شهره مهرنامی - ایران وایر
علاقمندان تحولات سیاسی در ایران، احتمالا در ماههای اخیر بعد از هر جمعه از خود میپرسند «مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی»، امام جمعه اهل سنت زاهدان که در نماز جمعه تندترین انتقادها را علیه جمهوری اسلامی بیان میکند، چرا پیشتر این انتقادها را مطرح نمیکرد؟
از بیش از پنج ماه پیش، مردم شهر زاهدان هر جمعه پس از سخنرانی مولوی عبدالحمید در نماز جمعه مسجد مکی این شهر، به خیابانها رفته و علیه جمهوری اسلامی شعار میدهند. اگر چه نخستین راهپیماییها بعد از کشتار مردم در جمعه خونین زاهدان با هدف دادخواهی آن حادثه آغاز شد، اما در ادامه، هم سخنان مولوی عبدالحمید رنگ و بوی ملی و حمایت از معترضان سراسر کشور را پیدا کرد و هم مردم زاهدان شعارهایی در حمایت از معترضان دیگر شهرهای ایران سر دادند.
در شش ماهه گذشته تنها امام جمعهای که از میان صدها تن از امامان جمعه در ایران صدای شهروندان ایرانی شد، مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان بوده است. مردی که تا پیش از این برای همه ایرانیان شناخته شده نبود، اما اینک خطبههای نماز جمعه او، نه برای تفریح و استهزا و نه به نشانه بیاعتنایی روحانیون به خواسته شهروندان، که بهعنوان صدایی از معترضان ایرانی در میان افراد دارای تریبون، مهم و اثرگذار است.
در این بین، مولوی عبدالحمید انتقادهایی شدید از طیف گستردهای از اقدامات جمهوری اسلامی، از وضعیت حقوقبشر گرفته تا اقتصاد، از آزادی رسانه و خبررسانی گرفته تا وضعیت زنان، را مطرح کرده است. با این حال، طرح وسیع انتقادات در بیش از پنج ماه گذشته، این پرسش را از سوی برخی مطرح کرده که چرا پیشتر چنین سخنانی از او نشنیده بودند؟
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
حمایت از قدرت گرفتن طالبان
اگر چه ممکن است مواضع پیشین این روحانی اهل سنت بازتاب زیادی در رسانهها نداشته و در سالهای گذشته چندان به آن پرداخته نشده است، اما با مروری کوتاه هم میتوان به این نتیجه رسید که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی از حدود ۱۵ سال پیش در مورد نقض حقوقبشر در ایران، فارغ از ارتباط آن به اهل سنت، سخن گفته است.
احتمالا به همین دلیل هم وقتی او از روی کار آمدن طالبان در افغانستان استقبال کرد، تعجب بسیاری برانگیخت. او تابستان سال ۱۴۰۰ در سخنرانی خود گفت که طالبان جزو واقعیتهای افغانستان هستند. او با تاکید بر اینکه طالبان کنونی مانند سابق نیستند و «از خودشان ظرفیت نشان دادهاند»، گفت که آنها عفو عمومی اعلام کرده و گفتهاند که دنبال قتل و کشتار و بیرحمی نیستند.
این سخنان مولوی عبدالحمید انتقاد بسیاری از مدافعان حقوقبشر را در پی داشت و در نهایت منجر شد که «کانون مدافعان حقوقبشر» که بهدلیل تلاش مولوی برای تحقق حقوق اقوام جایزه «تلاشگر حقوقبشر» را به او اعطا کرده بود، جایزه خود را پس بگیرد.
با این حال، این موضع مولوی عبدالحمید نسبت به طالبان در سخنرانیهای اخیر او، جای خود را به انتقاد داد. او دی۱۴۰۱، در حالی که به نقض حقوق زنان در جمهوری اسلامی انتقاد میکرد، به ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان از سوی طالبان انتقاد کرد و گفت: «طالبان به کدام مجوز شرعی جلو تحصیل دختران را گرفتهاند؟»
از حمایت از نامزدهای حکومتی تا درخواست رفراندوم
یکی از بارزترین مواضع مولوی عبدالحمید در دو دهه گذشته، انتقاد او از محدودیت برای اهل سنت در جمهوری اسلامی بوده است. او بارها خواستار رفع محدودیتها در تاسیس مسجد اهل سنت در تهران و جلوگیری از حملات تشکلهای شیعه به اهل سنت شده بود.
او همچنین خواستار حضور شهروندان اهل سنت در سمتهای حکومتی، دست کم در مدیریت میانی شده بود. در مقطعی هم او با نوشتن نامه به «علی خامنهای»، خواستار جلوگیری از روند سریع صدور و اجرای حکم اعدام علیه زندانیان اهل سنت شده بود.
مولوی عبدالحمید، آنگونه که یک سال پیش در یکی از مصاحبههای خود توضیح داد، بههمراه چند تن دیگر از علمای اهل سنت، از ریاست جمهوری حسن روحانی حمایت کردند، چرا که تصور میکردند با حضور او در دولت، مشکلات اهل سنت کم میشود. او توضیح داد که در ادامه از ریاستجمهوری «ابراهیم رئیسی» حمایت کردند، چرا که تصور میکردند دولت او با دستگاه قضایی و رهبر جمهوری اسلامی هماهنگتر است و بیشتر میتواند خواستههای اهل سنت را به محقق کند.
با این حال، امام جمعه اهل سنت زاهدان در سخنرانیهای پنج ماه گذشته خود، دیگر انتخابات ریاستجمهوری را راه بهبود شرایط ندانست و خواستار برگزاری رفراندوم و پایان حاکمیت یک مذهب و یک تفکر بر کل جامعه ایران شد. او روز ۱۴آبان در سخنرانی خود خواستار تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی شد و گفت: «الان اکثریت مردم ناراضیاند. اگر قبول ندارید، یک رفراندوم با حضور ناظران بینالمللی برگزار کنید و نتیجه آن را بپذیرید.»
عبدالحمید روز ۲۶اسفند نیز با اشاره به «شکست نگاه دینی» در کشور گفت: «ملت ایران رنگین کمانی است، اما نگاه دینی نتوانست بین این اقوام برابری و مساوات برقرار کند. یک قوم و یک مذهب نمیتواند کشور را اداره کند.»
او البته پنج سال پیش هم خواستار تغییراتی در قانون اساسی شده بود، اما تنها در حد رفع محدودیت ریاست جمهوری برای اهل سنت.
مسوول دانستن علی خامنهای در کشتار زاهدان
مولوی عبدالحمید اگر چه در سالهای اخیر با محدودیتهای متعددی روبهرو بوده است، اما رویکرد او تا همین چند ماه پیش، بیش از انتقاد تند و صریح، درخواست و نامهنگاری و حکمیت بود. مولوی عبدالحمید در سالهای گذشته بارها در مورد اعدام زندانیان اهل سنت، رفع تبعیض از اهل سنت جمهوری اسلامی، و برکناری امام جماعت اهل سنت، به رهبر جمهوری اسلامی نامهنگاری کرده بود، که در برخی موارد پاسخی دریافت نکرد و در یک مورد هم پاسخ کلی رهبر جمهوری اسلامی تاثیری بر شرایط اهل سنت نگذاشت.
امام جمعه اهل سنت زاهدان اما در سخنان اخیر خود بارها به تندی از تصمیمات مقامهای ارشد جمهوری اسلامی انتقاد کرده است. او روز ۲۹مهر در سخنرانی خود درباره کشتار مردم زاهدان در جمعه خونین، مقامهای ارشد از جمله علی خامنهای را مسوول این کشتار دانست و گفت: «مسوولان و مدیران کشور و رهبری جمهوری اسلامی که تمامی نیروهای مسلح تحت فرمان ایشان هستند، همه مسوول هستند و هیچکسی نمیتواند از این مسوولیت شانه خالی کند.»
او در سخنانی دیگر مستقیما از اقدامات رهبر جمهوری اسلامی انتقاد کرد. علی خامنهای در دیدار با جمعی از مداحان بر نقش آنها در دفاع از حکومت جمهوری اسلامی تاکید کرده و گفته بود «احساسات و نقشآفرینی» مداحان «در معرکههای حساس»، به داد جمهوری اسلامی رسیده است.
بعد از این سخنان، مولوی عبدالحمید در سخنانی به مشکلات متعدد در کشور از جمله مشکلات عمیق اقتصادی اشاره کرد و گفت: «مشکلات با سخنرانی ائمه جمعه و مداحان حل نمیشود. شعرا و مداحان کار دیگری دارند. برای این مشکل، نیاز به مغزهای متفکر و نخبگان و اندیشمندان و صاحبان تجربه دارید.»
رویکرد او نسبت به نقد رهبر جمهوری اسلامی چنان در ماههای اخیر شدت گرفت که به اذعان خبرگزاری «تسنیم»، نزدیک به سپاه پاسداران، امام جمعه اهل سنت زاهدان از رفتن به مراسم مجمع تقریب مذاهب در هفته وحدت خودداری کرد.
یکی از موضوعهایی که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در حدود دو دهه گذشته بارها به آن پرداخته، انتقاد به نقض حقوقبشر در ایران بوده است. او بهمن سال ۱۳۸۸ از اعدام دو تن از مخالفان بازداشت شده و اعمال شکنجه برای اخذ اعتراف اجباری انتقاد کرده بود. او این انتقادهای خود را در سخنرانیهای اخیر، با صراحت و لحن تندتری ادامه داده است.
او یکم شهریور، پیش از آغاز موج اعتراضات در ایران، در سخنرانی خود اخذ شکنجه و اعتراف اجباری را «مغایر با اسلام» دانست. مولوی عبدالحمید روز ۱۸آذر، اعدام «محسن شکاری»، معترض بازداشت شده را غیرشرعی دانست. همچنین ۷بهمن هم به صدور احکام اعدام، بهشدت اعتراض کرد.
اما شاید بتوان گفت مهمترین بخش انتقاد او در صدور احکام اعدام و محاربه در ماههای اخیر، وقتی بود که او به منشا اصلی اشاره کرد. امام جمعه زاهدان به صدور احکام محاربه و اعدام و شکنجه و تجاوز به زندانیان در بازداشتگاهها اشاره کرد و گفت: «گاهی با خودم فکر میکنم چه کسی مجوز این مسائل را داده است؟» پرسشی که خود او به خوبی میداند همه نگاهها را به سمت علی خامنهای معطوف میکند.