tweet در انگلیسی به معنی جیک جیک (بچه پرنده) است که نام میکرو وبلاگ tweeter بخاطر ارسال پیام های کوچک، از آن گرفته شده است.
انتشار همزمانِ یک متن واحدِ چند کلمه ای از حساب های تویتری رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، نازنین بنیادی، علی کریمی و گلشیفته فراهانی در آغاز سال نو مسیحی، بار دیگر در میان انواع اپوزیسیون ها از راستِ راست تا چپِ چپ ولوله انداخته است. عده ای آن را ائتلاف، عده ای " ائتلاف یواشکی" می نامند؛ عده ای آن را نه اتئلاف بلکه همصدائی به حساب می آورند؛ عده ای مانده اند که مگر قحطی بود؟ عده ای هم بر طبل افشاگری علیه آلترناتیو سازی بورژوا امپریالیستی از بالای سر کارگران و زحمتکشان می کوبند که مبادا مردم گول سلبریتی ها را بخورند و به دام امپریالیست ها بیافتند.
بی تردید دستچین شدن این پیام دهندگان، حساب و کتاب دارد و تکه ای از یک پازل است اما آنچه بیشتر جای تأمل دارد، وضع اسفناک کل اپوزیسیون است که با هر عطسه و سرفۀ رضا پهلوی تب می کند و به لرز می افتد. این پیام توئیتری شش نفره بکلی بی محتوا و فاقد مختصات یک ائتلاف، یعنی فاقد نمایندگی های میان احزاب و جریانات سیاسی است و تنها پیام و محتوایش همانا جمع شدن " یواشکی" ( توئیت های مجزا و نه با امضای جمعی) سلبریتی ها حول شازده است. در واقع، نه خود پیام دهندگان بلکه اپوزیسیونِ ترس خورده است که این توئیت ها را به سطح یک ائتلاف و حتا آلترناتیو سازی از سوی آمریکا و غرب برکشیده و بزرگ کرده است. اپوزیسیونی که اعتماد به نفس ندارد چون پایگان و جایگاهی در جنبش جاری ندارد، از یک جیک جیک ناچیز، بهمن به راه انداخته و خودش هم به وحشت افتاده است که: ای داد، خبرهائی هست و ما عقب مانده ایم.
بعضاً این توئیت مشترک را آلترناتیو سازی همچون "چلبی" سازی برای ایران نامیده اند! خنده دار است. چلبی را بمب افکن های آمریکائی چلبی کردند؛ این سلبریتی ها و صد سلبریتی دیگر و همان شاهزاده، همگی رویهم، بدون بمب افکن های آمریکا حلبی هم نیستند، به این دلیل روشن که این جماعت سلبریتی و هر اپوزیسیون دیگری تا جمهوری اسلامی سرنگون نشده باشد، نمی تواند جایگزین آن بشود و می شود مثل مجاهدین خلق که نزدیک چهل سال است پارلمان در تبعید، دولت در تبعید و رئیس جمهور در تبعید و امام غائب در تبعید دارند و در کریدورهای دولت ها برای گدائی سرنگونی رژیم سرگردان اند. این ها نه خودشان نیروی سرنگونی دارند، نه خارجی ها حاضر اند برایشان سرنگون کنند. تنها چیزی که باقی مانده است مصادرۀ جنبشی است که با بهم زدن کاسه کوزۀ اصلاحات و دست رد زدن بر تهاجم نظامی خارجی، راساً برای سرنگونی رژیم به میدان آمده و خود را بر آن ها هم (که هراسناک از انقلاب و در رؤیای سرنگونی چلبیستی یا مخملی بودند) تحمیل کرده است.
اما این جنبش را نمی شود با آویختن سلبریتی ها بر سر قلاب، به تور کشید و مصادره کرد. آلترناتیو رژیم جمهوری اسلامی، در خمرۀ جنبش انقلابی کنونی در حال تخمیر و تکوین است. یک کسی مچ توئیت کنندگان را گرفته بود که: دیدید؟ حتا شعار " زن زندگی آزادی" را هم در پیامشان نگنجانده بودند! کسی نپرسید: خُب اگر گنجانده بودند چه فرقی می کرد؟ مگر همه این سلبریتی ها و نه کمتر از همه، شازده پهلوی و مادر و همسر و دختر اش این شعار را بالای دست بلند نکرده و فریاد نزده اند؟ مگر حتا در نماز جمعه هم نگفتند که زن زندگی آزادی را ما هم قبول داریم؟ شعار رمانتیک " زن زندگی ازادی" اتفاقاً آن حلقه فراخی بود که همه مرتجعین ضد انقلابی با چنگ زدن بر آن خودشان را به این جنبش وصل کردند و ادای حمایت از انقلاب را در آوردند. این جنبش انقلابی برای سرنگونی با سویه های رمانتیک، با شعر و شور، حماسی، زنانه، و جوانانه، فداکارانه و قهرمانانه، پر افت و خیز، برپا و سینه خیز، دوام و قوام می یابد و دیر یا زود شاهد تولد یک انقلاب واقعی اجتماعی از پیلۀ زیبای " زن زندگی آزادی" خواهیم بود که مطالبات و شعارهایش را هیچ شاهزاده " دموکرات و جمهوری پسند" و هیچ سلبریتی فرصت طلبی که در کمپ سلطنت طلبان یا جمهوریخواهان مدافع دیکتاتوری بازار آزاد قرار بگیرد تکرار نخواهد کرد. آن زمان است که آلترناتیو حکومتی از دل انقلاب اجتماعی سر بر خواهد کشید.
دوستان انقلاب بهتر است وقت و انرژی شان را برای بهمن ساختن از گلوله برفی جریانات ضد انقلابی هدر ندهند؛ افشایشان کنند البته، اما به وظیفه خودشان در اعماق جامعه، در میان زنان، ملت های ستمدیده، کارگران و محرومان و ازادی خواهان بپردازند و زمین را آبیاری کنند!
شهاب برهان
14 دی 1401 - 4 ژانویه 2023
تصویر ایران آینده (بخش سوم)، اکبر کرمی
گسست نسل امروز ایرانی از مقبره و منبر، نیکروز اعظمی