Thursday, Nov 17, 2022

صفحه نخست » آقای خاتمی و نگرانی از "فروپاشی اجتماعی"، رسول نفیسی

Rasoul_Nafisi.jpgآقای محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق، اخیرا اظهار نظری کرده که در واقع موضع اصلاح طلبان راجع به جنبش انقلابی اخیر ایران به حساب می‌آید. ایشان درضمن اینکه جنبش را تلویحا اصیل و ملی‌شمرده است خاطرنشان می‌کند که براندازی "نه ممکن است و نه مطلوب." او همچنین اضافه می‌کند که ادامه وضع موجود "فروپاشی اجتماعی را هرلحظه بیشتر و پهن‌تر" می‌کند.
مقدمتا باید گفت که نفس اجازه دادن به آقای خاتمی ممنوع التصویر و خانه نشین به اقدام به برخی ملاقات‌ها و اظهارنظرها خود از برکات این جنبش عظیم آزادی‌خواهانه و زن محور ایران است، وآقای خاتمی هم شاید به همین ملاحظه صحبتی کرده است که که به هیچکس برنخورد. ولی این اظهارات کم سابقه سوالاتی چند ایجاد میکند که مقدم بر همه این است که دلائل و شواهد دال بر عدم امکان براندازی این رژیم چیست و از کجا آمده است؟ ما لااقل در همین دهه‌های اخیر فروپاشی دو رژیمی را که کاملا مسلط بر اوضاع و مستقر در قدرت به نظر میرسیدند مشاهده کرده‌ایم: اتحاد جماهیر شوروی و دولت شاهنشاهی پهلوی. از رژیم‌های افریقای جنوبی و زیمبابوه آرژانتین و کره جنوبی و امثال آن‌ها هم البته میتوان یادکرد. این دول غیر دموکراتیک تا لحظه آخر هم قدر قدرتی میکردند. بقول هانا آرنت، دول ستمگر تا لحظه‌ی آخر شکست ناپذیر به نظر میآیند. دلیلی دردست نیست که جمهوری اسلامی ستمگر با آن کادر متشکل از آخوندهای مدرسه نرفته و بازاری‌های طماع و نظامی‌ها و کارمندان فاسد و نالایق، بجز بیرحمی غیرانسانی منبعث از خشونت مقدس تفاوتی با دیگر دول استبدادی داشته باشد.

به چه دلیل سرنگونی این رژیم مطلوب نیست؟ پس اینهمه موج درپس موج اعتراضات و جانفشانی‌ها در طی این چهار دهه به چه علت است؟ آیا تنها از طرف مردم متوهم و خوابزده‌ای است که بنا بر اظهارنظر رسمی حاکمان تحت تاثیر تبلیغات رسانه‌ای دشمنان قرار گرفته‌اند؟ به چه زبانی باید گفت که این گروه حاکم برکشور نالایق و ضدملی هستند و باید بروند و جایشان را به کسانی بدهند که بتوانند به شیوه معمول درست حکومت یا ‌به قول آقای خاتمی "حکمروایی" کنند. ایشان میفرماید ریشه همه‌ی مشکلات مملکت در "ساز و کار و شیوه نادرست حکمرانی است و چاره کار نیز شناخت ویژگی‌های حکمرانی خوب است. " به نظرم آقای خاتمی برآن است که آقایان خامنه‌ای و جنتی و رئیسی و شرکاء باید بروند کلاس‌های اکابر و روش حکمروایی خوب را یاد بگیرند! آقا چهل و چارسال به‌قول شما "آزمون و خطا" و ویران کردن یک کشور آیاد کفایت نکرد برای یادگیری؟ چند نسل دیگر باید صبر کنند تا به‌قول خانم فائزه رفسنجانی آقامجتبی مانندی از در درآید و انشاالله مثل شاهزاده محمد بن سلمان از کار درآید و رفورم کند؟
آقای خاتمی آرزوی سلامت کرده است برای معترضین. فکرکنم این دیگر از سر طنز و استهزا است. نه آقای خاتمی. سلامت گر تو جویی در کنار است، یعنی در همان حاشیه‌ای که جنابعالی چندین سال است گیر کرده‌اید. بگذارید این بچه‌های جان به لب آمده، این معترضین کلا افسون زدایی شده و این کسانی که باجسم و جان خودشان جلوی استبداد آسیایی بازیافت شده در قرن بیست و یکم ایستاده‌اند کار خودشان را بکنند. ا. درست می‌فرمایید. ره پر سنگلاخ و پرخطری است. ولی بچه‌ها بقول آقای ظریف" این راه را انتخاب کرده‌اند. " اجازه بدهید ببینیم در این خیزش تا کجا پیش می‌روند.
اشاره فرموده‌اید به "فروپاشی اجتماعی" که ممکن است در اثر خیزش انقلابی اخیر در پیش باشد. این فروپاشی اجتماعی که دایما از آن به‌عنوان خطر بالقوه نام برده می‌شود چگونه اتفاقی است؟ مگر تا به امروز که دوماهی از خیزش امیدبخش زن محور ایران می‌گذرد شواهدی بر این فروپاشی دیده‌اید؟ تابحال که اتفاقا وفاق ملی ده چندان شده و کرد و ترک و بلوچ نوای اتحاد و همبستگی ایرانی نشان میدهند. زن و مرد سر یک سفره غذا میخورند و کودک و پیر یکدل و همصدا فریاد آزادی سر میدهند. درکجای این جنبش فرهمند شما فروپاشی سراغ کرده‌اید؟ اصلا فروپاشی اجتماعی به چه معنا است؟
اصطلاح فروپاشی اجتماعی که بسیاری از اصلاح طلبان از آن برای هشدار دادن به "نظام" استفاده می‌کنند درواقع آن نیست که آنان منظور می‌کنند. این اصطلاح بدوا از طرف باستان شناسان و تاریخ دانان مصطلح شد که به علل زوال تمدن‌های بزرگ می‌پرداختند. مثلا "جوزف تین‌تر" سه مورد تمدن روم غربی و تمدن مایاها و نهایتا تمدن اهالی پوئبلو را کاوید و دلائل زیست محیطی و تاریخی سقوط آن تمدن‌ها را بررسی کرد. اما در مورد جوامع زنده امروزی این اصطلاح کارکردی ندارد. فروپاشی حتی در جوامعی مثل سوریه و لیبی که در شرف نابودی بودند اتفاق نیافتاد. البته اگر مراد از "فروپاشی" اضمحلال رژیم سیاسی باشد امری است جداگانه، و این اضمحلال درموارد‌ی مثل خلافت اسلامی داعش یا رژیم بعثی صدام و سیستم آپارتهاید در کشور آفریقای جنوبی و نظائر آن نه تنها به فروپاشی جامعه نیانجامید بلکه حتی ختم به خیر شد.
در ایران جمهوری اسلامی زده، متاسفانه، ثابت شده است که امکان تغییر مگر در شکل انقلابی آن موجود نیست. مردم در سنوات اخیر لااقل چهاربار به رفتار اعتراضی مدنی متوسل شدند که جنبش سبز باشعار "رای من کو؟ " از همه مدنی تر و صلح‌آمیزتر بود. تجربه نشان داد که جنبش سبز با سه میلیون شرکت کننده و هشت کشته، اعتراض علیه گرانی بنزین با شرکت میلیونی و هزار چهارصدکشته، و اعتراضات گوناکون دیگر باوجود تلفات و زندانی شدن‌ها هیچکدام منشاء اثری نشدند. حاکمان به مردم نشان داده‌اند که آنان را خس و خاشاک و مگس و بازی‌خورده و سفیه به حساب می‌آورند. موضع رسمی "نظام" این است که تلویزیون و کمپیوتر برذهن مردم معترض حاکم است نه آگاهی تاریخی و رنج تحقیر روزانه در دست اوباش جمهوری اسلامی. این جوانان و نوجوانان نسل نو اما این تحقیر عظیم تاریخی را برنمی‌تابند. آن‌ها روش دیگری در پیش گرفته‌ و کل حاکمیت را نشانه گرفته‌اند. راه دیگری به آن‌ها پیشنهاد می‌کنید؟ آیا باید منتظر سلطنت آقامجتبی باقی بمانند؟

رسول نفیسی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy