رادیو بین المللی فرانسه - ناصر اعتمادی
مهدی اصلانی: "تلاش حکومت از طریق گسترش اعدامها مهار آینده است. حکومت میداند که موجهای بعدی اعتراضها در راه هستند و باید آنها را مهار کرد به ویژه از طریق اعدام. اما، ابزار سرکوب و ارعاب کارآیی گذشته خود را از دست داده است. جنبش "زن، زندگی، آزادی" نمیتواند نسبت به صیانت از حق زندگی بی تفاوت باشد و با کلیت اعدام مخالفت نکند. باید صریحاً گفت که اعدام یک قتل آگاهانه است. سکوت ما در قبال اعدامهای نظام اسلامی در سال ٥٧ نوعی شرمساری به بار آورد که گریبان ما و تاریخ ما را همچنان میفشارد."
شمار اعدامها در ایران به طرز بیسابقهای افزایش یافته است : از ٣٤١ نفر در سال ٢٠٢١ شمار اعدامها به ٥٧٦ نفر در سال گذشتۀ میلادی رسیده است. در نخستین ماههای سال جاری نیز تعداد اعدامها در ایران چنان افزایش یافته که با ادامۀ روند فعلی پیش بینی میشود که آمار اعدامها به بالاترین تعداد خود در بیش از چهار دهه گذشته برسد.
افزایش بی سابقه و مهارگسیختۀ اعدامها همزمان است با وقوع جنبش بی سابقۀ اجتماعی زنان و جوانان که از ماهها پیش تاکنون حکومت اسلامی ایران را با حیاتیترین چالش سیاسی خود روبرو ساخته است.
این همزمانی آیا تصادفی است و آیا حکومت اسلامی ایران قصد دارد و میتواند با ابزار خشونت و اعدام جنبش جاری "زن، زندگی، آزادی" را مهار و خاموش کند؟
در پاسخ به این سئوال و سئوالهای دیگر، مهدی اصلانی، نویسنده و زندانی سیاسی سابق، از جمله گفته است:
"هر اعدامی فی نفسه قتل است و به مثابۀ قتل محکوم و فاقد هر گونه حقانیت است. در این میان، اما، اعدام مخالفان سیاسی در نظام ولایی دربرگیرندۀ پیامی خاص است و آن حذف مخالف سیاسی است. جمهوری اسلامی بدون اعدام و به ویژه بدون اعدام مخالف سیاسی ناممکن است و قابل دوام نیست. اعدام هم ادامۀ این حکومت خوف و ترس را تأمین می کند و هم بقای ایدئولوژیک آن را. اعدام ایجاد ترس و خوف میکند و حکومت اسلامی اگر ایجاد خوف نکند، یک حکومت ناموفق به شمار میرود.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
این نظام مبتنی بر اشاعۀ ترس اکنون اما از خلال جنبش "زن، زندگی، آزادی" با یک رشته چالشهای بنیانکن روبرو شده است. کارورزان نظام اسلامی و اتاقهای فکر آن همگی به این نتیجه رسیدهاند که این خیزش باصطلاح خودشان "جمعشدنی" نیست، ولی برای مهار آن باید دائماً به جامعه شوک وارد آورد و در دسترسترین ابزار برای این منظور، یعنی برای نصرت یافتن از طریق رُعب، اعدام یا همان قتل است به طوری که جامعۀ ایران ناچار شود در هراسزایی دائم نفس بکشد.
منطق حکومت اسلامی این است که در برخی زمینهها عقبنشینی ناممکن است و نفس عقب نشستن به معنای پذیرش دومینوی فروپاشی است.
با این حال، در جریان خیزش ٩ ماه اخیر، سردمداران نظام اسلامی در سه حوزه دچار شکست فاحش شدند : الف)حوزۀ اقتصاد، ب)حوزۀ سیاست و پ) حوزۀ ایدئولوژی. این آخری، حوزۀ ایدئولوژی، آنهم برای نظامی که خود را "آسمانی" میداند غیرقابل تحمل است. زیرا، عقب نشینی در این حوزه سقوط نظام را در پی دارد و چون این نظام قرار نیست خود را تغییر دهد، در نتیجه کشتار و "قتلدرمانی" به مهمترین گزینۀ آن بدل میشود که در عین حال گویای یک پیام هم هست : آن پیام این است که در جمهوری اسلامی هیچ چیز تغییر نکرده و نمیکند. ممکن است در روش و نحوۀ اجرا تغییراتی صورت بپذیرد، اما، در مضمون و محتوا هیچ تغییری در جمهوری اسلامی صورت نخواهد گرفت، چنانکه آمار اعدامها نیز به وضوح این را نشان میدهد.
تمام تلاش فعلی حکومت از طریق گسترش اعدامها این است که بتواند آینده را مهار و کنترل کند، زیرا حکومت میداند که موجهای بعدی اعتراضها در راه هستند و باید آنها را مهار کرد به ویژه از طریق اعدامها و پخش مصاحبههای تلویزیونی مخالفان و دستگیرشدگان اعتراضهای خیابانی.
خوشبختانه رویدادهای ٩ ماه گذشته نشان میدهند که این حکومت نمیتواند دهۀ شصت را از نو بازسازی بکند. نمیتواند، زیرا، ابزار سرکوب و ارعاب کارآیی خود را در قیاس با دهههای گذشته به ویژه دهۀ شصت از دست داده است. برای نمونه، در تابستان و پائیز سال ٦٧ حکومت اسلامی هزاران زندانی سیاسی را در بی خبری جامعه به قتل رساند بی آنکه آب از آب تکان بخورد، اما، قتل یک دختر، قتل مهسا امینی، در سال گذشته یکی از زیباترین خیزشهای اجتماعی علیه نظام اسلامی ایران را رقم زد که یکی از اجزای مهم آن دفاع از زندگی است.
دفاع از زندگی مخالفت علیه کلیت اعدام را، که چیزی جز قتل نفس نیست، در پی دارد و خودداری از سکوت در قبال آن. نباید خطای سالهای آغازین حکومت اسلامی را تکرار کرد و در این خصوص به خودی و غیرخودی قائل شد. در نخستین سال های پس از انقلاب اسلامی جنبش سیاسی ایران با سکوت در قبال اعدامهای جمهوری اسلامی به بازیگر صحنۀ تباهی بدل شد. باید صریحاً گفت که اعدام یک قتل آگاهانه است. سکوت ما در قبال اعدامهای سال ٥٧ نوعی شرمساری به بار آورد که گریبان ما و تاریخ ما را هنوز رها نکرده است..."
***
بازیگر قالیباف در خانه رئیسی را بهتر بشناسیم
واکنش محمود احمدینژاد به ادعای برکناری علی دایی