امید شمس - ایران وایر
«خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار/ از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا». آنهایی که چون من کودکی خود را در سالهای دهه ۶۰ گذارندهاند، این شعار را به خوبی به یاد دارند؛ شعاری که کودکان مدرسهای در صفهای بلند و منظم مراسم صبحگاه مدارس که بیشتر به مراسم صبحگاه پادگانهای نظامی شبیه بود، باید هر روز با صدای بلند فریاد میزدند و اگر صدایشان به قدر کافی رسا نبود که «دشمن هم بشنود»، باید دقایق بیشتری را در سرما یا گرمای سوزان میایستادند.
برای کسانی که آن سالها را به خاطر میآورند، غریو «جنگ جنگ تا پیروزی» کودکان که از دیوارهای مدارس میگذشت، صدایی آشنا است.
استفاده جمهوری اسلامی از کودکان به عنوان سرباز در عملیاتهای نظامی، امری است که از آغاز جنگ ایران و عراق تا کنون ادامه داشته است.
به کار بردن کودکان زیر ۱۵ سال به عنوان نیروی نظامی یا شبه نظامی در بسیاری از پیمانهای بینالمللی، از جمله «کنوانسیون حقوق کودک» و ماده چهارم «پروتکل الحاقی کنوانسیون ژنو» تخلف به شمار آمده و ممنوع اعلام شده است و بر اساس «معاهده رم»، به عنوان «جنایت جنگی» محسوب میشود.
دبیر کل سازمان ملل در گزارش خود از تاسیس دادگاه ویژه بررسی جنایت علیه بشریت و جرایم جنگی در سیرالئون، این ممنوعیت مندرج در پروتکل الحاقی را یک قاعده بینالملل عرفی خوانده که به معنای جایگاه ویژه آن به عنوان یک رویه عام در ضوابط رفتاری تمامی دولتها است.
افتخار به جنایت جنگی در داخل و انکار در عرصه بینالملل
به خاطر وزن و اهمیت این جرم در قوانین بینالمللی، مقامات حکومتی ایران بارها تلاش کردهاند تا استفاده از کودکان به عنوان سرباز را در عرصه بینالمللی انکار کنند. در شهریور ۱۳۶۲، نمایندگی دایمی ایران در واکنش به قطعنامه کمیته حقوق بشر سازمان ملل درباره استفاده حکومت جمهوری اسلامی از کودکان در جنگ با عراق، هرگونه استفاده از کودکان به عنوان سرباز در ارتش ایران را اکیداً تکذیب کرد که چندان هم بیراه نبود. چون کودک سربازان ایرانی از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سازمان بسیج سربازگیری و به جبهههای جنگ فرستاده میشدند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
در همان زمان، سازمانهای امدادی سوییس که از کمپهای اسرا در عراق بازدید کرده بودند، با بیش از ۲۴۰ اسیر ایرانی ملاقات کردند که بین ۱۲ تا ۱۸ سال سن داشتند. مقامات عراقی در همان زمان اعلام کرده بودند به ازای هر یک از این کودکان اسیر شده، ۹۹ کودک سرباز دیگر در جنگ کشته شدهاند.
همزمان با لفاظیهای نماینده ایران در سازمان ملل، در داخل کشور رسانههای دولتی با افتخار از اعزام کودکسربازان به جبهههای جنگ حماسهسرایی میکنند. در آبان ۱۳۹۸، خبرگزاری دولتی «ایرنا» در گزارشی درباره بسیج دانشآموزی اعلام کرد: «در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق، بیش از ۵۵۰ هزار دانشآموز بسیجی در جنگ شرکت کردند و بیش از ۳۶هزار شهید و دو هزار و ۸۵۳ تن مفقودالاثر و جانباز و دو هزار و ۴۳۳ تن آزاده را در این راه تقدیم دفاع از وطن کردند. شهید محمدحسین فهمیده یکی از این دانشآموزان بسیجی بود.»
رسانههای حکومتی ایران همچنین با افتخار و به کرات گزارشی از کشته شدن یک کودکسرباز را منتشر کردهاند که سند غیرقابل انکاری از نقش مستقیم «علی خامنهای» در جنایت جنگی از طریق اعزام کودکان زیر ۱۵ سال به جنگ ارایه میدهد.
۳۱ شهریور ۱۴۰۱، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران در گزارشی با عنوان «شهید بالازاده؛ نوجوانی که برای حضور در جبهههای نبرد از رهبر انقلاب اذن گرفت»، به شرح ماجرای اعزام «مرحمت بالازاده»، کودک ۱۳ ساله اهل شهر «انگوت» اردبیل به دستور مستقیم علی خامنهای می پردازد.
در این داستان که عامدانه به آن آب و تاب حماسی داده شده است، مرحمت بالازاده با رساندن خود به کاروان خودروهای ریاست جمهوری، شخصا از علی خامنهای که در آن زمان رییس جمهوری بود، میخواهد تا دستور اعزامش را به جبهه جنگ بدهد.
این گزارش بارها و با عناوین مختلف در رسانههای نزدیک به حکومت، مثل روزنامه «جوان» (۱۳۸۸) و خبرگزاریهای «دانشجو» (۱۳۹۰) و «تسنیم» (۱۳۹۵) و سایت خبری «رسا» (۱۳۹۸) اما با مضمونی واحد منتشر شده است.
ایرنا درباره درخواست بالازاده از خامنهای مینویسد: «حضرت قاسم ۱۳ ساله بوده اما امام حسین به او اجازه جنگ داده است، من نیز ۱۳ سال دارم اما فرماندهان سپاه اردبیل به من اجازه نمیدهند به جبهه بروم. تقاضا میکنم یا از این به بعد روضه و احوالات حضرت قاسم را در عزاداریها نخوانند و بازگو نکنند یا دستور بدهید اجازه بدهند من نیز به جبهه اعزام شوم. در نهایت مرحمت رضایت آیتالله خامنهای را جلب میکند و به سفارش ایشان، فرماندهان سپاه نیز اجازه میدهند تا مرحمت به نبرد اعزام شود.»
کارت اعزام به جبهه مرحمت بالازاده تاریخ تولد او را ۱۳۴۹ و تاریخ اعزامش را اردیبهشت ۱۳۶۲ ثبت کرده است. حکومت ایران پیش از این هم بارها داستانهایی درباره کودکسربازان حاضر در جنگ منتشر کرده بود اما هیچیک از این داستانها حاوی اطلاعات مستندی درباره سن، شرایط و تاریخ حضور این کودکان در جنگ و به ویژه آگاهی مقامات و فرماندهان از سن این کودکان نبودهاند.
از این نظر، ماجرای مرحمت بالازاده اهمیت بسیار زیادی دارد و با توجه به گزارشهایی که در چندین منبع نزدیک به حکومت، از جمله خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی از نقش مستقیم خامنهای در صدور دستور اعزام این کودک به جبهههای جنگ منتشر شده، ارتکاب جنایت جنگی دستکم در این مورد خاص انکارناپذیر است. مرحمت بالازاده ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در «عملیات بدر» کشته شد.
سرکوب قیام ژینا: کودکان قربانیان جمهوری اسلامی در هر دو سوی اعتراضات
اعتراضات سراسری در ایران که در پی کشته شدن مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی شکل گرفت، از همان روز نخست با خشونت شدید نیروهای امنیتی مواجه شد که تا کنون بیش از ۵۰۰ کشته بر جای گذاشته است. «ایرانوایر» تاکنون اسامی ۳۱۰ نفر از کشته شدگان را منتشر کرده است که در میان آنها نام دستکم ۴۹ کودک به چشم میخورد. به عبارت دیگر، دستکم ۱۵.۸ درصد از کشته شدگان اعتراضات که اسامی آنها توسط «ایرانوایر» منتشر شده است، کودک هستند. با این حال، کودکانی که قربانی سرکوب خونین حکومت شدهاند، تنها در میان معترضان نیستند. دستگاههای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی به شکل گستردهای از کودکسربازان برای سرکوب اعتراضات اخیر استفاده کردهاند.
بر اساس تحقیقات «ایرانوایر» از شاهدان و بررسی تصاویر منتشر شده، کودکان سنین ۱۲ تا ۱۷ سال به طور گسترده توسط نیروهای سپاه و بسیج به عنوان نیروی امنیتی به کار گرفته شدهاند. این نیروها از جمله در شهرهای مختلف استانهای تهران، اصفهان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، قم، کردستان، گلستان، سمنان و سیستان و بلوچستان دیده شدهاند. در قریب به اتفاق تصاویر بررسی شده، کودکانی که به کار گرفته شدهاند، کوچکتر از یک کودک ۱۵ سال به نظر میرسند.
واحد بسیج دانشآموزی که به عنوان ردهای مستقل با انسجام سازمان بسیج و تصویب «قانون تشکیل بسیج دانشجویی» در سال ۱۳۷۵ رسمیت یافت، تحقق بخشی از ایده «ارتش ۲۰ میلیونی» «روحالله خمینی» را دنبال میکرد و بیشتر بر آموزشهای نظامی متمرکز بود که از آغاز دهه ۷۰ خورشیدی تحت عنوان «برنامه آمادگی دفاعی برای کودکان مدارس» تحت نظارت نیروهای بسیج و با هدف تربیت کودکسربازان برای استفاده در جنگ اجرا میشد.
اما این الگوی آموزش به طور ویژه پس از اعتراضات ۱۳۸۸ تغییر کرد و به ویژه در سالهای اخیر بر استفاده از کودکان برای سرکوب اعتراضات متمرکز شده است.
هشت بهمن ۱۳۹۴، هزار و ۷۰۰ کودک بسیجی در رزمایشی در چابهار شرکت کردند که در آن استفاده از سلاحهای جنگی آموزش داده شد. ۱۰ مرداد ۱۳۹۶، حوزه مقاومت «شهید رجایی» در شهر قم کلاسهای آموزش نظامی برای کودکان زیر ۱۵ سال برگزار کرد. اول آذر ۱۳۹۷، اردوی آموزش «مقابله با اغتشاشات شهری» برای بسیجیان اشکذر برگزار شد که در میان آنها، کودکان زیر ۱۵ سال به چشم میخورد. ۱۲ اسفند ۱۳۹۷، اردوی آموزش نظامی «فصل بیداری» در استان خوزستان برگزار شد. در این اردو کودکان زیر ۱۵ سال آموزشهای نظامی دیدند. ۲۳ آذر ۱۳۹۸، تنها یک ماه پس از سرکوب خونین اعتراضات آبان ۱۳۹۸، رزمایش «اقتدار بسیج» با حضور گردانهای «الی بیتالمقدس» در قزوین برگزار شد. تصاویر منتشر شده از این رزمایش، کودکان عضو بسیج را در حال پر کردن خشاب اسلحههای «کلاشنیکف» نشان میدهد.
این آموزشها مقدمه ای برای بهکارگیری هرچه بیشتر کودکان به عنوان نیروی سرکوب اعتراضات بودند.
«محمدرضا تویسرکانی»، نماینده ولیفقیه در سازمان بسیج روز اول آذر ۱۴۰۱ در مصاحبهای به نقش نیروهای بسیج و مشخصا نیروهای بسیج دانشآموزی در مدارس برای سرکوب اعتراضات اشاره کرد.
یک سال قبل، «حسن حسنزاده»، فرمانده سپاه «محمد رسولالله» تهران که زیرمجموعه قرارگاه امنیتی «ثارالله» و مهمترین بازوی نظامی سرکوب در استان تهران است، از شکلگیری بسیج نوجوانان به عنوان بخشی از ۳۰۰ گردان آمادگی دفاعی در سپاه محمد رسولالله خبر داده بود.
حسنزاده همچنین به اجرای طرح مدیریت امنیتی محلهمحور با استفاده از نیروهای بسیج نوجوانان اشاره کرده بود.
طرح مدیریت محلهمحور، مساجد محلات را به مهمترین پایگاههای سربازگیری و آموزش کودکان برای سرکوب اعتراضات تبدیل کرده است. این مساجد، از شهرهای بزرگ تا کوچکترین روستاهای کشور، فعالانه در حال جذب کودکان زیر ۱۵ سال و آموزش آنها برای سرکوب اعتراضات هستند؛ برای مثال، مسجد «ابوذر» تهران از آبان ۱۳۹۸ تا مرداد ۱۴۰۰، دستکم ۱۷ دوره آموزشی ذیل عنوان «نحن قادمون» با موضوع آموزش مقابله با اجتماعات شهری، استفاده از سپر و تونفا، آموزش استفاده از پینتبال، سلاحشناسی، دفاع شخصی، واکنش سریع، دستگیری متهم، رزم داخل شهری، آموزش استفاده از کلت، کلاشنیکف، شاتگان و لانچر برگزار کرده است. این آموزشها زیر نظر افسران درجهدار سپاه پاسداران، یگان ویژه، نیروهای نوپو و تیپ نوهد ارتش انجام شدهاند. در تصاویری که از آموزشهای این بسیجیان انتشار یافتهاند، کودکان زیر ۱۵ سال جمعیت غالب را تشکیل میدهند.
این دورههای آموزشی محدود به مساجد شهرهای بزرگ نیستند و حتی روستاهای کوچک هم دورههای مشابهی برای کودکان برگزار میکنند که خود نشان از گستردگی هولناک برنامه سربازگیری از کودکان برای سرکوب اعتراضات دارد؛ برای نمونه، در تاریخ ۲۲ آبان و اول بهمن ۱۴۰۰، دورههای آموزشی مشابهی برای کودکان در پایگاه بسیج روستای «بالابازیار»، از توابع بابل برگزار شد که در آن کودکان زیر ۱۵ سال برای مقابله با اجتماعات شهری و کار با باتوم و کلاشنیکف آموزش دیدند.
آموزش نظاممند قتل و خشونت به کودکانی که سزاوار زندگی در دنیایی امن، آرام و شاد هستند، برای جامعه ایران نسلی را به از انسانهای مرگزی، خشونتطلب و سرسپرده به جای خواهد گذاشت که در کودکی سپر انسانی رهبر جمهوری اسلامی هستند و زمانی که به بلوغ میرسند، قاتل کودکان دیگر این سرزمین.