ناجا و به تبع آن، انگیزه و روحیه و قوای جسمانی، اطلاعت پذیری، بالا رفتن آستانه تحمل، افزایش کارایی و بهرهوری کارکنان را نمایانگر، و باعث بالا رفتن تعهد کارکنان ناجا به سازمان» میشود.
نتایج این تحقیقات با برخی نتایج تحقیقاتی که در سالهای اخیر در نشریات پلیس منتشر شده است در تضاد است. به خصوص آنکه در اغلب این تحقیقات پلیس، ادعا شده در نیروهای یگانویژه، انگیزه دینی و مذهبی بالاترین و قویترین عامل برای سرکوب است. اما نتایج این تحقیقات، انگیزههای مالی و مرتبط با نیازهای جسمی را از قویترین شاخصها برشمرده است.
بررسی شاخصهایی چون فرسودگی شغلی، استرس، روابط درونسازمانی، فشار افکار عمومی، روابط خانوادگی و تیپ شخصیتی، از دیگر عواملی است که در سالهای اخیر، پلیس در مورد تاثیر آنها بر عملکرد یگانهای ویژه، تحقیقات متعددی منتشر کرده است.
برخی از این تحقیقات به روشنی مشخص کردهاند که نیروهای یگانویژه، زیر فشار استرسهای شغلی فراوانی قرار دارند و مجموعه عوامل بیشماری در نحوه عملکرد آنها تاثیر میگذارد، که تازهترین این نتایج میگوید، میزان پاداش و درآمد مالی آنها، از مهمترین این عوامل است.