Friday, May 12, 2023

صفحه نخست » گلی دهقانی؛ اسقف ایرانی تبار در مراسم تاجگذاری شاه بریتانیا که بود؟

asghaf.jpgدر مراسم تاج‌گذاری «چارلز سوم»، پادشاه بریتانیا، در حالی که هیچ مقام ارشدی از حکومت جمهوری اسلامی ایران شرکت نداشت، حضور یک زن ایرانی‌تبار توجهات را به خود جلب کرد. این زن، «گلی فرانسیس دهقانی»، اسقف ۵۶ ساله کلیسای «انگلیکن» در «چمسفورد» در شرق انگلیس و عضو مجلس اعیان و تنها اسقفی در بریتانیا است که پای سفره «هفت‌سین» نوروز می‌نشیند

ایران وایر - کلیسای انگلیکن شاخه‌ای رسمی از مسیحیت با محوریت کلیسای انگلستان است. کلیسای انگلستان در سال ۹۱۳ خورشیدی، در زمان پادشاهی «هنری هشتم» تشکیل شد. هنری هشتم آن زمان نتوانسته بود اجازه طلاقش را با «کاترین آراگون» از «واتیکان» بگیرد و به این ترتیب با تاسیس کلیسای انگلیکن، راه خود را از «پاپ»، رهبر کاتولیک‌ها جدا و کلیسای مستقل انگلیس را پایه‌گذاری کرد که از زبان انگلیسی هم در دعا و در نیایش‌ استفاده می‌کند.

1.jpgاسقف گلی فرانسیس دهقانی متولد ۲۸ خرداد ۱۳۴۵ در اصفهان است. تا ۱۳ سالگی در ایران و تنها دانش‌آموز مسیحی یک مدرسه مسلمان بود اما با وقوع انقلاب بهمن ۱۳۵۷ که طوفانی تغییر دهنده در زندگی بسیاری از ایرانیان ایجاد کرد، مجبور به خروج از ایران شد. ولی مهاجرت اجباری او اصلا به سادگی نبود.

پدر اسقف فرانسیس دهقانی، یعنی «حسن برنابا دهقانی تفتی» اولین اسقف ایرانی کلیسای انگلیکن بود. او پیش از بهمن ۱۳۵۷، در اصفهان کشیش بود اما با وقوع انقلاب، آرامش اقلیت‌های مذهبی تا به امروز بر هم خورد. اسقف دهقانی در آبان همان سال به طرز معجزه‌آسایی از یک سوءقصد جان سالم به در برد اما این تازه شروع مصائبی بود که جمهوری اسلامی به او و خانواده‌اش روا داشت.

2.jpg👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

تاریخ خانوادگی اسقف فرانسیس دهقانی و مصائبی که از سوی جمهوری اسلامی ایران به آن‌ها تحمیل شده، گوشه‌ای از جرایمی است که نظام حاکم بر ایران علیه اقلیت‌های دینی در این کشور مرتکب شده و هم‌چنان به آن تداوم داده است.

روز تاج‌گذاری چارلز سوم، سال‌روز قتل برادر اسقف دهقانی

روزی که چازلر سوم در کلیسای «وست‌مینستر» لندن نزدیک ساختمان پارلمان به عنوان پادشاه جدید بریتانیا تاج‌گذاری کرد و اسقف گلی فرانسیس دهقانی به عنوان اولین روحانی زن بلندپایه در این مراسم حضور یافت، سال‌روز کشته شده برادرش در ایران توسط ماموران جمهوری اسلامی بود.

4.jpgاسقف فرانسیس دهقانی پیش از حضور در کلیسای وست‌مینستر نوشته بود: «امروز که در مراسم تاج‌گذاری شرکت می‌کنم، از برادر مرحومم هم یاد... و برای انگلیکان‌ها در ایران دعا می‌کنم.»

برادر او، «بهرام زمانی» که فقط ۲۴ سال داشت، به ضرب گلوله افراد ناشناس در ایران کشته شد. پدرش آن زمان برای حضور در نشست روسای کلیساهای انگلیکن به قبرس رفته بود اما با توجه به وضعیت نابسامان ایران و سوء قصد قبلی به او، توصیه شده بود که فعلا از بازگشت به خانه خودداری کند.

3.jpgکشیش دهقانی تفتی به عنوان یکی از اسقف‌های برجسته، با استعداد و شجاع جامعه انگلیکن در نیمه دوم قرن بیستم شناخته شده است. او روز ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ خورشیدی در روستای تفت، در نزدیکی یزد، در مرکز ایران به دنیا آمد و طبق خواسته مادرش که در پنج سالگی درگذشت، توسط مبلغان مسیحی بزرگ شد. او در کالج «استوارت مموریال» اصفهان تحصیل کرد و در نوجوانی به یک مسیحی متعهد و عضو پیشرو «گروه جوانان اصفهان» تبدیل شد. در غسل تعمید خود در سال ۱۳۱۷، نام مسلمانی خود را که «حسن» بود، حفظ کرد اما نام مسیحی «برنابا» را به آن افزود. ترکیبی از حُسن ایران‌دوستی و پایبندی به سنت‌های های مسیحی.

پدر اسقف گلی فرانسیس دهقانی در سال ۱۳۲۲ از «دانشگاه تهران» فارغ‌التحصیل شده بود. پایان نامه او درباره مسیحیت در ایران قبل از اسلام بود. مطابق قانون خدمت وظیفه عمومی که هنوز هم در ایران رواج دارد، به مدت دو سال در ارتش شاهنشاهی ایران خدمت کرد و به علت دانستن زبان انگلیسی، مترجم افسران انگلیسی حاضر در ایران شد که در جریان جنگ جهانی دوم، جنوب ایران را اشغال کرده بودند.

پس از آموزش در «کمبریج»، در سال ۱۳۲۸ به عنوان کشیش «سنت لوک» اصفهان منصوب شد و به مدت ۱۰ سال در آن‌جا خدمت کرد تا این که برای مدت کوتاهی به «سنت پل» تهران انتقال یافت. او اولین ایرانی بود که از قرن هفتم میلادی، خارج از کلیساهای ارمنی و کاتولیک، اسقف می‌شد.

در سال ۱۳۳۱ با «مارگارت تامپسون»، دختر یکی از اسقف‌های کلیسای انگلیکن ازدواج کرد. در این دوره یکی از اولویت‌های پدر اسقف فرانسیس دهقانی، گسترش کار آموزشی کلیسا بود که با تاسیس مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه در اصفهان انجام داد.

انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ گردبادی در زندگی ایرانیان بود. با استقرار حکومت «روح‌الله خمینی»، دوره آزادی‌های مذهبی برای کلیسای انگلیکن که در ایران تا آن زمان رواج داشت، به پایان خود رسید.

کشیش دهقانی تفتی در خاطرات خود گفته است: «متعصبین بارها از طرف نهادهای مختلف می‌آمدند و از من می‌خواستند اسناد مالکیت بیمارستان مسیحی اصفهان و پول و املاک کلیسا را در اختیارشان بگذارم و وقتی از این کار خودداری می‌کردم، به ارعاب و تهدید متوسل می‌شدند.»

اما ماموران جمهوری اسلامی در راه خود استوار بودند. کشیش «ارسطو سیاح» در شیراز به طرز فجیعی به قتل رسید. موسسات کلیسای انگلیکن شامل بیمارستان‌ها و مدارس از سوی حکومت اسلامی با رهبری خمینی مصادره و حساب‌های بانکی آن‌ها توقیف و سپس مصادره شدند. اسقف حسن دهقانی تفتی به بی‌عدالتی این تصرفات خشونت‌آمیز اعتراض کرد اما پاسخ آن به زودی به سبکی دریافت شد که در ۴۰ سال اخیر رواج دارد؛ ماموران با غارت خانه‌اش، او را دستگیر و پس از بازجویی، به ظاهر آزادش کردند اما هنوز ماجرا تمام نشده بود. در یک شب آبان ۱۳۵۸، دو مرد مسلح وارد اتاق خواب او شدند و به سمتش تیراندازی کردند. گلوله‌های مردان مسلح به طور معجزه‌آسایی از کنار سر او رد شدند و اگرچه یکی از آن‌ها دست همسرش را زخمی کرد که برای محافظت از جان شوهرش خود را روی او انداخته بود اما کسی کشته نشد و نقشه مردان مسلح که بر اساس قرائن از سوی حکومت بودند، عملا ناکام ماند.

کشیش دهقانی تفتی در مورد سوء قصد نافرجام کتابش به نام «مشکل عشق» نوشته است: «در نیم‌دایره دور جایی که سرم را می‌گذارم، چهار سوراخ ایجاد شده بود و اثر اصابت گلوله دیگری هم بر دیواره‌ چوبی تخت‌خواب بالای سرمان دیده می‌شد.»

پدر گلی پس از مدتی ایران را به قصد نشست رهبران کلیسای انگلیکن در قبرس ترک کرد. ایران چون دیگی در هم جوش از سوی رهبران انقلابی ثبات و سامانش به هر ریخته بود. به کشیش دهقانی تفتی که به وضوح هدف قرار داشت، توصیه شد تا زمان آرام شدن اوضاع در ایران، به کشور باز نگردد اما همسر و دختران کوچک‌ترش عازم ایران شدند. ماموران حکومت، در انتظار بودند.

منشی کشیش دهقانی اوایل اردیبهشت ۱۳۵۹ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد. کشیش دهقانی در خاطرات خود نوشته است: «در همان روزها بود که بهرام را که می‌خواست برای مراسم عروسی دخترمان سوسن به انگلیس برود، ممنوع‌الخروج کردند و به او گفتند تنها در صورتی می‌تواند از کشور خارج شود که من اموال کلیسا را به آن‌ها بدهم».

به روشی که ۴۰ سال بعد هم ادامه یافت، مقام‌های جمهوری اسلامی ارعاب و تهدید خانوادگی در پیش گرفتند و گذرنامه بهرام را توقیف و او را ممنوع‌الخروج کردند. همانند روشی که اینک هم جاری است، بهرام گروگان اعلام نشده خانواده تفتی در دست جمهوری اسلامی شده بود.

بهرام دهقانی تفتی دانش‌آموخته سیاست، اقتصاد و فلسفه از «دانشگاه آکسفورد» لیسانس داشت و به استخدام انتشارات این دانشگاه درآمده بود که از طریق ناشران ایرانی در ایران فعالیت می‌کرد. او مدرس اقتصاد و هنر دراماتیک در دانشکده دماوند در تهران بود. تابستان ۱۳۵۷، پس از دریافت فوق‌لیسانس در رشته اقتصاد از «دانشگاه جورج واشنگتن»، به ایران برگشته و حالا گرفتار بازی‌های جمهوری اسلامی شده بود.

مقامات جمهوری اسلامی به بهرام دهقانی تفتی گفته بودند که برای پی‌گیری وضعیت گذرنامه‌اش باید از تهران به اصفهان برود جایی که پدرش تا چند ماه پیش آن‌جا کشیش بود. پدر بهرام در کتاب خاطراتش گفته است: «رییس دادگاه انقلاب اصفهان به بهرام می‌گوید که ما چیزی علیه تو نداریم، همه اشکالات را پدرت ایجاد کرده‌ است. بهرام پرسیده بود چه چیزی علیه پدرش دارند؟ رییس دادگاه گفته بود سرچشمه همه اشکالات شیراز است و کمیته انقلاب شیراز راجع به وجوه امانی با من درافتاده‌اند. بهرام به این موضوع سخت اعتراض کرده و گفته بود که پدرش در امانت خیانت نمی‌کند و این ظلم است که گذرنامه‌اش را توقیف نگه دارند و جواب شنیده بود مواظب باش، همین جمله کافی است تو را دستگیر کنند!»

بهرام ناامید از رفع ممنوع‌الخروجی، به تهران، جایی که در دانشکده دماوند آن تدریس می‌کرد، بازگشت. چند روز بعد در کنار جاده‌ای در نزدیکی دانشکده، اتومبیل او را متوقف کردند و به نزدیکی زندان «اوین» بردند که آن زمان هنوز بیابانی خلوت بود. ماموران سپس با شلیک گلوله، بهرام ۲۴ ساله را در اتومبیلش کشتند.

وب‌سایت «ماده۱۸»، یک سازمان مردم‌نهاد و غیرانتفاعی مستقر در لندن که در زمینه ترویج آزادی دینی و حمایت از مسیحیانی تحت آزار دینی فعالیت می‌کند، می‌گوید: «نوجوان ۱۴ ساله‌ای که از دور شاهد ماجرا بود، افرادی را دیده بود که قبل از شلیک گلوله، با آقای دهقانی تفتی حرف می‌زدند و بعد از شلیک به او، از صحنه متواری شدند.»

مرگ بهرام، تنها پسر خانواده دهقانی تفتی زخمی ماندگار بر آن‌ها به جا گذاشت. پدرش نتوانسته بود در مراسم تدفینش شرکت کند اما با تلفن پیامی سخت تاثیرگذار قرائت کرد: «پروردگارا، نه فقط بهرام را به یاد می‌آوریم بلکه قاتلان او را نیز. نه برای این که وی را در عنفوان جوانی ناجوانمردانه کشتند و ما را در پیری داغ‌دار کردند و دل‌مان را خونین و دیدگان‌مان را اشکبار ساختند، نه برای این که با عمل وحشیانه خود آبروی ملت نجيب ایران را در میان ملل متمدن دنیا بیش از پیش بردند، بلکه برای ثمرات گران‌بهای روحانی که در نتیجه جنایت خود نصیب ما کرده‌اند و برای این‌که امکان فهم بیشتری از قربانی مسیح و گام برداشتن در آن راه را برای‌مان میسر ساخته‌اند.»

با وجود مصائبی که جمهوری اسلامی به کشیش تفتی دهقانی و خانواده‌اش تحمیل کرد، گفته بود قاتلان فرزندش را می‌بخشد: «[اما] بخشش به این معنا است که من نفرتی نسبت به قاتلین پسرم در دل نداشته باشم ولی طرف مقابل نیز باید این بخشش مرا بپذیرد؛ یعنی باید بپذیرد که اشتباه کرده‌ است و احتیاج به بخشش دارد. در غیر این صورت، بخشیدنی صورت نگرفته است. ثانیاً بخشش به این معنا نیست که قوانین اجتماعی مجازات نباید در مورد مجرم اجرا شود. من هنوز هم می‌گویم که اگر روزگاری قانونی در مملکت پیدا شود، باید قاتلین بهرام شناسایی و محاکمه شوند.»

پدر بهرام و گلی ۱۰ سال هم به عنوان اسقف کلیسای انگلیکن ایران باقی ماند اما در تبعید و دور از زادگاهش و جایی که به آن عشق می‌ورزید. سپس کشیش کلیسای منطقه «وینچستر» در بریتانیا شد اما باز هم ایران کار روزانه و علاقه همیشگی او بود. یک انجمن مسیحی فارسی زبان در لندن برای مسیحیان ایرانی در تبعید راه‌اندازی کرد. انتشاراتی هم به نام «کتاب سهراب» راه انداخت و بیشتر از ده‌ها عنوان جدید یا تجدید چاپ شده به زبان فارسی و انگلیسی با قلم خود منتشر کرد؛ از جمله کتاب سه جلدی «مسیح و مسیحیت در شعر فارسی» و زندگی‌نامه تکان‌دهنده خودش به نام «زائر در تبعید». این آخرین کتابش چند روز قبل از مرگ، در سن ۸۸ سالگی تکمیل شده بود.

او از کارهای سه دخترش، شوهران‌شان و شش نوه‌اش بسیار لذت می‌برد. یکی از این دختران، گلی فرانسیس دهقانی است که اینک اسقف کلیسای انگلیکن در چلمسفورد است؛ یکی از ۲۶ اسقفی که عضو مجلس اعیان بریتانیا می‌شوند. دیدگاه‌های نو جو دارد و خواهان مدرن‌سازی کلیسای انگلیکن است.

اسقف فرانسیس دهقانی تحصیل کرده «دانشگاه ناتینگهام» انگلیس در رشته موسیقی است و در «دانشگاه بریستول» در مقطع فوق‌لیسانس، الهیات خوانده است. دکترایش نیز از همین دانشگاه است. رساله او تشابهی هم با پایان‌نامه پدرش در دانشگاه تهران دارد که درباره «فمینیسم مذهبی در عصر پادشاهی: مبلغان دینی زن در ایران ۱۸۶۹ تا ۱۹۳۴» است. دوره‌ای هم مربی آموزش‌ و پرورش و مشاور وزیر امور زنان در منطقه سکونت خود بوده است.

گلی فرانسیس دهقانی با شروع سرکوب خونین اعتراضات در ایران که پس از اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ شدت و قساوت دیگری یافته است، در مجلس اعیان بریتانیا سخنرانی کرد و با یادآوری اعدام زندانیان معترض، به عنوان یک ایرانی‌الاصل دوست‌دار وطن گفت: «من به عنوان یک ایرانی‌تبار هنوز دوستان و عزیزانی در آن‌جا دارم که نگران‌شان هستم...احتمال دارد اعدام‌های بیشتری در راه باشد، چرا که ده‌ها حکم در این مورد صادر شده‌است.»

او مدتی پیش به یک روزنامه محلی گفته بود با این که نزدیک به چهار دهه از زمان مهاجرتش گذشته است، هنوز هویت خود را حفظ کرده‌ است: «برایم جالب است که چه‌طور انسان‌ها می‌توانند خود را متعلق‌ به یک جامعه‌ جدید بدانند، در حالی‌ که از محل تولد خود فرسنگ‌ها فاصله دارند. من بریتانیایی هستم ولی هم‌زمان ایرانی هم باقی مانده‌ام.»



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy