سال ۱۴۰۱؛ سال بازاندیشی در شیوه حکومت اسلامی
بشیر معتمدی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و فرزند شهید، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، دربارهی سال ۱۴۰۱ نوشت:
باسمه تعالی
سال ۱۴۰۱ رو به پایان است و ارزیابی سالی که گذشت برای همه دغدغه مندان ایران امری لازم و حیاتی است. مهمترین رویداد سال ۱۴۰۱ بی تردید اعتراضات پاییز بود که در حوادث پس از انقلاب جزو نادرترین رویدادها بود. خلاصه و عصاره این تجربه، بازاندیشی در «شیوه حکمرانی» و «اساس حکومت اسلامی» است.
رهبری در یکی از سخنرانی های اخیر خود در دیدار با مجلس خبرگان به درستی گفتند: «مهمترین وظیفه رهبری، رصد و حفظ حرکت کلی و حرکت بخشهای مهم نظام در جهت انقلاب است تا زاویهای از مسیر اصلی پیش نیاید و انقلاب اسلامی مثل انقلابهای دیگر منحرف نشود» (۴/ ۱۲/ ۱۴۰۱). به واقع مهمترین جنبه ای که وجود اصل ولایت فقیه را در قانون اساسی قابل پذیرش میکند، همین بیان است، یعنی جلوگیری از انحراف انقلاب از جهت گیری کلی خود. اما سؤال این است که آیا اصل انقلاب دچار انحراف نشده است؟ اگر شعارهای اصلی انقلاب را آزادی، استقلال، عدالت، جمهوریت و اسلام بدانیم، شاید بتوان گفت در تمامی این اصول دچار انحراف و حتی به محاق رفتن آن شدهایم!
آیا آزادی مورد نظر انقلاب اسلامی در تمام جنبه های خود اجرا می گردد؟ آیا آزادی اعتراض پس از ۴۴ سال از انقلاب به رسمیت شناخته شده است؟ اگر آری، پس چرا برای اعتراض به فوت خانم مهسا امینی اجازه برگزاری تجمعی داده نشد و شاید همین امر تمام حوادث پس از آن را رقم زد؟ آیا آزادی انتقاد از حاکمان به رسمیت شناخته شده است؟ پس چرا مصطفی تاجزاده، سعید مدنی و بسیاری از منتقدان در زندان هستند؟ چرا بسیاری از استادان دانشگاه به واسطه انتقادات خود دچار مشکل شدهاند؟
آیا اصل جمهوریت دچار انحراف نشده است؟ آیا با نظارت استصوابی به ویژه در انتخابات ۱۴۰۰، جمهوریت به محاق نرفته و انتخابات به یک بازی تک نفره و از پیش برنده که مردم را از حق تعیین سرنوشت محروم می کند، تبدیل نشده است؟ آیا عدالت در حالیکه روز به روز فقرا فقیرتر و ثروتمندان پولدارتر می گردند، کلمهای بی مسما نگردیده است؟ آیا حاکمان دره های فقر و فساد و تبعیض در جامعه را نمیبینند؟ و آیا قدمی برای اصلاح آن برداشتهاند؟ آیا طرح مولدسازی که به تأیید رهبری هم رسیده و در حالیکه با هشدار اکثر دلسوزان در مورد خطر فسادزا بودن آن مواجه شده در حال اجرا نیست؟ آیا این طرح به رانت خواری و فساد بیشتر نورچشمی ها نمی انجامد؟ و آیا این موارد و مشابه آن انحراف از عدالت نیست؟
آیا اسلامی که مردم در انقلاب ۵۷ به دنبال آن بودند، چنین اسلامی بود؟ آیا مردم انقلاب کردند تا اسلام متحجرانه و خشن بر سر کار بیاید که به عنوان مثال اجازه برگزاری کنسرت ندهد؟ و حضور زنان در ورزشگاه و هزاران منع دیگر را بر سر راه آنان قرار دهد؟ و با عنوان گشت ارشاد با خشونت و تحجر با آنان برخورد کند؟ و فضای مجازی را برای فعالیت خیل مردم به ویژه جوانان ببندد؟
آیا استقلالی که در بهمن ۵۷ مردم به دنبال آن بودند، صرفاً مبارزه با آمریکا آن هم به شکل افراطی بود یا اینکه مردم خواهان عدم گرایش کشور به هر کشور بیگانه و عدم سپردن مقدرات کشور به بیگانگان بودند؟ پس علت تأیید حمله روسیه در تجاوز به اوکراین چیست؟ و آیا این امر علاوه بر خدشه به استقلال کشور، حمایت از ظلم به حساب نمیآید؟ آیا قرار بود با انقلاب، درهای کشور برای تعامل با دیگر کشورها بسته شود و باب گفتگو و مذاکره با کشورهای دیگر ممنوع گردد؟
پس مسئولان با این همه انحراف از انقلاب کجا بودهاند و چه کردهاند؟ سال ۱۴۰۱ نشان داد که این شیوه حکمرانی دیگر قابل ادامه دادن نیست و چنانچه اصل ولایت فقیه قرار است باقی بماند، باید کارکرد درست خود را در عدم انحراف از انقلاب نشان دهد و الا دلیلی برای وجود چنین اصلی در قانون اساسی و اساس حکومت اسلامی وجود ندارد و می توان در این قانون تجدیدنظر کرد.
خوشبختانه راه اصلاح شیوه حکمرانی در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ با تصمیم به تعامل با دنیا و برقراری رابطه دوباره با عربستان آغاز شد و چنین مسیری در همه حوزهها از جمله حوزه داخلی باید در سال ۱۴۰۲ ادامه یابد. تنها راه ادامه این مسیر «مقاومت مدنی» در برابر هرگونه انحراف از اصول انقلاب اسلامی است و اولین گام می تواند درخواست «لغو نظارت استصوابی» برای انتخابات سال آینده باشد که اگر چنین نشود، همه گروهها و جریانات سیاسی طرفدار جمهوریت نظام باید عدم شرکت خود در انتخابات آینده را پیشاپیش اعلام نمایند. همچنین باید روشنگری در برابر اسلام متحجرانه، تبیین و اجرای آزادیهای مصرح در قانون اساسی، هشدار نسبت به انحراف استقلال کشور به سمت شرق به ویژه روسیه، تلاش در جهت اجرای سیاستهای اقتصادی عدالت طلبانه و ضد فساد توسط همه گروهها و جریانات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ادامه یابد. امید است سال آینده، در همه حوزهها شاهد بازنگری در شیوه حکمرانی در کشور عزیزمان ایران باشیم.