Monday, Jan 9, 2023

صفحه نخست » تصویر ایران آینده (بخش سوم)، اکبر کرمی

Akbar_Karami_3.jpgاگر سنت بگذارد

هرگاه پا‌ی تصویر ایران آینده در میان است، ناگزیر باید به سنت و برآمد آن در جهان‌ها‌ی جدید هم پیش‌کشیده می‌شود. ایرانیان کم‌وبیش دویست سال پیش با مدرنیته آشنا شده‌اند؛ و دور از انصاف نیست اگر بگویم از آن زمان تا اکنون مدرن شدن در جلوه‌ها و نام‌ها‌ی گوناگون رویا‌ی سرآمد ایرانیان بوده و شده است و هرچه پیش‌تر آمده‌ایم، رویاپردازی برای آن پرزورتر گشته است. شوربختانه اما در عمل ره به جایی نبرده‌ایم؛ و "مدنیت ناتمام" برآمد آن رویاها خام و کوشش‌ها‌ی ناتمام است؛ مدنیتی که در گذار پایدار از اجتماع/فرهنگ به جامعه/سیاست ناکام مانده است.

برای نوینیدن (مدرن شدن) باید تغییر کرد؛ اما تغییر چندان ساده و آسوده نیست. برای نوینیدن باید از سنت بیرون آمد؛ اگر سنت بگذارد.

الف) دش‌واری بنیادین نقد سنت است

ادیان، مذاهب و‌چهره‌ها‌ی گوناگون آنان را همه‌گان به‌طور چیره بسیار جدی‌تر و بزرگ‌تر از آن که هستند و بوده‌اند در نظر می‌گیرند. (و این بازتابی از خودبزرگ‌بینی مذاهب و مذهبی‌ها است که گاهی به دیگران هم کشیده می‌شود.)

یکم. ادیان و مذاهب همیشه ادامه‌ی سنت پیش از خود هستند با تغییراتی اندک؛ آن‌چه تازه است نام‌ها و ادعاها هستند؛ محتواها و‌مدلول‌ها چندان با گذشته گوناگون نیست و نمی‌تواند باشد.

بنیان‌گذاران ادیان و مذاهب به‌طور چیره آدم‌ها‌ی ساده و بسیار معمولی بوده‌اند؛ و از اجتماع و تاریخی ساده‌تر برآمده‌اند. در نتیجه حتا اگر می‌خواستند تغییرات عمیقی ایجاد کنند و از خود هنایشی (تاثیری) به سزا بگذارند، از امکانات دماغی، فرهنگی، تاریخی و شناختی آن بی‌بهره بودند؛ و نمی‌توانستند! و نتوانستند. و از همین رو است که هیچ فیلسوفی درهیچ تاریخی به ننگ پیامبریدن و نام پیامبری آلوده نگشته است.

دوم. ادیان و مذاهب در هر حال به طور چیره در طول زمان و به زور هنایش آینده‌گان تغییر کرده و بزرگ شده‌اند. یعنی غالبن و قالبن رد پا‌ی سنت قدیم از راه‌ها‌ی گوناگون به سنت جدید و نام‌ها‌ی تازه رسیده و کشیده شده است. سنت همیشه با نام‌ها‌ی تازه راه خود را ادامه داده است. ادیان و مذاهب در عالی‌ترین شکل خود برآمد تاریخ پس از بنیان‌گذاران خود هستند؛ رخ‌دادها و امکانات و احتمالات بسیاری دست به دست هم می‌دهند تا در هم‌دستی سنت و ضرورت‌ها‌ی تازه تغییرات و اصلاحاتی در سنت رقم بخورد.

سوم. سیاست، امر سیاسی و مناسبات قدرت و داوری ستون فقرات هر اجتماعی است؛ و سیاست در گذار سنت از نام‌ها‌ی قدیم به نام‌ها‌ی جدید، چندان تغییر نخواهد کرد؛ و نمی‌کند. به زبان دیگر سنت در بنیادها سنت مناسبات قدرت و داوری است. مناسباتی که به آسانی تن به تغییر نمی‌دهند.

فشرده کنم، می‌خواهم بگویم نه فریب نام جمهوری اسلامی ایران را بخورید و نه فریب اسلام و دروغ حکومت اسلامی را و نه حتا فریب سکولاریسم، دمکراسی و حقوق بشر را؛ ایران ام‌روز ادامه‌ی ایران دی‌روز است و شوربختانه ایران فردا هم ادامه‌ی ایران ام‌روز خواهد بود؛ تنها نام‌ها تغییر کرده‌اند و می‌کنند؛ و بارها و شانه‌ها عوض شده‌اند! و می‌شوند. نگذارید تغییر نام‌ها شما را گیج و منگ کند. اگر می‌خواهیم از سنت بیرون برویم، باید مناسبات قدرت و داوری را که در سنت ایرانی اسلامی کار می‌کند شناخت، نقد کرد؛ و تغییر داد.

تا درک مناسبی از مناسبات قدرت و داوری در ایران آینده نداشته باشیم؛ و حقوق و ابزار لازم برای هدایت آن را، شانه به هیچ باری نباید داد. این الف‌با‌ی سیاست است. (دست‌کم من سیاست را در بنیادها این‌گونه می‌فهمم.)

ب) نقد دین نقد سنت نیست

بر خلاف همه‌ی هم‌همه‌ها و بگومگوهایی که در دو سده‌ی گذشته بر سر اسلام در ایران در گرفته است، ما هنوز به نقد سنت نرسیده‌ایم؛ آن‌چه در ایران نقد سنت نامیده می‌شود، بیش‌تر نقد دین و به‌ویژه دین اسلام بوده است؛ شکلی از عصبیت قومی که حتا گاهی به طور خنده‌داری می‌خواهد نام‌ها‌ی قدیم را جا‌ی نام‌ها‌ی آشناتر بگذارد. چنین نقدی بیش از آن‌که به بنیادها در سنت بپردازد، گرفتار پوسته‌ی آن است؛ ادیان به‌طور چیره و اسلام در ایران به طور ویژه بخش اندک و قشری سنت ایرانی است. هم سنت در ایران بسیار پرزورتر و فربه‌تر از سنت اسلامی است؛ و هم سنت اسلامی تا حد بسیاری از سنت پیشااسلامی آب خورده است و بزرگ شده است. در نتیجه در ایران نقد سنت اگر محدود به نقد دین یا اسلام شود، ره به‌جایی نخواهد برد.

ما در ایران نه تنها هنوز به نقد سنت نرسیده‌ایم، که در نقد دین و در برابر دین‌ گاهی به اجبار و گاهی از سر بلهوسی و نادانی به فرورفتن در سنت و بازگشت به گذشته‌ و دین‌ها‌ی درگذشته هم کشید شده‌ام. نقد دقیق و عمیق سنت است که امکان چرخش تمدنی را فراهم می‌آورد؛ و در بنیادها مناسبات قدرت و داوری را تغییر می‌دهد. در این چشم‌انداز ما هنوز به آستانه‌ی نقد سنت هم نرسیده‌ایم.

گرایشات مدرن در ایران بیش از آن‌که برآمد نقد سنت باشد، میوه‌ی جهان‌ها‌ی جدید و سرریز دست‌آوردها‌ی آن‌ها به حاشیه‌ها است. به همین دلیل است که حتا دریافت‌ها‌ی ما به عنوان جریان‌ها‌ی مدرن از ایران آینده و تصویر آن ناتمام و گاهی مبهم است. اگر می‌خواهید تصویر ایران آینده را از مه‌دودی که آن را پنهان و مبهم کرده است بیرون بیاورید، باید از مه‌دودی که مناسبات قدرت و داوری را در ایران در خود تنیده است بیرون آمد. اگر می‌خواهید کابوس مدنیت ناتمام تمام شود، باید به ملی کردن مناسبات قدرت و داوری در ایران اهتمام نشان دهید و سازوکار آن را فراهم آورید.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy