جمشید عنبرستانی - کیهان لندن
در کشوری که درصد بالایی از مردم تحصیلکرده و از فهم و بینش سیاسی بالایی برخوردار باشند، یک حکومت دیکتاتوری و تمامیت‌خواه نمی‌تواند در درازمدت الگوها، تفکرات و خواسته‌های متحجرانه و مستبدانه‌ی خود را که تناسب و همخوانی با دنیای آزاد و متمدن امروز که برابری زن و مرد و احترام به حقوق انسانی و آزادی بیان و اندیشه را به رسمیت شناخته ندارد به مردم خاصه جوانان و قشر تحصیلکرده تحمیل کند مگر با اختناق و تهدید و خشونت و ایجاد جوّ وحشت برای اجبار مردم به اطاعت و پذیرش خواسته‌های حکومت، که این سیر باطل نیز طولانی نخواهد بود و سرانجام خشم و عصیان مردم علیه ظلم و بی‌عدالتی حاکمان را برانگیخته و حکومت فاسد و دیکتاتوری را به فروپاشی و نابودی می‌کشاند.
در عصر حاضر با توسعه و پیشرفت شگفت‌انگیز فن‌آوری‌های علمی و تکنولوژی، ارتباطات و تماس افراد با یکدیگر در تمام نقاط این کره خاکی از طریق اینترنت و فضای مجازی بطور اعجاب‌انگیزی سهل و آسان شده و اطلاعات و خبرها و اتفاقات و وقایع در هر زمینه‌ای و در هر نقطه و مکانی در جهان را می‌توان به صورت صوتی، تصویری و نوشتاری در یک چشم بر هم زدن در فضای مجازی در دسترس عموم قرار داد.
دولت‌های توتالیتر اینترنت را تهدید و دشمن بزرگی برای موجودیت خود به شمار می‌آورند و از این جهت است که رژیم دیکتاتوری و واپسگرای ملایان ایران تمام تلاش خود را برای کنترل این پدیده به کار گرفته تا از افشای جنایات و سیاهکاری‌های خود در داخل کشور و درج و نشر آن توسط مخالفان حکومت در فضای مجازی جلوگیری کند.
ماهیت و جوهر وجودی حکومت جمهوری اسلامی از ابتدا بر پایه‌های دروغ و ریا و خشونت استوار بوده و شکل گرفته است. سران و حاکمان نظام آخوندی از نخستین سال‌های به قدرت رسیدن و استیلای خود بر ملت و کشور ایران، سعی و تلاش داشته‌اند تا با ترویج خرافات، فساد، فقر و اعتیاد، فرهنگ و اخلاق را در جامعه به ابتذال و نابودی بکشانند و به دنبال آن تفرقه و جدایی اقوام ایرانی از یکدیگر را شکل دهند تا بتوانند با ایجاد تفرقه میان مردم و اقوام ایرانی حکومت خود را حفظ کرده و بقای آنرا تضمین کنند.
اما کشته شدن مهسا امینی دختر کردستانی توسط دژخیمان حکومت در گشت ارشاد تهران شعله‌های خشم مردم ایران در سراسر کشور را علیه نظام آخوندی و مزدورانش شعله‌ور ساخت و تابوی ترس مردم از حکومت جبار و جنایتکار ملایان را در هم شکست و انقلاب نوینی را علیه حکومت و حاکمان در سراسر کشور شکل داد.
آخوندها و سران بی‌مایه و شارلاتان حاکم بر کشور ایران که حرص و طمع قدرت و ثروت و خلیفه‌گری چشم و عقل نداشته آنان را کور کرده به این واقعیت تاریخی ومهم پی نبرده‌اند که اگر ایرانیان روزی برای رسیدن به یک هدف مشخص و یک آرمان و خواسته‌ی ملی دست در دست یکدیگر قرار دهند، چه رژیم منحوس و جنایتکار آخوندها و چه حتا استعمارگران اروپایی و آمریکا قدرت شکستن پیوند و اتحاد مردم ایران را نخواهند داشت.
اتحاد و همبستگی ملی که امروز میان مردم انقلابی داخل کشور و ایرانیان برون‌مرز در مسیر براندازی و نجات کشور از شرّ نظام ویرانگر ملایان شکل گرفته است، آینده‌ای روشن و آزاد و مرفه را برای همگان نوید می‌دهد.
در شورش سال ۵۷ مردم ایران هرچند با سواد و تحصیلکرده اما به دلیل آنکه با سیاست بیگانه بودند به راحتی فریب به اصطلاح روشنفکران و ملی‌نماهای فرصت‌طلب را خوردند که یک آخوند دیوانه و متحجر را با هماهنگی و یا دستور دولت‌های استعمارگر علیه حکومت شاه و براندازی نظام شاهنشاهی ایران به مردم ایران قالب کردند.
در آن دوران سیاه، انتشار اخبار کذب نقش اساسی و تعیین کننده‌ای در فریب مردم و افکار عمومی بر ضد شاه داشت و رسانه‌های معتبر جهانی هم در این راستا علیه دولت شاهنشاهی ایران نقش بسزایی ایفا کردند.
اما جامعه امروز ایران در تضاد کامل با جامعه قبل از شورش سال ۵۷ است. از یکسو اخبار کذب که برای به انحراف کشاندن مسیر انقلاب و مبارزان راه آزادی در نشریات داخلی و خارجی منتشر می‌شود بلافاصله در فضای مجازی توسط افراد آگاه و رسانه‌های مردمی در خارج کشور نادرست بودن آن خبرها آشکار و افشا می‌شود و از این رو نشر خبرها و اطلاعات کذب و انحرافی تاثیر چندانی بر مردم مبارز داخل کشور و در روند خیزش ملی و انقلاب جاری در کشور ندارد.
از سوی دیگر امروزه در ایران حتا کودکان هم با سیاست آشنا هستند و انقلاب شکل گرفته کنونی با خیزش جوانان شروع و شکل گرفت و قربانیان این خیزش ملی و آزادیخواهانه نیز اکثرأ جوانان و نوجوانان دختر و پسر دبستانی، دبیرستانی و دانشگاهی هستند.
مردم ایران در طول بیش از چهار دهه مبارزه و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی با حکومت ملایان آبدیده شده‌اند. زمانی که فریاد رسای جوانان و دانشجویان و مردم مبارز با شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» سران نظام را به ترس و بهت و حیرت کشاندند و نشان دادند که حنای این دو طیف نیرنگ‌باز حکومت دیگر رنگی ندارد و یک انگشت و بیلاخ بزرگ نیز به سران حکومت و رهبران این دو طیف نشان دادند. انگشتی که پس از شروع خیزش ملی، دختران و پسران جوان وشجاع و مبارز در مدارس حواله عکس رهبر الدنگ حکومت و مزدورانش در خیابان‌ها می‌کنند.
ملت ایران با تحریم گسترده انتخابات نمایشی ریاست جمهوری سال گذشته به حاکمان و مماشاتگران اروپایی و آمریکایی نشان داد که دیگر دوره انتخاب بین بد و بدتر برای مردم ایران پایان یافته و آنها مسیر مبارزه برای رسیدن به آزادی و گذار از این حکومت عقب‌مانده و متحجر را انتخاب کرده‌اند.
دست‌های مرموزی در خارج از کشور سعی در چلبی‌سازی و رهبرتراشی دارند اما با درایت و بینش و آگاهی سیاسی مردم داخل کشور امری محکوم به شکست است و اینها خود را سر کار گذاشته و تنها باعث ایجاد تفرقه در میان ایرانیان خارج کشور می‌شوند. تنها فرد مورد اطمینان مردم ایران و شناخته شده در خارج کشور که می‌تواند در پیشبرد و پیروزی انقلاب به مردم ایران کمک کند شاهزاده رضا پهلوی است. اما شوربختانه در این روزهای حساس و سرنوشت‌ساز ایشان فقط به گهگاهی پیام دادن و حمایت لفظی از خیزش مردم بسنده کرده و حاضر به پذیرفتن مسئولیت رهبری و یا مدیریت انقلاب در کشور نیست.
رهبر یا شورای رهبری پس از سرنگونی رژیم ملایان تا زمان برگزاری انتخابات آزاد برای تعیین نوع حکومت از میان افراد مبارز و قابل اعتماد مردم که در صحنه مبارزه با رژیم و مزدورانش و پیروزی انقلاب نقش فعال داشته‌اند انتخاب خواهند شد.
اپوزیسیون و تشکیلات و افراد سیاسی خارج کشور باید در جهت پاسداری از همبستگی ملی ایجاد شده تلاش کنند و صدای مردم آزادیخواه داخل کشور باشند و تنور انقلاب را با جلب حمایت هرچه بیشتر دولت‌ها و سیاستمداران و افکار عمومی گرم نگه دارند.
ایرانیانی که تابعیت اروپا و آمریکا و کانادا و سایر کشورهای جهان را دارند و خود را فعال سیاسی مخالف حکومت ملایان معرفی می‌کنند و از طرفی پاسپورت جمهوری اسلامی را نیز در جیب خود دارند نمی‌توانند ادعای رهبری دوران گذار را داشته باشند اما هر اقدامی که در جهت پیشبرد انقلاب وانسجام و اتحاد ملی انجام دهند قابل تقدیر و احترام است.
بدنه ارتش و سپاه به دلیل فساد و جنایات و دزدی‌های نجومی سران مافیایی حکومت دچار ریزش و پشت کردن آنان به نظام فاسد آخوندی شده است که این امر نگرانی شدیدی را میان سران حکومت به وجود آورده است. اما این ریزش‌ها به حال مردم و جوانان آزادیخواه که خون‌شان توسط مزدوران داخلی و خارجی رژیم هر روز در مدرسه و دانشگاه و در خیابان و کوی و برزن بر زمین ریخته می‌شود کمکی نمی‌کند.
زمان آن فرا رسیده است که افراد ریزشی در نیروهای مسلح از خود غیرت و جوانمردی نشان دهند و اسلحه‌های خود را به دست گیرند و فرماندهان و مزدورانی را که سلاح‌های مرگبار خود را به سوی هموطنان و جوانان آزادیخواه نشانه می‌گیرند و وحشیانه به سوی مردم بی‌دفاع شلیک می‌کنند خاصه مزدوران و جنایتکاران عرب عراقی و لبنانی را که رژیم غیرایرانی ملایان برای سرکوب مردم به کار گرفته هدف قراردهند و پشتیبان و محافظ مردم باشند تا درآینده به عنوان قهرمانان ملی از آنان تقدیر شود.
