«این مطلب تقدیم می شود به جناب آقای دکتر رضا تقی زاده، که این روزها، با صراحت و بدون تعارف، نظر صائب و روشنگر شان را در مورد «منشور کذایی» بیان می فرمایند. سخن»
این روزها در هنگامه ی جنگ با حکومت نکبت اسلامی، وقت «قانون اساسی» نوشتن نیست و اگر هم چنین کاری لازم باشد، باید به دست اهل اش صورت پذیرد، نه به وسیله ی جوجه های سیاسی کار تازه از تخم بیرون آمده.
این روزها، که بچه های ایران کار خودشان در مبارزه با حکومت نکبت را به خوبی و با شجاعت انجام می دهند، خارج از کشوری ها اگر می خواهند کمکی به آن ها بکنند، باید در جهت سازماندهی عملی مبارزات آن ها باشد، نه هیچ چیز دیگر.
بعد از انتشار «منشور کذایی»ِ هنرپیشگان سیاسی، من با زبان طنز «منشور»ی نوشتم که اگر شوخی های آن حذف شود، نوع منشور نویسی در دوره ی حاضر را به «منشور نویسنده گان» فرضی نشان می دهد نه این که هر چیز مربوط و نامربوط و رطب و یابسی را در ظرفی به نام منشور همبستگی بریزند و آش شله قلمکاری درست کنند که بیشتر به قانون اساسی یی بی یال و اشکم و کوپال می ماند که سر قانون در ته اش قرار گرفته و ته اش در سر ش! :)
برای اطلاع این کودکان تازه وارد به عالم سیاست، عرض می شود که قانون اساسی، پیش از هر چیز، بر مبنای سوابق تاریخی کشوری که قانون اساسی برایش نوشته می شود، باید اصول «ابدی و تغییر ناپذیر» اش مشخص باشد و اصولا معلوم شود که این قانون برای چه کشوری با چه مشخصات و با چه ملتی نوشته می شود.
در قانون اساسی کشور آلمان به این گونه اصول Ewigkeitsklausel
گفته می شود و این ها چند اصلی ست که هیچ کس در چهارچوب کشور آلمان و قانون اساسی فعلی اش حق تغییر و اصلاح آن ها را ندارد.
به فرض فاشیست ها بر مبنای قانون اساسی فعلی، و اصول مربوط به دمکراسی و آزادی و حق مردم برای تغییر دادن مواد قانون اساسی، حتی اگر رای اکثریت مردم را داشته باشند، نمی توانند اصول مربوط به دمکراسی و حق انسانی آلمانی ها را تغییر دهند.
این اصول «ابدی و غیر قابل تغییر» است.
برای ما ایرانیان نیز، چند چیز اصل اساسی و غیر قابل تغییر است، حتی اگر به فرض [برای من محال] اکثریت، خواهان تغییر آن باشند چرا که این چیزها، متعلق به فقط این اکثریت، و فقط در این زمان نیست، بلکه متعلق به آیندگان نیز هست که هیچ کس حق تصمیم گرفتن و اِعمال تصمیم به جای آن ها را ندارد.
این اصول ابدی و غیر قابل تغییر چیست؟
-جغرافیای ایران به همین شکلی که امروز هست. با مساحت ۱،۶۴۸،۱۹۶ کیلومتر مربع. با همین مرزهایی که امروز در نقشه های معتبر بین الملی ثبت شده است. به این در اصطلاح حقوقی، «تمامیت ارضی» کشور ایران می گویند نه یک کلمه کم، نه یک کلمه بیش، نه دوبله به فارسی سره.
-نام این منطقه ی جغرافیایی، «ایران» است نه یک کلمه کم، نه یک کلمه بیش، مثلا نه جمهوری ایران، نه پادشاهی ایران، بلکه ایران بی هیچ پیشوند و پسوندی.
-نام دریای واقع در جنوب ایران «خلیج فارس» است نه هیچ چیز دیگر، مثلا جنوب این خلیج، خلیج عربی نیست بلکه نام این خلیج، تماما خلیج فارس است.
-مردم ایران، و ایرانی ها، کسانی هستند که در محدوده ی این جغرافیا به دنیا آمده اند. آن ها ایرانی هستند نه چیز دیگر، حتی اگر شناسنامه دریافت نکرده باشند. کسانی که شناسنامه ایرانی دارند یا محل تولدشان در اسناد رسمی مثل گذرنامه، «ایران» ذکر شده باشد، ایرانی هستند حتی اگر بعدها ملیت دیگری به عنوان ملیت ثانی انتخاب کنند. هیچ کس و هیچ حکومت و دولتی، جز خود آن ها نمی تواند تابعیت ایرانی را از آن ها سلب کند و حتی اگر بعد از ترک تابعیت مایل به بازگشت به تابعیت ایرانی خود باشند، این کار بی هیچ چون و چرا و تاخیری باید انجام شود.
-زبان مشترک و اصلی مردم ایران فارسی ست.
-پرچم کشور و مردم ایران، پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان است.
-حق و کرامت ایرانی ها مصون از تعرض است. هیچ شخص، دولت، دستگاه دولتی، حق تعرض به این حق را ندارد. کشور ایران خود را پایبند به حقوق بشر می داند و معتقد به حق انسان برای زیست آزادانه و تفکر و گفتار آزادانه است.
-انتخابی بودن مسوولان اجرایی، قانون گذاری، و قضایی کشور را نمی توان به اسم دمکراسی و با استفاده از دمکراسی علیه دمکراسی از قانون اساسی حذف کرد. لذا نوع حکومت چه پادشاهی باشد چه جمهوری، مسوولان اجرایی، قانون گذاری، و قضایی آن باید انتخابی و مبتنی بر «انتخابات دوره» ای باشند.
-مردم ایران، حق دارند، در صورتی که این اصول اساسی، مورد تعرض دولت و حکومت و قوای مجریه و مقننه و قضاییه کشور قرار گیرد مستقلا و حتی به صورت مسلح علیه آن ها اقدام کنند تا اصول ابدی و تغییر ناپذیر، را حفظ کنند.
***************
در زمانه ی فعلی که حکومت نکبت بر دوش ملت و کشور ایران سوار است و خیال پایین آمدن هم ندارد، پرداختن به این مسائل دور از خِرَد است و بهتر است به موضوعاتی که به چگونگی مبارزه ی عملی با این حکومت مربوط می شود پرداخت ولی اگر کسانی مایل هستند امروز در این چهارچوب نیز نظر بدهند، «باید» موارد ذکر شده در بالا را در نظر بگیرند و به آن باور داشته باشند، در غیر این صورت از ما نیستند.