مجید محمدی - ویژه خبرنامه گویا
منتشر شده در ژانویه ۲۰۲۳
۱۶۸ صفحه
گوگل پلی
انقلاب ملی ۱۴۰۱ و نقش و تحول اقشار اجتماعی ایران دومین کتاب نویسنده در مورد انقلاب ۱۴۰۱ است. در پیشگفتار کتاب می خوانیم:
انقلابهای سیاسی موخر بر انقلابهای اجتماعی و فرهنگیاند اما به نوبه خود بر جامعه تاثیر میگذارند. انقلابهای اجتماعی و فرهنگی دراز مدت و بویژه در جوامع بسته با حکومتهای تمامیت خواه زیرپوستی هستند و یکباره با برخی حوادث غیر قابل کنترل توسط دولت اثرات خود را نشان میدهند. بنا براین برای فهم انقلاب ۱۴۰۱ میتوان به اقشار اجتماعی و تحولاتی که در دو دههی هشتاد و نود متحمل شدهاند رجوع کرد. همچنین میتوان از نقش آنها در انقلاب سخن گفت: چرا برخی نقشی بیشتر و موثرتر و برخی نقشی اندک و برخی نقش مقابل را بازی میکنند؟ هر یک از این اقشار چه تاثیری بر حرکت اعتراضی داشتند و چه تاثیری از آن گرفتند؟
جامعه یک پدیده ی چند بعدی است و آن را میتوان از حیث نهادها، فرایندها، شکافها ، هویتها و گفتمانها مورد بررسی قرار داد. از همین جهت برای انداختن بحث این کتاب در مجاری مشخص تنها بر اقشار اجتماعی و تاثیر انقلاب ۱۴۰۱ بر آنها تمرکز میکنم. در این میان البته تحولاتی در اقشار اجتماعی که رو به سوی انقلاب سیاسی داشتند نیز مد نظر قرار میگیرند. انقلابهای اجتماعی و فرهنگی مقدم بر انقلاب ۱۴۰۱ را در کتاب در حال گذار، ناهنجار، آشفته و در گیرودار: جامعه ایران ۱۳۵۷-۱۳۹۷ آوردهام.
فعالترین اقشار اجتماعی در انقلاب ۱۴۰۱ عبارت بودهاند از زنان، دانشجویان، جوانان، کسبهی بازار، اقوام و سلبریتیها و ایرانیان خارج از کشور. زنان، دانشجویان، کسبه و اقوام از اقشار دیرین در جامعهی ایران هستند (متاخرترین آنها، دانشجویان از حدود ۷۰ سال پیش) اما قشر سلبریتی و جمعیت قابل توجه ایرانیان خارج از کشور نسبتا موخر است. قشر سلبریتی محصول شبکههای اجتماعی و اقتصاد و منزلتهای ناشی از صنعت سرگرمی است. جمعیت ایرانیان خارج از کشور نیز محصول سرکوبهای داخلی و شرایط دشوار اقتصادی در جمهوری اسلامی است.
اقشاری که در کنار حکومت ایستادند و با حکومت بودند یا سکوت پیشه کردند عبارت بودند از نظامیان، روحانیت شیعه، کارکنان بخش عمومی (دولت و شهرداریها) و ریزه خواران رژیم در خارج کشور.
جمعیت بسیار کوچکی از وکلا، پزشکان، روزنامه نگاران (داخل کشور)، اساتید دانشگاه و کارگران در این انقلاب فعال بودهاند اما اکثریت آنها سکوت پیشه کردند. جریان چپ در خارج کشور متمایل بود که نقش کارگران و مطالبهی عدالت اجتماعی (توزیع ثروت) را در این جنبش پر رنگ سازد اما آزادی و زنان پر رنگتر بودند.
در کتاب قبلیام در مورد انقلاب ۱۴۰۱ یعنی انقلاب آزادیگرا و ملی ۱۴۰۱ ایران: نوید پایان نکبت اسلامگرایی بر ابعاد مختلف این انقلاب در سه ماههی اول آن تمرکز داشتم. در آن اثر تلاش داشتم گزارشی نسبتا تحلیلی و جامع از این خیزش گسترده عرضه کنم. اما در این کتاب صرفا بر لایههای اجتماعی تمرکز یافته و تحولات و نقش آنها را در در این تحول به بحث میگذارم. اگر به برخی سوابق و پیشینههای این تحول در اقشار مختلف میپردازم بدین دلیل است که تحول امروز را توضیح دهم.
در چهار کتاب دیگر نیز به ترتیب از انقلاب ۱۳۵۷، جنبش سبز ۱۳۸۸، خیزش دی ۱۳۹۶ و قیام آبان ۱۳۹۸ به تفصیل سخن گفتهام. این چهار اثر در سایت گوگل پلی قابل دسترسی هستند:
۱. انقلاب ۵۷ چه بر سر ایران و ایرانیان آورد؟ بیست پرسش کلیدی
۲. پایان بهار: بسترها، رویدادها، فرایندها، و مولفههای جنبش سبز
۳. خیزش دی ٩۶ و پس لرزههایش: چراییها و چگونگیها
۴. رویارویی رویاهای آخوند و رضاشاه در آبان ۹۸: حجامت نظام با دراگانوف و دوشکا
در این اثر به جای تمرکز بر جنبشهایی که از دل اقشار مذکور برخاسته مثل جنبش دانشجویی یا جنبش زنان به تحولات خود این اقشار و نقش آنها در انقلاب ۱۴۰۱ میپردازم. این کنکاش فهم آن جنبشها را تسهیل میکند. انقلاب ۱۴۰۱ جنبش جنبشهاست به این معنا که جنبشها بر روی هم افتاده و همدیگر را تقویت میکنند.
برای ورود به بحث، نخست گزارشی از تحولات سه ماههی اول در انقلاب ۱۴۰۱ عرضه میکنم. در هفت فصل اول به اقشاری میپردازم که ستون انقلاب ۱۴۰۱ بودند. در چهار فصل بعد به اقشاری میپردازم که مستقیما به مخالفت با انقلاب برخاستند یا کاملا سکوت پیشه کردند چون منافع آنها در بقای رژیم است یا تصور می کنند چنین است.
در فصل دوازدهم به تحولات کلان و خرد جامعهی ایران تحت تاثیر انقلاب ۱۴۰۱ می پردازم. فصل سیزدهم به بحث از شورای راهبری اختصاص دارد که در آن به اهمیت حضور نمایندگانی از همهی اقشار در این شورا میپردازم. در فصل چهاردهم نیز به تاثیرات محتمل و درسهایی که مردم از دوران انقلاب ۱۴۰۱ خواهند گرفت پرداختهام. در نتیجه گیری به ترسیم دو جبههی انقلاب و ضد انقلاب بویژه در میان اقشار اجتماعی پرداختهام.