اطلاعیه توییتری مشترک آقایان پهلوی و اسماعیلیون و خانمها مسیح و دیگران را با دقت و حوصله و بطور همه جانبه مرور کردم. با شرایط امروز انقلاب مدرن ایران و وضعیت احتمالی آینده آن سنجیدم اما متاسفانه نتوانستم آنرا زیاد کارآمد بیابم مگر به یک طریق که در انتهای این مطلب اشاره خواهم کرد. حالا چرا؟
برای اینکه هیچکدام از این افراد به جز یکنفر «آقای مهتدی»، مسئولان یک «تشکیلات سیاسی» که باید دارای نقشه راه گذار و نقشه راه بازسازی کشور باشد و در حوزه سیاسی ایران بتواند آن حزب سیاسی را به خاطر آن برنامهها در آینده به رای مردم بگذارد نیستند. آقای مهتدی هم که مسئولیت حزب کومله را دارد حزبش نقشه راهی برای گذار در کل ایران ندارد و محدود به کردستان است. هرچند آقای پهلوی خود برخلاف بقیه که به جامعه مدنی تعلق دارند، متعلق به جامعه سیاسی است و به قول خودش نقش هماهنگ کننده میان «تشکلهای سیاسی» را برعهده دارد و آقای اسماعیلیون نیز خود را هماهنگ کننده «جامعه دادخواهان پرواز ساقط شده» مینامد، و افراد دیگر هم بخشهایی از جامعه مدنی را نمایندگی میکنند، اما اساسا هیچ «تشکل سیاسی دیگری غیر از کومله» که آنان بتوانند میان آنها ائتلاف ایجاد نمایند و از دل آن دولت آلترناتیو را بیرون بکشند و به دنیا معرفی کنند در در میان این افراد وجود ندارد. لذا گمان نمیکنم که این «ائتلاف افراد منفرد» با همدیگر و با یک حزب محلی بتواند یک تجمیع بزرگ ملی را رقم بزند. حالا بگذریم از اینکه این گروه فقط میتوانند «وحدت» داشته باشند و نه «ائتلاف» که ویژه تجمیع موقت احزاب است!
اما پیشنهادم: اگر محتوای حکومت را دموکراتیک و فرم آن را جمهوری و یا پادشاهی مشروطه در نظر داشته باشیم آنگاه نیازمند حضور احزاب و تشکلهای «فراگیر معدود» و یا «منطقهای متعددی مثل حزب کومله در سایر استانهای کشور» در کل کشور هستیم که مردم به آن احزاب برای تعیین دولت و حکومت رای بدهند. چرا؟ چونکه رای دادن مردم به شخص منفرد به دموکراسی پایدار راه نمیبرد. اگر قبول کنیم که احزاب بزرگ فراگیر معدودی را نداریم لذا باید مراجعه بشود به احزاب متعدد منطقهای مثل همان کومله و از رهبران آنها دعوت بشود که اول مردم مناطق مربوط به خود و سپس با یک ائتلاف سرتاسری همه ملت را در نهایت پشت خود تجمیع نمایند. خود این رهبران احزاب منطقهای باید در دولت موقت آلترناتیو مرکزی قبول مسئولیت بکنند و از میان خود کسی را به عنوان رییس دولت موقت انتخاب نمایند. اگر پادشاهی مشروطه مورد نظر باشد میتوانند علاوه بر رییس دولت پادشاه مشروطه را هم که لابد آقای پهلوی خواهد بود به عنوان پادشاه آینده برگزینند. اینگونه ائتلاف گسترده سرتاسری شکل میگیرد و نظام سیاسی پایداری از طریق دولت ائتلافی پدید میآید که طلایه آن را به عنوان دولت موقت ائتلافی میتوان سریعا جانشین رژیم فعلی به ملت ایران و جامعه جهانی معرفی نمود.
تنها مسئولیتی که من برای این عده از هموطنان ارجمند که با هم متحد شدهاند میتوانم پیشنهاد کنم این است که آنها نقش «کمیته ائتلاف ملی» را بر عهده بگیرند و با همین عنوان به تشکلهای منطقهای مراجعه بکنند و از آنها بخواهند که همگی برای یک ائتلاف سرتاسری اعلام آمادگی بکنند و رهبران خود را برای تدوین یک نقشه راه گذار از حاکمیت موجود به حکومتی دموکراتیک به این هیئت معرفی کنند و در عین حال همین رهبران با هم دولت موقت گذار را در نهایت تشکیل بدهند.
خوشحال میشوم نظر بقیه دوستان را هم داشته باشم.
چنگیز عباسی