خدای سال شصت اصطلاحی بود که خامنهای چندی قبل آرزوی بازگشت او را کرد. چرا او این آرزو را میکند در حالی که خود را در محاصره مردم خشمگین و آزادی خواه میبیند؟
جمهوری اسلامی اسلامی در دهه ۶۰ از سه ابزار مهم برای سرکوب جامعه و تحمیل خود به اکثریت مطلق ایرانیها استفاده کرده است. آنها این روزها هم به دنبال اجرای این روشها هستند، البته اگر بتوانند:
۱. شوک درمانی
اولین و ساده ترین روشِ جمهوری اسلامی در برخورد با اعتراضات و قیامهای آزادی خواهانه، ارتکاب جنایتهای بزرگ و شوکه کنند است. این جنایتها که تا قبل از قیام مهسا غالبا اثرگذار بود، باعث میشد که اکثریت مردم از شدت فاجعه دچار حالت لختی و بی حسی شده و دست از ادامه مقاومت به صورت مقطعی بردارند. در سالیان متاخر میتوان در جنایات کوی دانشگاه در سال ۷۶، کهریزک در سال ۸۸ و یا کشتار سال ۹۸ نام برد. اما این روش در قیام مهسا، به صورت برعکس جواب میدهد و هر جنایت با اینکه شوک روانی عمیق به جامعه وارد میکند ولی عزم مردم را برای مقاومت و ادامه قیام راسختر میکند. اما خامنه ایی و انصارش چون روشی بجز سرکوب و جنایت بلد نیستند، آتش خشم مردم را تندتر و گسترده تر میکنند.
۲. جنگ داخلی و یا خارجی
ابزار دومی که در دهه ۶۰ به شدت به کمک جمهوری اسلامی برای سرکوب جامعه آمد جنگ عراق و جنگهای داخلی با گروههای مسلح کرد و کمونیستها و مجاهدین بود. در واقع دلیل اصلی ادامه جنگ بعد از خرداد سال ۶۰ و حتی بعد از فتح خرمشهر در سال ۶۱، استفاده ابزاری از جنگ برای سرکوب مردم و تمامی مخالفان سیاسی بود. جنگهای داخلی مثل مقابله با احزاب کرد و یا کمونیستها در ترکمن صحرا نیز هر بار بهانه ایی برای سرکوب بیشتر و بسط یافتن استبداد میشد. امروز هم جمهوری اسلامی فعالانه در پی ایجاد درگیری با احزاب سیاسی-مسلح در کردستان و یا بلوچستان است تا بهانه کافی برای سرکوب گسترده را بیابد. مردم و احزاب باید بسیار هوشیار باشند تا در این دام نیفتند. حتی آنچنان که دکتر مهران مصطفوی در مصاحبه ایی هشدار دادند، ممکن است جمهوری اسلامی با بالابردن میزان غنی سازی اورانیوم در صدد تحریک اسراییل و یا امریکا به حمله به کشور باشد تا بدین صورت از فرصت سو استفاده کرده و جنبش انقلابی مردم را به حاشیه ببرد.
۳. ماشین کشتار
اجرای موقت دو روش پیشین به خدای بی رحم دهه ۶۰ اجازه داد که بی مبادا به کشتار وسیع فرزندان عزیز ایران در گوشه گوشه کشور به خصوص در زندانها بپردازد. در سالیان اخیر به علت رشد اینترنت و فشار افکار عمومی در سطح ملی و جهانی، جمهوری اسلامی نتوانسته به صورت موفقی این روش را به کار ببرد هر چند هیچ از حرص و ولع آنان به جنایت کاسته نشده است. اما اگر آنها فرصت استفاده از خشونت به میزان بالا، مثلا با وقوع یک جنگ، را بیابند، ممکن است در صدد ایجاد ماشین کشتار برایند. لذا ادامه مبارزه با روشهای خشونت زدا ضروری است.
خشونت چیست؟
با وقوع هر قیامی یکی از بحثهای اصلی در بین مردم و روشنفکران روش مبارزه و استفاده از خشونت است. اما بهتر است ابتدا خشونت را تعریف کنیم. خشونت عبارت است از هر عملی برای تضعیع حقوق خود و یا دیگران. لذا عملی که برای رسیدن به حقوق باشد خشونت نیست. دفاع از خود و یا مقاومت در برابر نیروی سرکوبگر نمیتواند به صورت خشونت تعریف شود زیرا دفاع از خود و دیگری طبق همه کتب دینی، اخلاقی و فلسفی یک حق هست.
برای آنکه بدانیم در عمل تا چه حدی باید از حق خود در دفاع استفاده کرد باید به هدف جنبش پرداخت. ایده ال هر جنبشی برای تضمین پیروزی، ایجاد شرایطی است که
۱. مردم به صورت میلیونی بدون هراس از هرگونه تهدیدی در جنبش شرکت کرده
برای رسیدن به این شرط باید روشهای رژیم از جمله شوک درمانی، جنگ و ماشین کشتار را از کار انداخت و از سوی دیگر باید:
۲. نیروی سرکوبگر نه بتواند و نه بخواهد مزاحم حضور مردم بشود.
این شرط در صورتی محقق میشود که نیروی سرکوبگر مطمئن شود که با کسانی روبرو است که به پیروزی خود ایمان دارند و با سرکوب نمیترسند و از ادامه جنبش خسته نمیشوند. اما ریزش در میان آنها وقتی شدت مییابد که بدانند در صورت عوض کردن صف خود مورد استقبال مردم قرار خواهند گرفت. لذا، وقتی خشونتی فراتر از حق دفاع از خود از سوی آزادی خواهان صورت میگیرد، قوای سرکوب فرصت مییابد تا خشونت عریان خود را توجیح کند. به همین دلیل اینجانب رفتار خشونت آمیز از سوی بعضی از گروههای مخالف که به صورت انتقام کور و یا شعارهای خارج از عرف و نزاکت هستند را مضر میدانم.
نکته مهم این است که بدانیم که زمان به سود مردم و به زیان سرکوبگران است. هر روز که جنبش ادامه بیابد پیروزی نزدیکتر و قوای سرکوب به لحظه فروپاشی نزدیکتر میشود ولی همچنان باید از دامهای خشونتگرایان پرهیز کرد.
تاریخ به روایت امروز، محمود کویر