Monday, May 8, 2023

صفحه نخست » چرا باید به ادعای دولت بایدن در مورد «حمایت از اعتراضات مردم ایران» شک کرد؟

biden.jpgکیهان لندن - کمتر از دو هفته پس از سفر شاهزاده رضا پهلوی به اورشلیم در شرایطی که یکی از اولویت‌های وی توجیه رهبران اسرائیل برای جلب حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران و تقویت مبارزات مدنی و اعتصابات است و صورت رسمی مواضع خود را علیه «جنگ» برای مهار تهدیدات چند وجهی حکومت تکرار کرده است، مشاور امنیت ملّی آمریکا در یک سخنرانی تأکید کرد آمریکا از آزادی عمل اسرائیل برای اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران استقبال می‌کند.

اینهمه در حالیست که مقامات جمهوری اسلامی خود را برای یک کارزار بزرگ برای حفظ نظام آماده می‌کنند. سرتیپ عزیز نصیرزاده معاون ستاد کل نیرو‌های مسلح اخیراً خبر داد که به دستور علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی واحدی تحت عنوان «قرارگاه جنگ ترکیبی» در ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی تشکیل شده است.

وی توضیح داد فعالیت این قرارگاه از دو سال پیش آغاز شده تا «تکلیفی» را که خامنه‌ای برای نیروهای مسلح در جنگ ترکیبی تعیین کرده اجرا کند.

نصیرزاده در ادامه افزوده است «قرارگاهی هم در این رابطه در شورای‌ عالی امنیت ملی تشکیل شده که رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح و فرماندهان عضو آن هستند.»

آنچه جمهوری اسلامی را در این «جنگ ترکیبی» نگران می‌کند پروژه «جنگ از درون ایران» است. ریشه این نگرانی به گفته وزیر اطلاعات حکومت اعتراضات مردم و نارضایتی از شرایط موجود است. با اینهمه مقامات رژیم معتقدند اسرائیل از تظاهرات ضدحکومتی در ایران با هدف سرنگونی حکومت پشتیبانی می‌کند. آنها سفر شاهزاده رضا پهلوی به اورشلیم و دیدار وی با مقامات ارشد اسرائیل را هم ادامه همین روند می‌دانند. مسئله وقتی برای رژیم ایران حادتر می‌شود که مردم در سال‌های اخیر در اعتراضات خود در سراسر کشور گرایش‌های ملّی بروز داده و به نفع پهلوی‌ها شعار می‌دهند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

سر دادن شعار «رضا شاه، روحت شاد» یا «ای شاه ایران، برگرد به ایران» آنهم در بین اقشار متوسط و رو به پایین که سال‌های طولانی پایگاه اجتماعی ملاها بودند برای حکومت پیام مستقیم دارد. این شعارها مقطعی نبودند و از دی‌ماه ۱۳۹۶ که در مشهد شروع شد همچنان ادامه دارد.

از شواهد چنین به نظر می‌رسد که جریانی قدرتمند در جمهوری اسلامی چهارنعل به سمت راه‌انداختن یک درگیری نظامی در منطقه پیش می‌رود. آغاز یک درگیری هرچند محدود می‌تواند یکی از گزینه‌های محتمل این جریان برای خروج موقت نظام از بحران باشد. آنها برای عملی کردن گزینه جنگ به عنوان اهرم ترمیم و بازتولید قدرت سابقه دارند و یکبار آن را با جنگ هشت ساله و بارهای دیگر در بحران‌آفرینی‌های داخلی و منطقه‌ای تجربه کرده‌اند.

روح‌الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی جنگ را «نعمت» می‌دانست. پس از او نیز سال‌هاست که مقامات «تحریم» را که بحران‌آفرین است نعمت می‌دانند. این افراد و جریان‌های مربوطه از تحمیل یک جنگ تازه به ایران و مردم ترسی ندارند. جنگ ایران و عراق حکومت نوپای ملاها را در مقابل فشارها واکسینه کرد و فرصت سرکوب مخالفان داخلی و ترور چهره‌های اپوزیسیون در خارج از ایران را فراهم نمود تا بتواند پایه‌های خود را به بهانه جنگ مستحکم کند بدون آنکه پس از جنگ بتواند به بازسازی خرابی‌های آن و رشد و توسعه کشور بپردازد.

جریان جنگ‌طلب آخرزمانی

حتا اگر علی خامنه‌ای در حرف ادعا کند دنبال جنگ نیست اما مشخص نیست که آیا در عمل نیز اعتقادی به این حرف خود دارد یا نه؟ نکته قابل توجه اینکه میزان فرمانبرداری هسته‌های آخرزمانی فعال در نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی نیز از رهبرشان و فرماندهان‌شان مشخص نیست! چنانکه خامنه‌ای به نیروهای امنیتی و اطلاعاتی دستور داد بساط حمله شیمیایی به مدارس و آموزشگاه‌های دخترانه جمع شود اما چنین نشد! این جریان اقدامات خود را در هر زمینه‌ و با هر هزینه‌ای، مهیا کردن شرایط ظهور «امام‌ زمان» معرفی می‌کند.

اکنون نقش حفظ صلح و تلاش‌های ضدجنگ نیز بر مسئولیت‌های شاهزاده رضا پهلوی افزوده شده است. البته او سال‌هاست که در مقابل دوگانه‌‌ی یا مماشات و معامله یا جنگ و اقدام نظامی که سیاستمداران و دولت‌های غربی همواره پیش برده‌اند، همواره راهکار سوم را پیشنهاد داده است: به مردم ایران کمک کنید تا با نیروی خود این حکومت را سرنگون کنند و ایران و منطقه و جهان دوباره رنگ امنیت و آرامش ببینند!

شاهزاده پهلوی بارها در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود هشدار داده که این نظام برای بقای خود حاضر به تحمیل جنگ به مردم ایران است. وی اخیراً نیز در پاسخ به پرسشی درباره استقبال از حمله نظامی اسرائیل به ایران مانند همیشه با صراحت تکرار کرد: «قطعاً نه! این همواره خط قرمز من بوده و هر نوع مداخله نظامی برای من به عنوان یک ملی‌گرا مردود است و فکر می‌کنم بسیاری از ایرانیان با من در این زمینه هم‌نظر هستند.»

اما به نظر می‌رسد در واشنگتن در مقطعی که جو بایدن و دموکرات‌ها در قدرت هستند تمایل به حمایت از مردم ایران در عمل کمتر از اولویت آنها برای باج‌دادن به ملاها با یک توافق جدید یا حتا دست زدن به اقدام نظامی در صورت لزوم است.

اینکه همزمان با هشدار دولت‌های اروپایی به مقامات تهران در مورد بازگشت تمام تحریم‌های سازمان ملل در صورت رسیدن غنی‌سازی اورانیوم در ایران به ۹۰ درصد، جِیک سالیوان مشاور امنیت ملّی دولت آمریکا گفته در صورت اقدام ایران برای ساخت سلاح اتمی، آمریکا آزادی عمل اسرائیل برای مقابله با آن را به رسمیت خواهد شناخت، تأیید پیشبرد همان سیاست ناکام و ویرانگر دوگانه است: یا مماشات یا برخورد نظامی!

اینهمه در حالیست که حق دفاع اسرائیل از موجودیت خود در هر شکل از اقدامات محتمل، نه تنها جدید نیست بلکه طبق حقوق بین‌الملل برای همه کشورها به رسمیت شناخته شده و حقی نیست که دولت بایدن بخواهد آن را به کشوری از جمله اسرائیل «اعطا» کند! از همین رو طرح این موضوع در شرایطی که دولت نتانیاهو به صورت رسمی و با صراحت به اپوزیسیون آزادیخواه ایران که پهلوی آن را نمایندگی می‌کند نزدیک شده، می‌بایست مورد توجه ویژه قرار بگیرد زیرا سیاستی است که برخلاف شعارهای دولت بایدن در دفاع از صلح و دموکراسی، در عمل جنگ و درگیری نظامی با جمهوری اسلامی را بر حمایت و پشتیبانی از مبارزات آزادیخواهانه و مدنی مردم ایران ترجیح می‌دهد! آنهم در حالی که حتا در جریان نشست اخیر نتانیاهو با شماری از مقامات آمریکا نیز در مورد «اقدام نظامی احتمالی» صحبتی نشد.

بنیامین نتانیاهو: ایران به اندازه ۵۰ کره شمالی خطرناک است

نخست وزیر اسرائیل اخیراً در دیدار با شماری از اعضای کنگره آمریکا در اورشلیم رژیم ایران را با ۵۰ تا کره شمالی مقایسه کرد. به گزارش «فاکس نیوز» بنیامین نتانیاهو باسابقه‌ترین نخست‌وزیر اسرائیل روز پنجشنبه ۴ ماه مه (۱۳ اردیبهشت) در دیدار با اعضای کنگره آمریکا گفت «رژیم ایران فقط یک همسایه خطرناک نیست بلکه معادل ۵۰ کره‌ شمالی است. جمهوری اسلامی فقط یک حکومت خطرناک مثل زمامدارانی که بر کره شمالی حکومت می‌کنند نیست. آنها یک نیروی ایدئولوژیک هستند که ما را شیطان کوچک و آمریکا را شیطان بزرگ می‌بینند. اینکه [رژیم] ایران قادر باشد هر شهری در ایالات متحده را با باج‌گیری هسته‌ای تهدید کند مصداق تغییر تاریخ است.»

هرچند اسرائیل متحد شماره یک آمریکا در خاورمیانه به شمار می‌رود اما روابط دو طرف با روی کار آمدن دولت بایدن تیره و تار شده است. بایدن در سومین سال سکونت در کاخ سفید هنوز حاضر نشده نتانیاهو را به واشنگتن دعوت کند.

اظهارات جِیک سالیوان در ارتباط با اقدام نظامی اسرائیل برای مهار جمهوری اسلامی در شرایطی است که کاخ سفید اکنون در صف اول دولت‌های مماشاتگر با رژیم ایران قرار دارد و با ندیده گرفتن تحریم‌ها علیه رژیم، تأمین مالی برای توسعه توانایی هسته‌ای و ساخت انواع موشک‌ و پهپاد انتحاری را برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی تسهیل می‌کند.

در تمام منطقه هیچ کشوری به اندازه اسرائیل از سوی جمهوری اسلامی و شبه‌نظامیان با تهدید روبرو نیست. تمام رهبران اسرائیل فارغ از اختلافات سیاسی خود در یک مورد نظر مشترک دارند: مماشات با رژیم ایران از جمله توافق اتمی میلیاردها دلار پول به جیب ملاها سرازیر می‌کند که علیه امنیت منطقه استفاده خواهد شد. اما اگر برای دولت بایدن منافع اسرائیل اهمیت دارد چرا تا این حد روی «توافق با رژیم ایران» اصرار دارد؟!

در سال ۲۰۱۵ نتانیاهو از پذیرفتن خواست دولت اوباما امتناع کرد. دولت اوباما از نتانیاهو خواسته بود تا در کنگره آمریکا در مخالفت با توافق هسته‌ای با ایران که توسط دموکرات‌ها پیش‌نویس شده بود سخنرانی نکند. اما اسرائیل توافق اتمی را تهدید جدی برای موجودیت خود می‌دانست و نمی‌توانست از هیچ اقدامی برای حفظ این موجودیت چشم بپوشد تا دولت اوباما به معامله با رژیم ایران بپردازد. معامله‌ای که البته انجام شد ولی به دلیل سرشت متناقض آن و این واقعیت که جمهوری اسلامی با توافق یا بی‌توافق به دنبال تسلیحات هسته‌ای است، ناکام ماند! دونالد ترامپ با خروج از توافق برجام در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ روند این ناکامی را تسریع کرد و البته از سرازیر شدن میلیاردها دلار به سوی رژیم برای پیش بردن برنامه‌های اتمی و موشکی آن نیز جلوگیری کرد.

نادیده گرفتن تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی

در آخرین ماه‌های حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید صادرات نفت ایران به کمتر از ۳۵۰ هزار بشکه در روز رسیده بود اما اکنون سه سال بعد از ریاست جمهوری بایدن این میزان به یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است.

واقعیت اینست که جریان‌های آخرزمانی در این نظام‌ خودکامه مذهبی در اوج بحران برای جنگ تشنه‌تر خواهند شد و با همین هدف مدام در هوا و زمین و دریا بحران‌آفرینی می‌کنند. این تحرکات چیزی نیست که مقامات واشنگتن و دولت‌های اروپایی قادر به دیدن آنها نباشند! اما به نظر می‌رسد بر وقت‌کُشی آنها که گذشته از میل به معامله چندان مشخص نیست با کدام اهداف دیگر انجام می‌شود، تنها اعتراضات مردم و پیروزی انقلاب ملی ایران می‌توان نقطه پایان بگذارد و آنها را با کشوری روبرو سازد که واقعا وجود دارد و جمهوری اسلامی هرگز نماینده‌ی آن نبوده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy