Saturday, Jan 21, 2023

صفحه نخست » گزارش انصاف نیوز از فشار بر "ایرانیان میانه‌رو" در خارج کشور

negar-mortazavi-banner.jpgانصاف نیوز - نگار مرتضوی روزنامه‌نگار ایرانی مقیم آمریکا، که مشی میانه رو داشته و از حسن روحانی در انتخابات‌های ۹۲ و ۹۶ حمایت کرده بود، در واکنش به حملاتی به خود، می‌گوید که ادعای سفرش در دوره‌ی باراک اوباما دروغ است. او از فشارها علیه خود می‌گوید.

به گزارش انصاف نیوز، مرتضوی در صفحه‌ی شخصی خود نوشت: «مدتهاست که اطلاعات کذب و دروغ‌های زیادی درباره من و دیگر خبرنگاران تبعیدی منتشر می‌شود. از جمله به دروغ می‌گویند اسنادی منتشر شده که نشان می‌دهد من در دوره باراک اوباما مخفیانه به ایران سفر کردم. به عنوان سند هم وبسایتی را هم ضمیمه می‌کنند که در آن کوچکترین اسمی از من نیامده. نمیدانم این دروغ‌‌های شاخدار و اطلاعات کذب را با چه هدفی منتشر می‌کنند. اما حقیقت این است که من ۱۴ سال است که در تبعید زندگی کرده‌ام و از سال ۸۸ به ایران سفر نکردم».

او در مقطعی گزارشگر صدای آمریکا بود که پس از اعلام حمایت از روحانی در سال ۹۲، از آن شبکه کنار گذاشته شد. همچنین در ابتدای آغاز به کار شبکه‌ی ایران اینترنشنال با آن همکاری می‌کرد اما پس از اعتراض‌هایی در شبکه‌های اجتماعی به مشی آن شبکه، مرتضوی از آن استعفا داد. او در زمان توافق هسته‌ای (برجام) یکی از حامیان آن بود*.

tweet.jpg

نگار مرتضوی در آبان ماه یعنی یک ماه پس از شروع اعتراضاتی که از اواخر شهریورماه تا اواخر آذرماه ادامه داشت، از حملاتی به خود خبر داده بود که در شبکه‌های اجتماعی مشابه آن علیه میانه‌روهای دیگری هم گزارش شده بود. او گفته بود «کارشناسان فضای مجازی پس از بررسی دقیق این حملات به من اطلاع دادند که این حمله‌های آنلاین کاملا هدفمند و هماهنگ شده و بخشی از یک کمپین گسترده است که با منابع بسیار زیاد دولتی، در حال پرونده سازی و تخریب من و بعضی دیگر از خبرنگاران داخل و خارج کشور است».

به‌نظر می‌رسد اشاره‌ی او به دولتی که پشت حملات است، عربستان سعودی و دیگر کشورهایی باشد که در اعتراضات امسال و اتفاقات سال‌های ۹۶ و ۹۸ نیز با نیروهای میانه‌رو در رسانه‌های دولتی خودشان یا رسانه‌های مورد حمایتشان، حمله کرده بودند.

مرتضوی در آبان ماه ۱۴۰۱ نیز در صفحه‌ی شخصی خود در واکنش به حملات اپوزسیون به ایرانی‌هایی که مشی میانه‌روانه‌ای در این سال‌ها داشته‌اند، نوشته بود:

«جمله‌های تکه تکه شده‌‌ای از مصاحبه‌های طولانی من در طول سالهای مختلف را به سبک برنامه ۲۰:۳۰ صدا و سیما طوری پشت سر هم چیده‌اند که معنی حرف‌هایم را عوض کنند و به قصد تخریب من در فضای مجازی پخش ‌کنند. این ویدیوها را گروه‌های شناخته شده‌ای ساخته‌اند که مدتهاست به طور هدفمند و منسجم در حال اتهام‌زنی و پرونده‌سازی برای خبرنگاران داخل و خارج هستند، با هدف تخریب رسانه‌ها و ایجاد فضای بی اعتمادی بین مردم و منع اطلاع رسانی دقیق و حرفه‌ای درباره اتفاقات ایران. من سالهاست که به عنوان خبرنگار و تحلیلگر با رسانه‌های مختلف فارسی از جمله صدای آمریکا و بی‌بی‌سی، و با رسانه‌های بین‌المللی از جمله ایندیپندنت، سی ان ان، رادیو ملی آمریکا و بسیاری رسانه‌های دیگر همکاری کرده‌ام. دو سال هم هست که مجری و تهیه کننده ایران پادکست هستم و به زبان انگلیسی درباره مسائل سیاسی و اجتماعی ایران با کارشناسان مختلف مصاحبه می‌کنم و برنامه می‌سازم. همیشه تمام تلاشم را کرده‌ام که در هر شرایطی حامی مردم و صدای بی صدایان باشم و در فعالیتم تا حد ممکن حرفه‌ای و دقیق و صادق باشم. حتما مثل هر خبرنگار و رسانه‌ای در کارم اشتباهاتی هم داشته‌ام که همیشه سعی کردم با توجه به نقدهای منصفانه و سازنده، اشتباهاتم را رفع کنم و کارم را بهتر و دقیق‌تر انجام دهم. اما هرگز ذره‌ای در راستای منافع هیچ دولت و حکومتی کار نکرده‌ام و همیشه منتقد سیاست‌های غلط هر دو کشورم، ایران و آمریکا، بوده و هستم. اتفاقا برای فعالیت مستقل و تفکر انتقادی‌ام نسبت به سیاست‌های هر دو دولت ایران و آمریکا هم هزینه کاری و شخصی بسیار زیادی پرداخت کرده‌ام. به دلیل کار و فعالیت‌های رسانه‌ای و تفکر مستقل و انتقادی‌ام بیش از ۱۳ سال است که در تبعید و فشار از طرف حکومت ایران بر خودم و عزیزانم‌ زندگی می‌کنم. اتهام هر گونه نزدیکی یا همکاری با حکومت ایران درباره من یک در‌وغ بسیار بزرگ و خطرناک است که مدتهاست امنیت من و عزیزانم را به خطر انداخته است. کارشناسان فضای مجازی پس از بررسی دقیق این حملات به من اطلاع دادند که این حمله‌های آنلاین کاملا هدفمند و هماهنگ شده و بخشی از یک کمپین گسترده است که با منابع بسیار زیاد دولتی، در حال پرونده سازی و تخریب من و بعضی دیگر از خبرنگاران داخل و خارج کشور است».

فشارها بر این طیف از فعالان رسانه‌ای و سیاسی که میانه‌روی می‌کرده‌اند و از منابع ایران و ایرانی دفاع می‌کردند، پس از شروع اعتراضات سه ماهه بسیار افزایش داشته است؛ ازجمله به کسانی که عضو نایاک یا کسانی که با آن همسو و یا نزدیک بوده‌اند.

شورای ملی ایرانیان آمریکا یا به اختصار «نایاک»، از عدم جنگ با ایران دفاع می‌کند و از توافق هسته‌ای ایران پشتیبانی کرده است. نشریه دهیل (The Hill) کنگره کار نایاک در حمایت از توافق هسته ای ایران را یکی از «پیروزی‌های بزرگ لابیگری در سال ۲۰۱۵» خواند.

*بازنشر گفت‌وگوی نگار مرتضوی با انصاف نیوز / ۲۱ آبان۱۳۹۹

نگار مرتضوی: بازگشت به برجام سریع اتفاق می‌افتد

سرویس سیاسی انصاف نیوز: نگار مرتضوی، روزنامه‌نگارنزدیک به حزب دموکرات آمریکا، می‌گوید تحریم‌های حقوق‌بشری، تحریم‌های اشخاص و سیاسی جدا هستند اما بازگشت به برجام اتفاق می‌افتد. بازگشت دوباره به برجام یعنی ایران و آمریکا به تعهدات خود به برجام بازگردند؛ چیزی که آقای ترامپ زیر آن زد.

مرتضوی - روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در واشنگتن، ستون‌نویس روزنامه‌‌ی انگلیسی ایندیپندنت- در گفت‌وگویی زنده با اینستاگرام انصاف نیوز که در تاریخ ۱۸ آبان‌ماه برگزار شد درباره‌ی ایران و انتخابات آمریکا صحبت کرد و به تاثیر روی کار آمدن جو بایدن از حزب دموکرات آمریکا پرداخت.

مرتضوی درمورد عملی شدن بازگشت آمریکا به برجام در همان هفته‌ی اول، می‌گوید: «این توصیه‌ی بخشی از تحلیل‌گران ازجمله من است که هر چه سریع‌تر اتفاق بیفتد بهتر است؛ که به فضای انتخاباتی ایران در بهار و اتفاقات ریاست جمهوری هم کشیده نشود. برای اینکه راحت‌تر انجام می‌شود. وقتی تیم جدیدی در ایران بیاید و بخواهد دوباره به بحث بپردازد، زمان‌گیر است. راحت‌تر است که همین تیمی که اینجا هست و همان تیمی که آنجا بوده دوباره به آن چیزی که رویش توافق کردند برگردند و آن را ادامه دهند».

او همچنین درخواست‌ها برای جبران خسارت‌هایی که ایران دیده است را منطقی می‌داند و می‌گوید که نمی‌داند منظور پرداخت نقدی است یا جبران به شکل‌هایی دیگر. با اینحال تاکید می‌کند که بایدن برای بازگشت به برجام نیز باید هزینه‌ی سیاسی کند و برای این کار هم آماده است اما او هم می‌تواند درمورد جبران خسارت ایران بگوید این مسئله مربوط به دولت من نیست و کار آقای ترامپ بوده است.

این روزنامه‌نگار می‌گوید اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا، دیپلماسی را به جای جنگ با ایران انتخاب کرد و اگرچه در دوران او سنگین‌ترین تحریم‌ها علیه ایران وضع شد اما او راه دیپلماسی را هم باز گذاشت. مرتضوی از سوی دیگر معتقد است که بایدن به برجام باز خواهد گشت و تحریم‌های اقتصادی طبق توافق برجام می‌توانند دوره‌ای لغو شوند.

متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با نگار مرتضوی را در ادامه بخوانید:

مرتضوی: اوباما دیپلماسی را به جای جنگ انتخاب کرد

انصاف نیوز: موضوعی درباره‌ی باقی ماندن ترامپیست مطرح است؛ برخی از تحلیل‌گران گفته‌اند ترامپ شاید بخواهد یک حزب دیگری را راه بیاندازد و جریان سومی ایجاد کند. به نظر شما این امکان وجود دارد؟

نگار مرتضوی: به هر حال ۷۰ میلیون نفر به او رای دادند، این یعنی اینکه در حزب خودش از عملکرد او آنقدر ناراضی نبودند که به او رای پایین بدهند. این مسئله یک نگرانی‌ای را در میان دموکرات‌ها ایجاد کرده است که آقای بایدن هم در سخنرانی اخیرش بر آن تاکید کرد که می‌خواهم شکافت‌ها را کم کنم و با طرف مقابل کار کنم و گسست‌های ایجادشده را کاهش دهم. به هر حال مهم است که خودش را به‌عنوان رئیس‌جمهور همه‌ی مردم آمریکا معرفی می‌کند. ناراضی بودن ترامپ و طرفدارهای پروپا قرص او ادامه پیدا خواهد کرد. همچنین رقابت دو حزب هم وجود خواهد داشت. ایجاد حزب سوم هم در آمریکا کار سختی نیست. امروز من هم می‌توانم در آمریکا حزب بزنم. اینکه در آمریکا یک سیستم دو حزبی وجود دارد، به این دلیل نیست که احزاب دیگری وجود ندارند. احزاب دیگر وجود دارند اما اقبال گسترده‌ای به آنها نیست. فکر نمی‌کنم اگر آقای ترامپ حزب سومی را تشکیل دهد، بتواند آنقدر اقبال داشته باشد تا طرفداران جمهوری‌خواه را در حد یک حزب سوم به سمت خود ببرد. به هر حال طرفداران آقای ترامپ از بدنه‌ی حزب جمهوری‌خواه هستند؛ با بعضی از سیاست‌های حزب مخالفت دارند اما نهایتا از حزب جمهوری‌خواه هستند.

آیا دموکرات‌ها با جمهوری‌خواهان به لحاظ استراتژیک در موضوع ایران و منطقه تفاوتی دارند؟

بله به نظرم.

به لحاظ استراتژیک؟

بله. در دوره‌ی آقای اوباما این تفاوت را دیدیم. بالاخره کشورهایی در منطقه متحدان آمریکا محسوب می‌شوند. این مسئله فراحزبی است و بزرگ‌ترین متحد او هم اسراییل و همچنین کشورهای حاشیه‌ی خلیج‌فارس است. اینکه ایران در دوره‌ی دموکرات‌ها از دشمن به متحد تبدیل شود، اتفاق نمی‌افتد. در دوره‌ی آقای اوباما، به‌عنوان بخش تازه‌ای از حزب دموکرات‌ها، رویکرد او در مقابل ایران ۱۸۰ درجه تغییر کرد. دیپلماسی را به‌عنوان جایگزین برای مسیر جنگ انتخاب کرد. حداقل درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای مذاکره کردند و برجام شکل گرفت. تا اینکه آقای ترامپ آمد و از توافق خارج شد و سعی کرد آن توافق را به نقطه‌ی اول برساند. با کمک ایران و اروپا برجام نصفه‌ونیمه ادامه پیدا کرد. این نوع نگاه به ایران از نقاط اصلی تفاوت بین دوره‌ی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان است.

دموکرات‌هایی داریم که از بعضی جمهوری‌خواهان نگاه تندتری به ایران دارند

براساس گفته‌ی شما دموکرات‌ها بیشتر روی دیپلماسی تاکید داشتند، در اهداف‌ چه تفاوتی با هم دارند؟

می‎خواهم کمی احتیاط کنم و نگویم همه‌ی دموکرات‌ها؛ چون دموکرات‌هایی داریم که از بعضی از جمهوری‌خواهان نگاه تندتری به ایران دارند. مثلا دموکرات‌ها و سناتورهای منطقه‌ی نیویورک و نیوجرسی. اینها روابط بسیار نزدیک‌تری با اسراییل دارند. بعضی از آنها با اینکه هم‌حزبی آقای اوباما بودند، در کنگره به برجام رای منفی دادند. پالِ جمهوری‌خواه که البته در اصل لیبرتین (حزبی در آمریکا) است، اما چون مخالف نظامی‌گری آمریکا در منطقه و جنگ‌افروزی در منطقه است پس معتقد است باید با ایران هم به مسیر جنگ نرویم و در مسیر دیپلماسی حرکت کنیم.

به هیچ‌وجه مردم آمریکا دنبال جنگ جدیدی نیستند

الان هم تیم بایدن به راه دیپلماسی با ایران و مخالف جنگ است. همانقدر که مردم ایران جنگ نمی‌خواهند، مردم آمریکا هم نمی‌خواهند. چون جنگ هزینه‌ی مالی و جانی برای نیروهای نظامی آمریکایی به همراه دارد. به هیچ‌وجه مردم آمریکا دنبال جنگ جدیدی نیستند. این نکته را هر دو حزب متوجه شدند تا اقلا این دشمنی چهل ساله را کاهش بدهند و مشکلات را با گفت‌وگو و میانجی‌گری کشورهایی که نفع و ضرری در منطقه دارند، حل کنند. آقای بایدن و تیم او علاقه‌مند هستند تا به برجام برگردند و آن را پایه‌ای برای ادامه‌ی مذاکره و دیپلماسی قرار دهند. مهم‌ترین تفاوتی که از دوره‌‌ی بوش به اوباما و اوباما به ترامپ و ترامپ به بایدن خواهیم داشت، مسئله‌ی سیاست تغییر رژیم است. در دوره‌ی آقای بوش علنا و رسما مطرح می‌کردند که سیاست آمریکا تغییر رژیم ایران است؛ اما این اتفاق نیفتاد و وقتی آقای اوباما آمد، در گفتار و عمل مطرح شد که سیاست ما تحمیل تغییر رژیم در منطقه نیست. در دوره‌ی آقای ترامپ با اینکه می‌گفت به دنبال توافق با ایران است اما به نظر می‌آمد گفتار و عمل با هم متفاوت است. در عمل حداقل علاقه‌مندی برای تغییر رژیم وجود دارد. اما آقای بایدن می‌گوید مشخصا در راهبرد حزب دموکرات سیاست تغییر رژیم نباید هدف سیاست خارجی آمریکا در منطقه باشد.

وقتی در سال ۸۸ در ایران اتفاقاتی افتاد، فارغ از اینکه در ایران چه قضاوتی درباره‌ی او می‌شود، اما آمریکا هم از آن اتفاقات حمایت‌هایی ‌کرد

مسئله‌ی «حقوق بشر»، «آزادی بیان»، «آزادی اعتراضات» و «آزادی رسانه» فراتر از دو حزب است. اینها جزو دستورات و راهبردهای وزارت خارجه‌ی آمریکا درباره‌ی همه‌ی کشورهای دنیا است. اما اینکه سیاست تغییر رژیم باشد و بودجه‌ای برای آن اختصاص داده شود، بین دو حزب در دو دهه‌ی گذشته‌ی تفاوتی جدی در عمل و گفتار وجود دارد.

به هر حال در زمان آقای اوباما تحریم‌های سنگینی علیه ایران وضع شد

بله تحریم‌ها سنگین بود. بسیاری از تحریم‌هایی که آقای ترامپ وضع کرد، همان تحریم‌های آقای اوباما بود. اما آقای اوباما تحریم را با هدف حل مسئله ایجاد می‌کرد، هر تحریمی وضع می‌شد، یک راه خروج و دیپلماسی هم برای آن فراهم بود. وقتی توانایی مذاکره برای دو طرف ایجاد شد، توانستند بروند و تحریم‌ها را لغو کنند. اما آقای ترامپ مرتبا تحریم را روی تحریم اضافه می‌کرد و راهی هم برای دیپلماسی باز نمی‌گذاشت. به جز اینکه در توییتر می‌نوشت دوست دارم با رهبران ایران ملاقات کنم. مذاکره و دیپلماسی به این شکل انجام نمی‌شود. مثل مدلی که با رهبر کره شمالی مذاکره کرد. اما به هر حال آقای اوباما توانسته بود اجماع جهانی برای دیپلماسی و حل مسئله ایجاد کند.

وقتی برجام اجرایی شد، ایران طبق برجام پیش رفت. حتی زمانی که ترامپ از برجام خارج شد ایران به این پختگی رسیده بود و از برجام خارج نشد، هیچ خطایی هم از او سر نزده بود. اما الان خسارت‌هایی را از خروج آمریکا دید. آیا الان که آقای بایدن که هم‌سو و یار آقای اوباما بوده روی کار آمده، حاضر هستند هزینه‌ی ضرر ایران را پرداخت کنند؟

از مقاماتی در ایران درباره‌ی پرداخت هزینه شنیده‌ام هنوز خیلی روشن نیست منظور از هزینه چیست؛ آیا پرداخت نقدی است یا جبران در شکل‌های دیگر است.

هرکدام

این مسئله منطقی به نظر می‌آید. اما هنوز ترامپ پیروزی بایدن را نپذیرفته است. اما الان آمریکا کشوری گسسته شده است. جمهوری‌خواهان هم عصبانی هستند. آقای بایدن حتی برای بازگشت به برجام باید هزینه کند. و به نظرم آماده است تا برای برجام هزینه‌ی سیاسی کند. آن هم می‌تواند بگوید این مسئله مربوط به دولت من نیست و کار آقای ترامپ بوده است.

این منطقی نیست، بالاخره آن کشور این کار را کرده است

من با حرف شما موافق هستم. آن صحبت منطقی نیست. در نهایت باید دید بایدن هزینه و سرمایه‌ی سیاسی را می‌تواند صرف کند یا خیر. اگر هر تغییری بخواهد در برجام ایجاد شود، این دوباره باید در کنگره‌ی آمریکا و در مجلس ایران تاییدیه بگیرد. چون برجام همان یکبار هم به سختی در کنگره تایید شد. این بازگشت به برجام خیلی مهم است. اگر آقای بایدن بر سرکار بیاید می‌توانند درباره‌ی مسائل حاشیه‌ای گفت‌وگو کنند. تیم بایدن عزم بازگشت به برجام دارند اگر چه من در تیم آنها نیستم.

اما قبول دارید که اگر قرار است زور و زورورزی نباشد، ایران محق‌تر است؟ چون ایران در برجام باقی مانده و از خروج آمریکا از برجام ضرر کرده است و اگر دو طرف نظراتی داشتند هر زمانی می‌توانستند آن را مطرح کنند.

این مسئله‌ای بوده است که دموکرات‌ها و اروپایی‌ها در این چند سال به آقای ترامپ گفتند. حتی همان اوایل که آقای ترامپ می‌خواست از برجام خارج شود وزیر خارجه‌ی سابق او، آقای تیلرسون، وزیر دفاع سابق او، آقای متیس و مشاورش، ژنرال مک‌مستر می‌گفتند از برجام خارج نشو؛ ولی آقای ترامپ خارج شد. دموکرات‌ها هم مرتب به او این اعتراض را داشتند که با خارج شدن از توافقی که انجام شده، اعتبار ایالت متحده و اعتبار امضای رئیس‌جمهور را زیر سوال بردی. آنها می‌گفتند فرای اینکه این حزب چیست و آن حزب چیست، این سنت آمریکا نبوده است که یکی امضا کند و آن یکی بیاید زیر همه‌ی آن امضاها بزند. بخشی از آن هم واقعا مشکل شخصی آقای ترامپ با آقای اوباما بوده است.

حزب دموکرات با وجود اینکه در قدرت نبودند تا آنجایی که توانستند اعتراض خود را کردند. حالا باید دید که تیم آقای بایدن چه تمهیداتی دارد. من در تیم‌شان نیستم و نمی‌توانم از طرف آن تیم حرف بزنم ولی مشخص است که عزم‌شان جزم است و خواستار بازگشت به برجام هستند. به هر حال ایران هم در یک سال گذشته تخلفاتی کرده است؛ آنها یک سال در برجام ماندند و بعد شروع کردند به انجام تخلفاتی از برجام که آنها هم باید به سمت تعهدشان برگردند. ولی به نظر من ایرانی‌ها پل‌های پشت سر را خراب نکردند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy